بازتاب شهادت حضرت عمّار س
هنگامی که خبر شهادت حضرت عمّار سمنتشر شد افراد دو سپاه شوکه شدند چرا که کسی ندیده بود عمّار سدر میدان نبرد کشته شود سپاه معاویه نیز چون حدیث رسول الله صرا شنیده بودند به شدت مواظب بودندکه به حضرت عمّار سآسیبی نرساند هنی ء مولای عمر بن خطاب سمیگوید من در جنگ صفین معاویه را همراهی میکردم لشکریان معاویه میگفتند قسم به خدا ما هرگز عمار سرا نمیکشیم زیرا اگر این کار از ما سر بزند مصداق سخن رسول الله ص قرار میگیریم یعنی گروه باغی خواهیم بود پس همگی باید مواظب باشیم جنگ چند روزی شروع شده بود برای مشاهده کشته شدگان به میدان رفتم ناگاه چشمم به حضرت عمّار سافتاد که شهید شده بود با عجله خود را به عمرو بن العاص رساندم وبه او گفتم ای ابو عبدالله! بلند شو با من بیا چیزمهمی را میخواهم به تو بگویم به سرعت بلند شد و با من آمد پرسیدم در مورد عمّار سچه شنیده ای؟ گفت رسول الله ص فرموده که او را یک گروه باغی خواهند کشت آن وقت گفتم قسم به خدا من عمّار سرا دیدم که کشته شده بود! عمرو بن العاص که شوکه شده بود گفت این حرف درست نیست گفتم با همین چشمان خودم او را نقش بر زمین دیدم عمرو بن عاص را بردم و جسد عمّار سرا نشان دادم عمرو چند لحظهای به سوی عمّار سنگریست رنگ و رویش تغییر کرد و پس از کمی تأمل و دقّت گفت عمّار سرا کسانی کشتهاند که او را به اینجا آوردهاند وقتی قضیۀ شهادت حضرت عمّار ستوسط عبدالله بن عمرو عاص به اطلاع معاویه رسید ایشان بسیار ناراحت شدند چرا که از لشکریان خودش اطمینان کامل داشت که کسی جرأت نمیکند به حضرت عمّار سکوچکترین بیادبی بکند به همین خاطر ایشان نیز در صحنۀ قتل حاضر شده و دقیقا" همان کلمات عمرو بن عاص را تکرار کرد و با کمال تعجب گفت آیا ما عمّار سرا کشتهایم؟! (این محال است) قاتل او کسی است که او را کشته و جسدش را اینجا آورده است.