چرا صحابه و تابعین اقدامی نکردند
مسئلۀ مهمّی که اینجا به ذهن خطور میکند این که افرادی از صحابه که در زمان حضرت علی سدر قید حیات بوده و نیز تابعینی که اصحاب را دیدهاند همه آنها بهتر از ما این حدیث را درک کرده و شنیده بودند که گروه قاتل حضرت عمار سگروه باغی است وباید با آنها جنگ کرد پس چرا پس از انتشارخبر قتل حضرت عمار سهیچ تغییر و تحولی در موضع اصحاب و تابعین مشاهده نشد؟ بسیاری از صحابه رسول الله صهم در جنگ جمل و هم در جنگ صفین دخالت نکردند و بیطرف ماندند و وارد معرکه نشدند. آنها افرادی بودند که در جای جای قرآن از مقام آنها تعریف و تمجید شده است و نمیتوان قبول کرد که آنان وقتی امری مخالف دین برایشان ظاهر شده باشد هیچ عکس العملی را از خود نشان نداده و بیتفاوت نشسته باشند چرا که این امر تمام آیات و احادیث در مورد اصحاب را زیر سؤال میبرد پس قضیه چیز دیگری است و آن اینکه در همان وقت نیز صحابۀ گرانقدری که در جنگ شرکت نکرده بودند و نیز آنانی که در معرکه تابعین را همراهی میکردند هیچ کدام به طور یقین مطمئن نبودند که حضرت عمار ستوسط گروه معاویه کشته شده است؟ وگرنه میبایست تمام صحابه و تابعین فورا" علیه معاویه موضع میگرفتند و او را بر حق میآوردند هر چند برخی از مورخان خائن این مطلب را درکتابهایشان نقل کردهاند که بعد از شهادت حضرت عمار سجمع کثیری از سپاه شام به لشکر حضرت علی سپیوستند و علیه او شمشیر کشیدند این روایتی کاملا" ساختگی و بیاساس است و گرنه چنین حرکت مهّم و تحوّل عظیم میبایست در تمام کتب سیره وتاریخ.
ثبت میشد که یکباره جهت و سمت و سوی جنگ عوض شده در حالی که چنین چیزی به اثبات نرسیده است. آیا این دسیسه و توطئه نیست که بعضیها با صراحت تمام قتل حضرت عمّار سرا به سپاه معاویه نسبت میدهند؟ این افراد که آن وقت نه در میدان جنگ بودهاند و نه از آنها کسی را دیدهاند پس چطور با این حماقت چنین حکمی را در مورد اصحاب رسول الله ص صادر میکنند؟ آن بزرگوارانی که شخصا" در آن دوره حضور داشته اندو امکانات و وسائل تحقیق وتفتیش پیرامون این جریان را بیشتر و بهتر از ما در اختیار داشتندباز هم نتوانستند اطمینان حاصل کنند که حضرت عمّار س توسط سپاه معاویه به قتل رسیده است عجیب است مگر این دانشمندان معاصر چه مدارکی در دست دارند که متقدمین از آن محروم بودهاند؟) [۶۶]. تعدادی از شاگردان مکتب رسول الله صتا عهد خلیفه چهارم در قید حیات بودند آنان نمیخواستند صحنۀ رویارویی مسلمانان را در مقابل هم مشاهده کنند به همین جهت سعی کردند که بیطرف باشند چرا که به قطع بطلان معاویه را باور نداشتند وگرنه کوتاهی در این مورد گناهی است که از اصحاب رسول الله ص بعید است هر چند عدهای از جاهلان و خیانتکاران تاریخ آنان را زیر سؤال برده و به عنوان سست پیمانان و عافیت طلبانی که به زندگی دنیوی علاقه داشتند از آنان یاد میکنند وکناره گیری این بزرگمردان از جنگ میان مسلمانان را دلیل بر دنیاطلبی و مال خواهی آنان میدانند اما این جنایت بزرگی است که به اصحاب رسول الله صنسبت میدهند آنان افرادی بودند که خداوند سبحان از آنها اعلام رضایت و خشنودی میکند حال ما چطور میتوانیم به چنین افرادی نسبت سست پیمانی و... بدهیم؟! در جنگ صفین در هر دو سپاه فقط تعدادی انگشت شمار از صحابه حضور داشتند بقیه به دلایل محکم و قانع کنندهای شرکت نکردند در حالی که بعد از آن هم حضرت علی سبا دیده احترام و عزّت به آنان مینگریست چه شده که امروزه عدهای از به ظاهر طرفداران و محبّان علی ساز ایشان علمشان بیشتر شده و آگاهیشان بالاتر رفته و صحابهای را که در جنگ صفین شرکت نکردند مرتد و سست عقیده میخوانند؟ آیا این دلیل بر دروغ گویی در ادعای محبّت علی سنیست؟ مگر نه اینکه دین اسلام توسط اصحاب رسول الله صبه جهانیان و به ما رسیده است پس چطور ممکن است مرتدان و سست عقیدهها در راه نشر دین این همه ایثار و فداکاری کنند و این مکتب روشنگر و آسمانی را به اطراف و اکناف عالم هستی برسانند؟ پس بهتر است اندکی تعقل نماییم و این نقاب تعصب وجهالت را از جلو دیدگان بر داریم.
[۶۶] پرده برداری از صحنۀ قتلی مرموز ص ۲۴.