زندگینامه مصلح كبیر و علامه شهیر آیت الله شریعت سنگلجی

فهرست کتاب

۱. حقیقت امام دوازدهم و غیبت و ظهور وی

۱. حقیقت امام دوازدهم و غیبت و ظهور وی

دکتر صاحب الزمانی نگاه شریعت سنگلجی به مهدویت را اینچنین توصیف می‌کند:

«در ایران سال‌های اخیر شریعت سنگلجی که آموزه‌ها و «تز» اساسی وی را در کتاب [های] اسلام و رجعت و کلید فهم قرآن می‌یابیم، با کوششی خستگی‌ناپذیر تا هنگام مرگ خود، سعى داشت که بدون نَسخ اسلام با نقد پاره‌ای از احادیث و اخبار مربوط به ظهور مهدی موعود، عنصر قیام به سیف و ظهور مسلحانه و مایۀ جنگ وانتقام‌جویی را از آن بزداید و جنبۀ رهبری شخصی را نیز از آن حذف نماید و بدان بیشتر صورت یک نهضتِ ترقی‌خواه دسته جمعی و اجتماعی بدهد و آن را جهان‌بینی مقبولِ نسل نو قرار دهد» [۸۰].

سید مقداد نبوی رضوی در اظهارنظری دیگر می‌گوید:

«شریعت سنگلجی، که حتى توجه محی الدین عربی را به مسئلۀ امام دوازهم خوش نداشت [۸۱]، در جایی گفته بود: "ما منتظر امام زمان نیستیم" [۸۲]. بر اساس گفتارى دیگر، وی بر آن بود که "شخصی خواهد آمد و مهم نیست که ما بدانیم کیست؛ بلکه تنها باید خدایی باشد [۸۳]"». [۸۴]

احسان طبری، در این مورد می‌گوید:

«یکی از مطالب عمده بحث‌های شریعت در مجالس منظم خود، در اطراف ظهور قائم موعود بود. شریعت مبانی اسلامی و شیعی را در این بحث اکیداً مراعات می‌کرد و تنها کاری که بدان دست زد، انکار برخی خرافات مربوط به ظهور بود؛ مانند: رجعت، پیدایش دجال، قیام به سیف؛ یعنی اینکه مهدی حتی از خون ساداتِ منکِر وجود خود، نهرها به راه می‌اندازد؛ و لذا تفسیر مسئلۀ ظهور، بمثابه [= مانند] غلبۀ دین و عدالت بر کفر و ظلم بود؛ لاغیر» [۸۵].

خلاصه اینکه شریعت با جرئت بی‌سابقه، موضوع ظهور مهدی موعود را میان علمای شیعه به شکل نقدآمیزی مطرح نمود و روایات شیعی را که متضمن قیام مسلحانۀ امام برای نابودی مخالفان (یعنی اهل سنت) هستند، کاملا رد می‌کند و برای ظهور تصور جدیدی را مطرح می‌کند و به این قیام، جنبۀ یک نهضت ترقی‌خواه اجتماعی می‌دهد که متناسب با دیدگاه عمومی اسلام است؛ بر خلاف آن تصور سنتی شیعه که مهدی را مردی شمشیر به دست معرفی می‌کند که هیچ کاری جز قتل و انتقام ندارد؛

[۸۰] صاحب الزمانی، ناصر الدین، دیباچه‌ای بر رهبری، ص۱۳۳ و ۱۳۴. [۸۱] بلاغى، سید عبدالحجت، تذکرۀ عرفاء، ص ۲۶۰. [۸۲] این سخن را میرزا ابوالحسن خان فروغی از شریعت سنگلجی شنیده و براى مهندس عزت‌الله سحابى بازگو کرد. ایشان نیز آن برای نبوی نقل کردند. [۸۳] این سخن را حسین شاه‌حسینی، از رجال سیاسی مشهور و از اعضای نهضت مقاومت ملی بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ش، برای نبوی بازگو کرد. [۸۴] سید مقداد نبوی رضوی، نگاهى تحلیلى به تکاپوهاى فکرى شریعت سنگلجى، فصلنامۀ «امامت پژوهى»، سال اول، شمارۀ ۴، ص ۲۵۴ و ۲۵۵. [۸۵] احسان طبری، مقالۀ: راه توده - جامعه ایران در دوران رضاشاه، که در شبکۀ اینترنت در آدرس ذیل منتشر شده ‌است:
http://www.rahetudeh.com/rahetude/Tabari/iran-rezashah/html/ jameehiran-۱۱.html