گامی بسوی حقیقت

فهرست کتاب

سنت‌ نبوی

سنت‌ نبوی

بعد از قرآن‌ کریم‌، سنت‌ نبوی‌ مهم‌ترین‌ منبع‌ تشریع‌ اهل‌ سنت‌ می‌باشد.

سنت‌ عبارت‌ است‌ از گفتار و کردار پیامبر ج، که‌ در پرتو اقوال‌ و افعال‌ آن‌ حضرت‌ قرآن‌ توضیح‌ و تفسیر می‌گردد. اهل‌سنت‌ مفتخرند که‌ منسوب‌ به‌ سنت‌ پیامبر جمی‌باشند. چرا که‌ اطاعت‌ از فرموده‌ پیامبر اکرم جمی‌نمایند، که‌: «عَلَیْكُمْ‌ بِسُنَّتِی»«از سنت‌ من‌ پیروی‌ کنید». شیعه از احادیث مورد قبول اهل سنت فقط آنچه را که موافق و همسو با مذهبشان باشد پذیرفته و بقیه را کنار می‌گذارند. این در حالی است که در کتاب الکافی می‌خوانیم: اگر کسی چیزی از کتاب خدا و سنت پیامبرش جرا رد کند بدون شک مرتکب کفر شده‌ است‌ [۱۱].

همچنین‌ کتاب‌ [الأصول‌ ج‌۱ ص‌۷۰ باب‌ فضل‌ العلم]‌ و از علیسروایت‌ می‌کنند: «علینا العمل‌ بكتاب‌ الله وسیرة ‌رسوله‌ والناشد». بسنته‌ای‌ رفع‌ السنة‌ یعنی‌: «بر ما لازم‌ است‌ که‌ به‌ کتاب‌ خدا و سنت‌ پیامبر جعمل‌ کرده‌ و ترویج‌دهنده‌ آن‌ باشیم‌« [۱۲].

همچنین‌ در کتاب‌ الاحتجاج‌ طبرسی‌ ص‌۲۲ آمده‌ است‌: چون‌ حدیثی‌ را شنیدید آن‌ را، کتاب‌ خدا و سنت‌ پیامبرش جمقایسه‌ کنید.

به‌ راستی‌ چه‌ عیبی‌ دارد که‌ همگی‌ ما منسوب‌ به‌ سنت‌ پیامبرمان‌ باشیم‌؟ چنانکه‌ خداوند متعال‌ فرموده‌ است‌: ﴿وَلَا تَكُونُواْ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ٣١ مِنَ ٱلَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمۡ وَكَانُواْ شِيَعٗاۖ كُلُّ حِزۡبِۢ بِمَا لَدَيۡهِمۡ فَرِحُونَ ٣٢ [الروم: ۳۱-۳۲].

«نباشید از مشرکین‌ آن‌هائی که‌ در دین‌ خودشان‌ تفرقه‌ انداختند و شیعه‌ (گروه‌ گروه‌) بودند. هر گروه‌ به‌ آنچه‌ نزد خود داردخرسند است».

و می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمۡ وَكَانُواْ شِيَعٗا لَّسۡتَ مِنۡهُمۡ[الأنعام: ۱۵۹]. «آن‌هائی که‌ در دین‌ خود تفرقه‌ انداختند و گروه‌ گروه ‌شدند، تو از ایشان‌ نیستی».‌

واژه‌ شیعه‌ برای‌ اولین‌ بار پس‌ از مناقشات‌ علی‌ و معاویهببه‌ پیروان‌ آن‌ها اطلاق گردید. یک‌ گروه ‌اصطلاحاً شیعه‌ علی‌ به‌ عبارتی‌ گروه‌ طرفدار علی‌ و گروه‌ دیگر شیعه‌ معاویه‌ یعنی‌ گروه‌ طرفدار معاویه‌ نامیده‌ شدند. علی‌ القاعده‌ پس‌ از خاتمه‌ یافتن‌ قضایای‌ مربوط‌ به‌ علی‌ و معاویه‌ این‌ عبارت‌ نیز دیگر ضرورت‌ خود را از دست ‌می‌دهد، اما این‌ واژه‌ امروزه‌ به‌ فرقه‌ مستقلی‌ که‌ دارای‌ عقیده‌، فکر و مبادی‌ مستقل‌ از اهل‌ سنت‌ می‌باشند، اطلاق می‌شود.

اصطلاح‌ سنت‌ یعنی‌ تمسک‌ جستن‌ به‌ روش‌ و منهاج‌ پیامبر اسلام جو عبارت‌ اهل‌ سنت‌ کسانی‌ را شامل‌ می‌شود که‌ معتقد به‌ کتاب‌ خدا و سنت‌ پیامبر او هستند و در جهت‌ رعایت‌ و حفاظت‌ آن‌ها اهتمام‌ می‌ورزند.

بنابراین،‌ ممکن‌ است‌ بعضی‌ خود را اهل‌ سنت‌ بدانند در حالی که‌ حقیقتاً چنین‌ نباشد. ای‌ بسا ممکن‌ است‌ نماز خوانده ‌اما در عین‌ حال‌ اهل‌ بدعت‌ باشند. که‌ در این‌ صورت‌ واضح‌ و مبرهن‌ است‌، اینان‌ نه‌ اهل‌ سنت‌ هستند و نه‌ اهل‌ سنت‌ از اینان‌. اینان‌ را با سنت‌ کاری‌ نیست‌ و سنت‌ را با اینان.

دعوی‌ کسانی‌ که‌ می‌گویند ائمه‌ تنها کسانی‌ هستند که‌ سنت‌ را حفظ‌ نموده‌اند سخنی‌ به‌ دور از واقعیت‌ است‌. چرا که‌ در آن‌ هنگام‌ که‌ خداوند این‌ آیه‌ را فرو فرستاد: ﴿ ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِينٗا [المائدة: ۳]. «امروز دینتان‌ را کامل‌ کردم‌ و نعمتم‌ را بر شما تمام‌ گرداندم‌ و دین‌ اسلام‌ را برایتان‌ اختیار کردم».حسنینبپسر بچه‌های‌ کوچکی‌ بودند چه‌ رسد به‌ نه‌ امام‌ دیگر که‌ بعد از آن‌ها آمدند. آن‌هایی که‌ سنت‌ را جمع‌آوری‌ و منتشر کرده‌ و به‌ مردم‌ آموخته‌ و در اقصی‌ نقاط‌ عالم‌ گستردند اصحاب‌، همسران‌ و سایراهل‌ بیت‌ پیامبر جبودند. کسانی‌ همچون‌ عباس‌ بن‌ عبدالمطلب‌، علی‌ بن‌ ابی‌طالب‌، عثمان‌ بن‌ عفان‌، ابوبکر صدیق‌، عمر فاروِ و سایر مهاجرین‌ و انصارش.

[۱۱] الکافی‌ فی‌ الأصول‌ ج‌۱ ص‌۵۵ باب ‌الرد الی‌ الکتاب‌ والسنة‌. [۱۲] نهج‌ البلاغة‌ ج‌۲ ص‌۸۲.