شیعیان امروز
انحرافات و اباطیلی که تحت نام مذهب شیعه مطرح شده و ما سعی کردیم در این گفتار به رؤس مهمترین آنها اشاره کنیم، اثرات منفی و زیانباری برای امت اسلامی و بیداری اسلامی که امروزه شاهد آن هستیم، داشته است. به تصویر کشیدن چهرهای از اسلام توسط شیعیان که مترادف ترور، تخریب و عوام فریبی است فرصتی طلایی در اختیار دشمنان اسلام قرار دادهاست تا اعمال و رفتار شیعیان را به تمامیت اسلام تعمیم دهند و بدینوسیله چهره پاک دین مبین اسلام را در افکار جهانیان مخدوش سازند.
در نظر بگیرید زمانی که زیارت قبور ائمه اهل بیت برابر با صد حج و صد عمره دانسته و گفته شود زائرین این اماکن بدون هیچگونه سؤال و جوابی یکسره به بهشت میروند، آیا دیگر شیعهای پیدا میشود که تمایل و اشتیاقی برای زیارت کعبه داشته باشد. بیدلیل نیست که در سالهای گذشته سردمداران شیعه حاکم بر ایران چندین بار سعی در قاچاق اسلحه و مواد منفجره به عربستان و خرابکاری و ایجاد بلوا در مقدسترین مکان مسلمانان به هنگام مراسم حج داشتهاند. از جمله در سال ۱۹۸۶ حاکمان شیعه ایران مواد منفجره پلاستیکی درون کیفهای به اصطلاح حجاج جاسازی کرده بودند و قصد برهم زدن مراسم حج را داشتن که توطئه آنان قبل از اجراء کشف شد.
همچنین در سال ۱۹۸۷ حاکمان شیعه ایران به بهانه تظاهرات بر علیه امریکا و اسرائیل و برائت از مشرکین اقدام به اخلال در مراسم حج کردند که در نتیجه ۴۰۰ نفر از تظاهرات کنندگان فریب خورده ایرانی کشته شدند.
بهانه آنها تظاهرات بر علیه آمریکا و اسرائیل بود. اما طولی نکشید که خداوند آنها را رسوا کرد و بر همگان معلوم شد آنهائی که مدعی دشمنی و مبارزه با امریکا و اسرائیل هستند در خفا دست در دست امریکا و اسرائیل دارند و امدادهای غیبی (اسلحه و تجهیزات جنگی) از اسرائیل و امریکا دریافت میکنند. قبل از آن هر از گاهی اخباری در رسانههای گروهی مبنی بر روابط پنهانی میان ایران و اسرائیل منتشر میشد. از جمله در سال ۱۹۸۳ هنگامی که صادق طباطبایی برادر زن احمد (فرزند خمینی) به جرم همراه داشتن هروئین در یکی از فرودگاههای آلمان دستگیر شد، میلیونها نفر از طریق تلویزیون آلمان مهر ورود به کشور اسرائیل را بر پاسپورت این شخص مشاهده کردند. پیشتر از آن در هجدهم ژوئیه ۱۹۸۱ یک هواپیمای آرژانتینی حامل اسلحه و تجهیزات اسرائیلی برای ایران، اشتباهاً به داخل شوروی سابق منحرف و توسط دفاع ضد هوائی آن کشور سرنگون گردید. در تاریخ ۱۸/۸/۱۹۸۱ سخنگوی رسمی دولت قبرس تأیید کرد که یک هواپیمای آرژانتینی با شماره پرواز ۲۲۴ در یازدهم ژوئیه ۹۱ از مبدأ تل آویو به مقصد تهران بارگیری شده بود جهت سوختگیری در فرودگاه لارناکا به زمین نشسته است. همچنین این سخنگو اعلام کرده بود که این هواپیما سومین باریست که در مسیر تل آویو تهران در قبرس فرود آمده است. ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور اسبق ایران در مصاحبهای با روزنامه هرالدتربییون بتاریخ ۲۴/۸/۸۱ اعتراف کرده بود که در زمان ریاست جمهوری او میان اسرائیل و ایران روابطی وجود داشته است اما او توان مداخله در این زمینه را نداشته است. در سوم ژوئن ۱۹۸۲ مناخن بیگین اقرار کرد که اسرائیل با صدور اسلحه و تجهیزات نظامی ایران را یاری کرده است. یک نشریه سوئدی در تاریخ هجدهم مارس ۸۴ و مجله ابزرور در تاریخ ۷/۴/۸۴ به موضوع انعقاد قرار صدور اسلحه به ایران به مبلغ ۴ میلیارد دلار، میان ایران و اسرائیل اشاره کرده بودند. و باید پرسید اگر ایران واقعاً آنطور که ادعا میکند دشمن اسرائیل و خطری برای صهیونیستها به شمار میرود چگونه اسرائیل با گسیل اسلحه و تجهیزات جنگی حاکمان ایران را تقویت میکند؟ چند سال بعد ماجرای فروش تجهیزات نظامی از سوی امریکا هم به ایران فاش و به رسوائی واترگیت ایران معروف شد.
اگر آنچنانکه حاکمان شیعه ایران ادعا میکنند آنها در واقع دشمن امریکا هستند، آیا امکان داشت امریکا برای ایران تجهیزات نظامی و برای رفسنجانی کلت و کیک و انجیل بفرستد؟
هنگامی که جهانیان از سفر مک فارلین (مقام امریکایی) به تهران و تحویل تجهیزات نظامی به ایران از سوی امریکا و انتقال عواید آن به ضد انقلابیون نیکارگوئه مطلع شدند، رفسنجانی رئیس جمهور فعلی ایران از روی ناچاری در نماز جمعه تهران به سفر مکفارلین به ایران اعتراف کرد و با وقاحت تمام گفت برادران پاسدار ما در فرودگاه کیک را خوردند و چیزی به ما نرسید!.
هنگامی که افغانستان توسط نیروهای شوروی سابق اشغال شده بود و مسلمانان این کشور با کفار جهاد میکردند، دولت شیعه حاکم بر ایران دارای عالیترین سطح روابط با شوروی سابق بود و هیچگاه مسئله اشغال افغانستان بر روابط حسنه میان ایران و شوروی تأثیر نگذاشت. از جانب دیگر سردمداران شیعه ایران سعی در ترور و تخریب در کشورهای اسلامی و ایجاد تفرقه و اختلاف میان مسلمانان داشته و دارند. در افغانستان احزابی شیعی براه انداختند که کارشان هنگام جهاد افغانستان منحرف کردن اذهان از مسئله اصلی یعنی جهاد و ایجاد تفرقه در صفوف مجاهدین بود که هنوز هم آثار سوء آن را در افغانستان مشاهده میکنیم.
یا در لبنان گروهی از شیعیان را تجهیز و تحریک کردند تا مسلمانان فلسطینی را مورد حمله قرار دهند و یا افرادی را تحت عنوان جهاد اسلامی ربوده و بدینوسیله چهره منزه اسلام را نزد جهانیان مخدوش سازند. سردمداران شیعه ایران، حتی در داخل ایران و نسبت به شیعیان ایران هم رحمی نکردند و به بهانه اسلام و حفظ کیان تشیع و در واقع حفظ حکومت خودشان، هزاران تن از مردم ایران را که مخالفت حکومتشان بودند از دم تیغ گذراندند و میلیونها تن از مردم شیعه ایران را آواره سایر کشورها کردند و جز ویرانی، فقر و فساد ارمغانی برای مردم ایران به همراه نیاوردند. حاکمان ایران که ادعا میکنند خواهان وحدت شیعه و سنی هستند، نسبت به اهل سنت ایران که بخش بزرگی از جامعه ایران را تشکیل میدهند ظلم و ستم مضاعفی اعمال میکنند و از طرِ گوناگون منجمله تهدید یا تطمیع در صدد تغییر مذهب اهل سنت ایران برآمدهاند. کما اینکه در سال ۱۹۹۴ میلادی برابر با ۱۳۷۲ هجری شمسی دولت ایران مسجد اهل سنت در شهر مشهد (مسجد شیخ فیض) را تخریب کرده و چند روز بعد هنگامی که هزاران تن از از اهل سنت زاهدان در مسجد مکی این شهر اقدام به یک گردهمایی اعتراضآمیز نسبت به تخریب مسجد شیخ فیض کرده بودند، نیروهای دولتی به درون مسجد حمله کرده و مسلمانان بیپناهی را که درون خانه خدا جمع شده بودند بیرحمانه آماج گلولههای خود قرار دادند و دهها تن از آنان را کشته و زخمی و صدها تن را دستگیر و روانه زندانها کردند. حاکمان ایران هنگامی که هندوهای متعصب مسجد بابری در هندوستان را تخریب کردند، سینه چاک میکردند و در سوگ شهادت مسجد بابری اشک تمساح میریختند. اما دیری نپائید که با تخریب مسحد شیخ فیض مشهد و سپس هتک حرمت خانه خدا به رگباربستن مردم مسلمان زاهدان درون مسجد مکی این شهر پرده تزویر و فریبکاری از چهرهشان فرو افتاد [۷۶].
از دیگر موارد فریبکاری و تزویر حاکمان شیعه ایران و منجمله شخص خمینی، فتوی خمینی مبنی بر واجب القتل بودن سلمان رشدی به جرم اهانت به قرآن کریم و پیامبر جو یارانش بود. اما گوئی خمینی فراموش کرده بود، اهانتهایی که در کتب شیعیان نسبت به ساخت قرآن و اصحاب و همسران پیامبر جروا داشته شده، از آنچه که سلمان رشدی نوشته بالاتر و بیشتر است.
از جمله طعنه به کتاب خدا و متهم کردن اصحاب به تحریف آن و ناسزا و دشنام گوئی به همسران پیامبر جکه اهل بیت او هستند و نیز یاران آنحضرت.
بهتر بود خمینی ابتدا فتوی میداد که کتابهای شیعی که در آنها جز ناسزا به یاران و همسران پیامبر جو ایجاد تردید در صحت و کامل بودن قرآن چیز دیگری یافت نمیشود، پاکسازی شوند. چرا که آنچه در کتب شیعیان آمده و آنچه سلمان رشدی نوشته مشابهت و همسانی زیادی با هم دارند.
آیا فرقی بین سلمان رشدی، نور طبرسی، ملا محمد باقر مجلسی، کلینی، شیخ عباس قمی، گلدزیهر مستشرق یهودی وجود دارد؟ همگی گواهان دروغینی هستند که علیه کتاب خدا گواهی داده و در مصادیق آن تردید ایجاد کرده و به آن توهین میکنند. آیا اسلامی که اینان مدعی آن هستند همان آئین پاک محمدی است؟ و آیا دوستی اهل بیت اسن است؟ خواننده و شنونده باید بعد از این به این سؤال پاسخ گوید که آیا یگانگی و وحدت میان شیعه و سنی جز با اصلاح انحرافاتی که شیعیان به آن چنگ زدهاند امکان دارد؟ در حقیقت دعوت به وحدت مترادف با ادغام مذاهب دیگر در مذهب تشیع است چنانچه عملاً در ایران این کار را میکنند. ما به کسانی که آرزوی وحدت اسلامی را دارند میگوئیم تا وقتی که علماء و مراجع شیعه از مواضع ناحقشان عدول نکنند و انحرافات موجود در مذهبشان را اصلاح نکنند، اندیشه وحدت امت اسلامی رؤیایی بیشتر نخواهد بود. اینها همه انحرافات و تجاوزاتی است که بنام اهل بیت و مذهب اهل بیت انجام میگیرد که اهل بیت در واقع از آنها بیزار هستند.
خطاب به آن دسته از فرزندان اهل سنت که یا بیخبرند و یا تجاهل میکنند، میگوئیم چگونه با کسانی اختلاط کرده و حاضر به دوستی میشود که به ابوبکر و عمر و عائشه دشنام و ناسزا میگویند؟
تا زمانی که این عقیده اصلاح نشود ما شاهد این دور تسلسل خواهیم بود و گذشته از خمینیهای دیگری که در سایه این عقیده باطل ظهور خواهند کرد، عامه مردم شیعه نیز از قربانیان این عقیده خواهند بود.
[۷۶] برای آگاهی بیشتر مراجعه شود به کتاب أهل السنة والجماعة فی ایران و کتاب فریاد اهل سنت خراسان.