متعه یا ازدواج موقت
اهل سنت آنچه را که شیعه میگویند مبنی بر اینکه روایاتی در کتب حدیث اهل سنت هست که نشانگر این نکته است که ازدواج موقت ابتدا و برای چند روزی جائزه بوده را میپذیرند اما اختلاف در اینجاست که اهل سنت میگویند روایات دیگری در همین کتب حدیث شیعه و سنی آمده است مبنی بر اینکه ازدواج موقت که چند روزی در صدر اسلام حلال و جائز بود ولی بعداً خداود در تحریم آن آیهای نازل فرمود و یا گوشت الاغ که ابتدا جائز بود ولی رسول خدا جبرای همیشه آن را تحریم کرد.
لذا این سه مورد یعنی متعه، شراب و گوشت الاغ برای همیشه تحریم و ممنوع شدهاند. کما اینکه موارد دیگری نیز هستند که برای همیشه منسوخ در کتاب خدا ثابت و معروف است، هم از اهل سنت و هم از اهل تشیع کسانی هستند که معتقدند گاهی سنت پیامبر قرآن را نسخ میکند. کما اینکه در نهج البلاغة ص۲۶ به این مورد اشاره شده است. همچنین عدم مخالفت علیسبا نظریه فقهی عمرسمبنی بر حرام بودن قطعی و دائمی ازدواج موقت نشاندهنده توافق اصحاب در حرمت قطعی این امر است. چرا که شأن علیسبالاتر از این بوده که به باطل اعتراف کند و حق را بپوشاند آنهم در حالی که خداوند از اهل علم وعده گرفته که حق را بیان کرده و آن را کتمان نکنند. پیامبر جهم میفرمایند: هرکس حق را پوشیده نگهداشت، روز قیامت دهانش با آتش بسته میشود. علاوه بر این متعه یا صیغهای که اهل تشیع جائز میدانند و به آن سفارش میکنند با ازدواج موقتی که در صدر اسلام و برای مدت محدودی جائز بوده است تفاوتهای اساسی و ریشهای دارد.
نخست اینکه: شیعیان ازدواج موقت را اصلی از اصول دین میدانند. ابن بابویه قمی در کتاب «من لا یحضره الفقیه« ج۶ ص۳۶۶ میگوید: جعفر صادق گفت: صیغه از دین من و پدران من است، هرکس به آن عمل کند به دین ما عمل کرده و هرکس منکر آن باشد منکر دین ما شده است. همچنین این مطلب در تفسیر منهاج الصادقین نوشته کاشانی ج۲ ص۴۹۵ آمده است.
تفاوت دوم اینکه: بنابر اعتقاد شیعه کسی که منکر صیغه باشد کافر و مرتد است [۶۰].
سوم اینکه: شیعه صیغه را همانند صدقه میدانند که غضب خداوندی را از شخص دور میگرداند و خیالپردازی نمودهو میگویند پیامبر جگفته است که هرکس یکبار صیغه کند از ناخشنودی در امان خواهد بود [۶۱].
چهارم اینکه: کسی که صیغه میکند در ازای این عملش بخشش و غفران الهی شامل حال او میشود. ابن بابویه قمی درص۴۶۳ کتابش «من لا یحضره الفقیه» مینویسد: در شب معراج جبرئیل به پیامبر گفت: ای محمد خداوند میگوید من آن زنانی را از امت تو که صیغه میکنند, بخشیدم.
مردم از امام جعفر صادق پرسید: آیا کسی که صیغه میکند پاداشی به او خواهد رسید؟ جعفر صادق در جوابش گفت: اگر برای رضای خدا صبغه کند هر کلمهای به آن زن بگوید برایش یک نیکی مینویسد، وقتی که به آن نزدیک شود خداوند گناهانش را میبخشد و چون غسل کند غفران خداوندی به اندازه آبهایی که بر بدن او ریخته میشود، شاملحال او میشود [۶۲].
پنجم اینکه: شیعیان ازدواج موقت یا صیغه را مهمترین عاملی میدانند که میتواند رهگشای ورود آنان به بهشت باشدو معتقدند که ازدواج موقت آنان را به درجهای میرساند که میتوانند در بهشت با پیامبران رقابت کنند. برای اثبات این سخن خود روایتی موهوم و جعلی به پیامبر جنسبت میدهند که: هرکس یکبار صیغه کند از خشم خداوند در امان خواهد بود و اگر دوباره صیغه کند با نیکان روز قیامت محشور خواهد شد و اگر سه بار صیغه کند با من در بهشت رقابت خواهد کرد [۶۳].
ششم اینکه: آنها کسانی را که صیغه نمیکنند هشدار میدهند به اینکه در قیامت به آنان پاداش کمی میرسد، چنانکه گفتهاند: «هرکس در حالی از این دنیا برود که صیغه نکرده باشد، روز قیامت در حالی حاضر خواهد شد که اعضای بدنش قطع گردیده است» [۶۴].
هفتم اینکه: محدودیت عددی برای زنانیکه میتوان صیغه کرد قائل نیستند یعنی که یک مرد میتواند هر تعداد زنیکه بخواهد مثلاً هزاران زن و یا بیشتر صدقه کند [۶۵].
هشتم اینکه: شیعیان معتقدند صیغه دوشیزه هم جائز است گرچه بدون اجازه ولی او و بدون گواه باشد [۶۶].
این گفته مغایر حکم پیامبر جاست که فرمود نکاح بدون اجازه ولی نادرست است.
تفاوت نهم: شیعه متعه دختر خردسال که هنوز به سن بلوغ نرسیده است را مباح میدانند. کلینی از ابی عبدالله روایت میکند که از او پرسیده شد: آیا دختر کوچک را میتوان صیغه کرد؟ ابی عبدالله در جواب گفت: بله، مگر اینکه خیلی بچه باشد و فریب بخورد. به او گفته شد آن حدی که اگر به آن حد رسیده باشد دیگر فریب نمیخورد چقدر است؟ ابیعبدالله گفت: دهسال [۶۷].
دهم اینکه: شیعیان لواط با زنی را که صیغخ میشود جائز میدانند. در روایتی منسوب به امام رضا آمده است، هنگامی که در مورد فرِ سؤال شد وی گفت: آیهای از قرآن آن را حلال قرار داده است و آن اینکه حضرت لوط÷گفت: «هؤلاء بناتی هن أطهركم». روزی قوم لوط میخواستن با مهمانهای او عمل لواط انجام دهند حضرت لوط گفت: دخترانم برای شما پاکیزهتر هستند، در صورتیکه لوط میدانست خواسته آنان چیست! [۶۸].
تفاوت یازدهم اینکه: شیعیان معتقدند صیغه زن زناکار و یا شوهردار بلا اشکال است صیغه با پرداخت مهریه زن مشروع میشود، و نیازی به دانستن اینکه آیا زن شوهر دارد یا خیر نیست. کلینی در کتاب کافی به نقل از جعفر صادِق مینویسد، روزی مردی خدمت ایشان رسیده و گفت: من بعضی مواقع که زن زیبایی را میبینم او را صیغه میکنم و باکی ندارم از اینکه شوهر دارد و یا زناکار است. جعفر صادِق گفت: این به تو ربطی ندارد آنچه که بر تو لازم است این است که مهریه آن زن را بپردازی [۶۹].
در این مورد شیعیان استدلال میکنند که شاید صیغه باعث شود زن زناکار از عمل خویش دست بردار. خمینی در کتاب «تحریر الوسیلة» به این مورد اشاره کرده است.
دوازدهم: شیعه میگویند مدت زمانی صیغه میتواند ماهها، روزها و یا چند ساعت و یا برای چند دقیه جهت ارضای غریزه جنسی زن و مرد باشد [۷۰].
این نوع صیغه را استئجار الفروج میگویند و برای این موضوع در کتابهایشان عنوان گذاشتهاند مثلاً باب ما یسمی باعارة الفروج.
با توجه به همه مواردی که ذکر شد میپرسیم فرِ بین صیغه و رابطه نامشروع زنان و مردان در قبال پول چیست؟ اگر فرض کنیم کمترین مدت ازدواج موقت آنچنانکه بعضی از آنان مدعی هستند، یکماه باشد یک زن ممکن است ظرف یک سال در صیغه دوازده مرد باشد! کدام مسلمان شریفی راضی به این است که دوازده نفر در یکسال به نوبت با دختریا خواهر و یا مادرش چنین عملی انجام دهند؟ اگر مدت صیغه کمتر از یکماه باشد تأمل کنید چه خواهد شد!.
آیا با شأن انسانی یک زن متناسب است که زندگی خود را چنین بگذراند و از آغوش مردی به آغوش مرد دیگری درآید؟ و تازه این عمل بنام شریعت محمد جانجام گیرد! و آیا این مغایر با گفته پیامبر جنیست که فرمود: من مبعوث شدهام تا مکارم اخلاق را کامل کنم.
چه کسی این عمل را برای خواهر یا دخترش میپسندد؟
حدیثی از پیامبر جنقل میکنیم که بیانگر کمال مکارم اخلاقی است. مردی خدمت پیامبر جآمد و گفت: ای رسول خدا به من اجازه بده تا زنا کنم. اصحاب برافروخته شده و میخواستند آن مرد را تنبیه کنند، رسول خدا جمانع شدند و از آن مرد پرسیدند آیا برای مادرت زنا را میپسندی؟ مرد گفت: خیر. پیامبر جفرمودند بقیه مردم هم دوست ندارند با مادرشان زنا شود. آیا دوست داری کسی با خواهرت زنا کند؟ مرد گفت: خیر. پیامبر جفرمود بقیه مردم هم دوست ندارند کی با خواهرشان زنا کند. سپس از آن مرد پرسیدند آیا زنا را برای دخترت میپسندی؟ مرد گفت: خیر. پیامبر جفرمود مردم هم دوست ندارند کسی با دخترشان زنا کند.
این حدیث نشانگر این است که نباید مزایا و منافع شخصی خود را در صورتی که به زیان دیگران منجر شود در نظر بگیریم و آنچه را که برای خود نمیپسندیم نباید برای دیگران بپسندیم.
بیاد گفتگویی که میان دو نفر صورت گرفته بود افتادم یکی از این دو شیعه بود و از صیغه دفاع میکرد. وقتی که از اوپرسیده شد نظرت در مورد صیغه چیست؟ آن مرد گفته بود: بسیار کار خوبی است و وقتی که به او گفته شده بود خواهرت را به صیغه من دربیاورد، آن مرد خشمگین شده، و با طرف مقابلش گلاویز شده بود.
باید پرسید ارزش و کرامت و عفت و حیائی که اسلام به زن بخشیده کجا و صیغه کجا؟ صیغه کرامت زن را پایمال میکند و موجب میشود که زن بیارزش و کالایی برای تجارت باشد. اهل بدعت و نوآوران در دین از صیغه بعنوان مجوزوسندی برای لگدکوب کردن و تجارت زن آنهم تحت نام پیروی از مذهبشان و دوستی اهل بیت استفاده میکنند. اسلام مرتبت و جایگاه زن را بالا برد اما اینها میخواهند زن را در گرداب ذلت و بیارزشی بیندازند.
شیعیان اندیشه ازدواج موقت را برای جذب جوانان به مذهبشان بکار میگیرند زیرا که امتیاز ویژهای است که سایر فرِو مذاهب اسلامی آن را مردود میدانند. ازدواج موقت مجوزی است بای جذب کسانی که ایمان و اراده ضعیفی دارند. آنهایی که برای ارضاء تمایلات جنسی خواهان آزادی مطلق جنسیاند.
[۶۰] منهاح الصادقین ج۲ ص۴۹۵. [۶۱] تفسیر منهاج الصادقین کاشانی ج۲ ص۴۹۳. [۶۲] من لا یحضره الفقیه ج۶ ص۳۳۶. [۶۳] من لا یحضره الفقیه ج۳ ص۳۶۶. [۶۴] تفسیر منهاج الصادقین ج۲ ص۴۹۵. [۶۵] الاستبصار شیخ طوسی ج۳ ص۱۴۳ و تهذیب الأحکام ج۷ ص۲۵۹. [۶۶] تهذیبالأحکام ج۷ ص۲۵۴ و شرائع الأحکام نجم الدین الحللی ج۲ ص۱۸۶. [۶۷] الکافی فی الفروع ج۵ ص۴۳۶ الاستبصار طوسی ج۳ ص۱۴۵، تهذیب الأحکام ج۷ ص۲۵۵. [۶۸] الاستبصار ج۳ ص۲۴۳، تهذیب الأحکام ج۷ ص۴۱۵. [۶۹] الکافی فی الفروع ج۵ ص۴۶۳، استبصار طوسی ج۳ ص۱۴۵، تهذیب الأحکام ج۷ص۲۵۵. [۷۰] کافی فی الفروع ج۵ ص۴۶۰، الاستبصار طوسی ۳ ص۱۵۱.