اسلام دین مراسم نیست، دین عمل است
پس از رحلت حضرت رسول اکرم جتعداد صحابۀ کرام یکصد و پنجاه هزار نفر بود که هر یک از آنها حاضر بود، تمام جان و مال خویش را در عوض یک تار موی سرور دو عالم جنثار کند.
براستی آنان، جاننثاران، فدائیان، عاشقانِ دلسوخته، مُحبّانِ راستین، پیروان واقعی، دوستداران حقیقی رسول خدا ج، طلایهداران عرصۀ صداقت و اخلاص، پیشقراولان عرصۀ اعتقاد و عمل، پیشگامان عرصۀ دعوت و تبلیغ، پیشتازان عرصۀ علم و دانش، و پیشاهنگان عرصۀ اتباع از سنّتهای گرانبهای رسول خدا جبودند؛ از میان آنها یکی هم پیدا نشد که بعد از رحلت پیامبر اکرم ججلسهای منعقد کرده باشد، سوم، هفتم، چهلم و... گرفته باشد، تمام مردم را شام و ناهار داده باشد، و یا در شب و روز حادثۀ وفات پیامبر ججمعیت زیادی را به شام و ناهار دعوت کند و با غذاهای متنوع و آشامیدنیهای مطبوع و فضول خرجیهای اسرافکارانه از همۀ آنها پذیرایی به عمل بیاورد و در این راستا هم خود و هم بازماندگان متوفّی را در مشقت و زحمت بیندازد و در این راستا سرمایههای هنگفتی را خرج بکند!
براستی آنها خوب میدانستند که «اسلام دین مراسم نیست، بلکه دین عمل است»، و در عمل نیز این را به جهان و جهانیان و عالَم و آدم ثابت کردند.
مفتی محمد تقی عثمانی میفرماید:
«هر یک از صحابه حاضر بود تا تمام جان خود را در عوض یک نَفَس سرور دو عالم نثار کند، آنان جان نثار، فداکار، و عاشق زار حضرت رسول اکرم جبودند. از میان همۀ اصحاب یکی هم پیدا نخواهد شد (که بعد از رحلت پیامبر ج) در روز دوازدهم ربیعالاول جلسهای منعقد کرده باشد، مراسمی برگزار کرده باشد، راهپیمایی کرده باشد، کوچه و خیابان را چراغانی کرده باشد، و یا پرچم نصب کرده باشد. برای اینکه (آنها به خوبی میدانستند و درک میکردند) که دین مبین اسلام، دین رسوم و مراسم نیست، دین دیگران است که پس از اجرای چند مراسم، تعطیل میشوند، اسلام، دین عمل است، همیشه با آدمی است طوری که یک مسلمان از بدو تولد تا دم مرگ به فکر اصلاح و تربیت خویش است و باید زندگی خود را در اتباع از سنّت حضرت رسول اکرمجبگذراند.» [۳۴]
ایشان در جایی دیگر میفرمایند: «سیرت طیبۀ آن حضرت ججزو زندگی صحابۀ کرامشبود، هر روزشان سیرت طیبه بود، هر لحظۀ آنان، جلوهای از سیرت طیبه بود، هر کارشان سیرت طیبه بود. آنها برای روز تولد حضرت رسول اکرم جنه راهپیمایی، نه چراغانی، نه پرچمی را نصب، نه جایی را تزئین کردند و نه جلسهای گرفتند. صحابۀ کرام میدانستند که هدف از ولادت حضرت رسول اکرم جاین نیست که دیگران تعریفشان را بکنند، قصیدهها در وصفشان خوانده شود، جهت بزرگداشت، جشن تولد برایشان گرفته شود.» [۳۵]
آری آنها به خوبی میدانستند که رسول اکرم جدر دنیا تشریف آورد تا مردمان را از گمراهی و ضلالت، سفاهت و جهالت و فلاکت و نگونبختی نجات دهد. آنها میدانستند که خداوندﻷآن حضرت جرا به عنوان الگو، نمونه، اسوه و قدوه برای جملگی مردمان به ویژه صحابۀ کرام فرستاده است.
براستی آنها به خوبی میدانستند که هدف از تشریف فرمایی پیامبر اکرم جو مقصد از بعثت و رسالت ایشان این نبود تا مردم صرفاً با نام و یاد ایشان، جشن و عید بگیرند، یا با خیال خود به چراغانی و روشن کردن منازل و تزئین کوچهها و خیابانها و نصب برچم بپردازند، و به گمان خود، حق محبت با رسول خدا جرا ادا کنند.
آنها میپندارند که دینداریشان با برگزاری جشن میلاد و چراغانی کردن روز تولد پیامبر جادا میشود، اما صحابۀ کرام به خوبی میدانستند که اتباع و پیروی از اوامر و فرامین تابناک و تعالیم و آموزههای حیاتبخش و سنّتها و دستورات تعالی آفرین آن حضرت جفقط در گفتار و شعار نیست، آن هم شعاری که در ورائش شعوری نیست، گفتاری که در ورائش کردار و عملکردی نیست، فقط و فقط شعار است و شعار!
براستی صحابۀ بزرگوار رسول خدا میدانستند که خداوندﻷحضرت محمد جرا به عنوان الگو و نمونه، برای جهانیان فرستاده است، و زمانی میتوان از وجود ذی جود چنین موجود باعظمت و باشکوهی استفادۀ درست و بهینه را نمود که با عمل و کردار در سیرت طیبۀ آن حضرت جغوطه زد و از گوهرهای گرانبها و پرارج، و گرانسنگ و باارزش آن خوشهچینی کرد. آری صحابۀ کرام به خوبی میدانستند که تعلیمات آن حضرت جسراپا نور و روشنی است. فرامین و تعالیم روح بخش ایشان سراسر مملو و آکنده از سعادت و خوشبختی، عزّت و شکوه، معنویت و روحانیت، فلاح و رستگاری و بهروزی و پیروزی است.
مفتی محمد تقی عثمانی میفرمایند:
«حضرات صحابه به سبب اتباع و پیروی از سنّتهای حضرت رسول اکرم جعزت و سربلندی خود را به دیگران قبولانیدند. امروز ما به سبب ترس از حرفهای مردم و مسخره کردنهای کشورهای غربی، سنّتها را ترک میکنیم. برای راضی کردن دشمنان اسلام، از اخلاق، سیرت و حتی صورت خود میگذریم. از سر تا پا ادای آنها را درمیآوریم. اعلام غلامی (و بندگی) میکنیم، اما باز هم از ما راضی نمیشوند. مسلمانان که یک سوم از جمعیت جهان را تشکیل میدهند در نتیجۀ ترک سنّت، در ذلّت زندگی میکنند؛ در حالی که تعداد مسلمانان این قدر که امروز هست قبلاً هیچ وقت نبوده است. این قدر وسایل که امروز دارند پیش از این، هیچ وقت نداشتهاند؛ با وجود کثرت تعداد و وسایل، گاهی اسرائیل، گاهی کشوری دیگر، روزانه بر مسلمانان ستم روا میدارند. حضرت رسول اکرم جفرموده بودند: «زمانی خواهد آمد که شما از نظر تعداد بسیار زیاد خواهید بود، اما مانند خس و خاشاک روان در سیلاب، بیاراده و بیاختیار خواهید بود.» لذا به یاد داشته باشید هرگاه مسلمانان، سنّت را ترک کنند، چیزی جز ذلت عایدشان نخواهد شد...» [۳۶]
ایشان در ادامه میفرمایند:
«تا وقتی که شما از خندیدن و تمسخر فلانی ترس به دل خود راه دهید، زمانه همیشه به شما خواهد خندید. اگر شما سر خود را بر قدم مبارک حضرت رسول اکرمجبنهید و از سنّتهایش اتّباع کنید، خواهید دید که دنیا چگونه شما را عزّت میکند.» [۳۷]
[۳۴] خطبههای اصلاحی - تربیتی، مفتی محمد تقی عثمانی، ترجمه: محمد عمر عیدی، ج ۲، ص ۱۵۱، نشر شیخ الاسلام چاپ اول ۱۳۸۱ [۳۵] خطبههای اصلاحی - تربیتی، ج ۲، ص ۱۵۵ [۳۶] همان، ج ۲، ص ۱۶۷ [۳۷] همان، ج ۲، ص ۱۶۷