عبارات فقهی مذاهب چهار گانه که دلالت بر کراهت و بدعت بودن طعام از طرف بازماندگان متوفّی دارد
احناف در این زمینه میگویند:
«ويكره إتخاذ الضيافة من الطعام من أهل الميّت، لانّه شرع في السرور لا في الشرور. وهي بدعة مستقبحة. فقد روي الامام أحمد وابن ماجة باسناد صحيح عن جرير بن عبدالله قال: كنّا نعدّ الاجتماع الي اهل الميّت وصنعهم الطعام من النياحة» [۷۹]
ترجمه: «غذایی که از طرف بازماندگان متوفّی به مردم داده میشود، مکروه است، چرا که ضیافت و میهمانی در ایام خوشی و سرور مشروع است نه در ایام غم و اندوه. و میهمانی کردن مردم از طرف بازماندگان متوفّی، بدعتی قبیح و کاری زشت و ناپسند است. امام احمد و ابن ماجه با اسنادی صحیح از «جریر بن عبدالله» روایت میکنند که گفت: «ما جمع شدن نزد اهل میت و درست کردن غذا برای مردم بعد از دفن میّت را از نیاحت (سوگواری و نوحهخوانی) میدانستیم.»
مالکیها در این زمینه میگویند:
«وجمع الناس علی طعام بيت الميّت بدعةٌ مكروهةٌ لم ينقل فيها شيء وليس ذلك موضع وَلائم» [۸۰]
ترجمه: «جمع شدن نزد اهل میت (و درست کردن غذا برای مردم بعد از دفن میّت) بدعتی ناپسند است که پیرامون صحت آن چیزی نقل نشده است. و در حقیقت ضیافت و میهمانی در ایام خوشی و سرور مشروع است و ایام غم و اندوه جای ضیافت گرفتن نیست.»
و شافعیها در این زمینه میگویند:
«وأمّا إصلاح اهل الميّت طعاماً وجمع الناس عليه، فلم ينقل فيه شيء وهو بدعة غير مستحبة، ويستدل لهذا بحديث جرير بن عبداللهس: «كنا نعدّ الاجتماع الي اهل الميّت وصنعة الطعام بعد دفنه من النياحة» [۸۱]
ترجمه: «و اما اینکه بازماندگان متوفّی برای مردم غذا درست میکنند، و مردم را به خوردن آن فرا میخوانند، کاری است که پیرامون صحت و درستی آن از پیامبر جچیزی نقل نشده است، بلکه چنین کاری، بدعت و کاری ناپسند و زشت است، چرا که جریر بن عبداللهسمیگوید: «ما (صحابه) جمع شدن نزد اهل میّت و درست کردن غذا برای مردم بعد از دفن میّت را از نیاحت (سوگواری و نوحهخوانی) میدانستیم».
و حنبلیها در این زمینه میگویند:
«فامّا صنع أهل الميّت طعاماً للناس فمكروه، لأن فيه زيادة علی مصيبتهم وشغلاً لهم الی شغلهم وتشبهاً بصنع أهل الجاهلية.» [۸۲]
ترجمه: «اما اینکه خانوادۀ میت به تهیۀ غذا برای دیگران اقدام کنند، کاری است خلاف و ناروا که مصیبت و گرفتاری بازماندگان متوفّی را چند برابر میکند، و چنین کاری مشابه با کار زمان جاهلیت است.»
امام ابن تیمیه در این باره میگوید:
«وأما صنعة أهل الميّت طعاماً يدعون الناس اليه، فهذا غير مشروع وانما هو بدعة، بل قدقال جرير بن عبدالله: كنّا نعدّ الاجتماع الی اهل الميّت وصنعتهم الطعام للناس من النياحة» [۸۳]
ترجمه: «و اما اینکه بازماندگان متوفّی، برای مردم بعد از دفن مرده، غذا تهیه میکنند و آنها را به صرف آن دعوت میکنند، کاری است غیر مشروع و بدعت که جریر بن عبدالله پیرامون آن میگوید: «ما جمع شدن نزد اهل میت و درست کردن غذا برای مردم بعد از دفن میّت را از نیاحت (سوگواری و نوحهخوانی) میدانستیم.»
ابن تیمیه/در ادامه میگوید:
«وانّما المستحبّ اذا مات الميّت أن يصنع لأهله طعام كما قال النبي جلما جاء نعي جعفر بن ابي طالب: «اصنعوا لال جعفر طعاماً فقد اتاهم ما يشغلهم». [۸۴]
ترجمه: «مستحب این است که همسایههای متوفّی و خویشان و نزدیکان او برای بازماندگان متوفّی غذا درست کنند، چنانکه وقتی که خبر شهادت حضرت جعفر بن ابی طالب را به رسول خدا جدادند، ایشان به خانوادهشان فرمودند: «برای بازماندگان جعفر غذای بپزید، زیرا گرفتاریهایی که برای آنها پیش آمده است، همۀ آنها را به خود مشغول کرده است و خودشان نمیتوانند برای خویش غذا بپزند.»
در فتاوای قاضیخان چنین آمده است:
«ويكره اتّخاذ الضيافة في ايام المصيبة لأنها ايام تأسف فلايليق بها ما يكون للسرور وان اتّخذ طعاماً للفقراء كان حسناً اذا كانوا بالغين، فان كان في الورثة صغير لم يتخذوا ذلك من التركة» [۸۵]
ترجمه: «در ایام مصیبتِ حادثۀ وفات، ضیافت و میهمانی کردن مکروه است، زیرا این ایام، ایام غم و تأسفاند. و در این روزها، انجام چیزی که در حالت سرور و خوشحالی انجام میگیرد مناسب نیست، و اگر برای فقراء غذا آماده کنند خوب است به شرطی که ورثه بالغ باشند، و اگر در ورثه افراد صغیر و نابالغی باشند، از مال ترکه برای مساکین نیز طعام و غذا آماده نشود.»
و در فتاوی «بزّازیه» چنین آمده است:
«ويكره اتخاذ ضيافة ثلاثة ايام وأكلها لانّها مشروعة للسرور، ويكره اتخاذ الطعام في اليوم الاول والثالث وبعد الاسبوع والاعياد ونقل الطعام الی القبر في المواسم واتخاذ الدعوة بقراءة القران وجمع الصلحاء والقرّاء للختم او لقراءة سورة الانعام او الاخلاص، فالحاصل ان اتخاذ الطعام عند قراءة القران لأجل الأكل يكره.» [۸۶]
ترجمه: «از طرف بازماندگان متوفّی، تا سه روز آماده کردن غذا برای مردم و خوردن آن مکروه است، زیرا که ضیافت و میهمانی در وقت خوشی و سرور مشروع است، و پختن غذا در روز اول و سوم و هفتم و ایام عید و بردن غذا به گورستان در موسم خاص، مکروه است، و تهیه کردن غذا برای ختم قرآن یا برای خواندن سورۀ انعام یا جمع کردن صلحاء و قرّاء برای خواندن سورۀ اخلاص مکروه است؛ خلاصه آماده کردن طعام برای خوردن در وقت ختم قرآن مکروه است.»
علامه قهستانی در کتاب «جامع الرموز» در بخش «کتاب الکراهیة» میگوید:
«ويكره اتخاذ ضيافة في هذه الايام وكذا اكلها كما في حيرة الفتاوي» [۸۷]
«آماده کردن ضیافت و خوردنش در ایام مصیبت حادثۀ وفات مکروه است.»
و در فتاوی «هندیه» چنین آمده است:
«ولا يباح اتخاذ ضيافة عند ثلاثة ايام كذا في تاتار خانية» [۸۸]
«درست نیست که بعد از سه روز از وفات شخص، ضیافت و میهمانی از طرف بازماندگان متوفّی گرفته شود.»
علامه ابن حجر هیتمی در «فتاوی کبری» در این مورد، سؤال و جوابی را بدین شکل نقل کرده است:
«سئل عما يعمل يوم ثالث من موته من تهيأة اكل واطعامه للفقراء وغيره وعما يعمل يوم السابع... اجاب: جميع ما يفعل مما ذكر في السؤال من البدع المذمومة» [۸۹]
ترجمه: «از ایشان دربارۀ غذایی سؤال شد که بازماندگان متوفّی در روز سوم یا هفتم حادثۀ وفات برای فقراء و دیگران تهیه میکنند که آیا چنین کاری درست است یا خیر؟ ایشان جواب دادند: تمام این کارها از زمرۀ بدعتهای ناپسند و نازیبا است»
* * *
به هر حال از مجموع روایات، و عبارات فقهی کتابهای چهار گانۀ اهل سنّت و جماعت به خوبی دانسته میشود که درست کردن غذا از طرف اهل میت برای پذیرایی از کسانی که به عزاداری میآیند به چند دلیل بدعت و مکروه است:
۱- خرج و مخارج مراسم عزاء بیشتر برای شهرت و ریا است. قرینۀ دال بر اینکه مقصود از این طعام، ایصال ثواب نیست و بلکه ریا و تظاهر و شهرت و خودنمایی است، این مواردند: [۹۰]
الف) اخفای صدقه افضل (و بهتر) است، لیکن با وجود این هر چند ترغیب به اخفای صدقه شوند باز هم نمیپذیرند.
ب) صدقه به صورت نقد خیلی بهتر است، زیرا که اخفای آن آسانتر و برای نیازمندان سودمندتر است که هر ضرورتی باشد از همین پولِ نقد برآورده میشود، و اگر الان ضرورت نباشد، پول را برای وقت ضرورت میتواند محفوظ کند، و در اطعام (غذا دادن بازماندگان به مردم) این فایده نیست، بلکه در بعضی اوقات خوردن مضر میشود لیکن با وجود این، کسی راضی نیست که به جای اطعام، پولِ نقد (به فقراء و مستمندان) بدهد.
ج) در صدقه بهترین صورت این است که نیاز حاجتمندان مد نظر قرار داده شود؛ یعنی مریض به دارو نیاز دارد، مسافر به کرایه، گرسنه به غذا، برهنه به لباس، طالب علم به کتاب، و این نیازها با پول نقد رفع میشوند. و اگر وارثان را هر چند ترغیب دهید که پول نقد به فقرا بدهید که هم برای فقراء سودمند و هم برای میت نافع است، و برای صدقه کننده هم بهتر است زیرا زحمت کمتر و ثواب بیشتر است. اما (ورثاء) به خاطر ترس از طعنۀ مردم راضی به این کار نمیشوند (و همین چیز علامت ریایی بودن این مراسم است)
د) و اگر مقصود ایصال ثواب میبود، فقراء و مساکین را مقدم بر دیگران میدانستند، اما واقعیت چنین نیست، بلکه احباب و ثروتمندان مقدم بر فقراء هستند، و در بعضی موارد برای نام هم فقیری وجود ندارد، پس چگونه کسی جرأت میکند که بگوید: این خرج و مخارج برای ایصال ثواب است. [۹۱]
۲- در سنّت پیامبر اکرم جآمده است که غذا از طرف همسایگان و اقوام و خویشاوندان، برای خانوادۀ میت درست شود، برای اینکه مصیبت، آنها را از تهیۀ غذا بازداشته است. پیامبر جهنگامی که حضرت جعفر بن ابی طالبسشهید شد، به خانوادۀ خویش فرمود: «برای خانوادۀ جعفر غذا تهیه کنید، چرا که مصیبت آنها را به خود سرگرم کرده است.» در حالی که امروز خانوادۀ میت برای کسانی که برای تعزیه میآیند غذا آماده میکنند و این مخالف با سنّت بوده و مکروه میباشد.
۳- تعزیههای امروزی باعث مشقت مادی و اقتصادی خانوادۀ میت میشود، چرا که در چنین مراسمی، اسراف و تبذیر شده و غذا برای غیرفقراء و مساکین تهیه میشود، به طوری که اضافه آمده و بدون استفاده دور ریخته میشود، و این کار شرعاً حرام است، و چه بسا کسی به خاطر این اسراف، بسیار بدهکار میشود، یا اینکه خانوادهاش زیر بار سنگینیهای این مخارج بمانند و در مضیقه و تنگنا بیافتند.
۴- تعزیههای امروزی باعث مشقت و رنج جسمانی و روحی و روانی خانوادۀ میت میشود، اینطور که خانوادۀ میت، اضافه بر رنج و غمی که خود دارند، بر اثر پذیرایی دچار زحمت میشوند، و چه خوب بود اگر این هزینهها به عنوان صدقه برای شادی روح میت به فقراء و نیازمندان داده میشد، یا صرف امور خیریه میگشت.
۵- در مراسم عزاء ممکن است که از مال ورثهای که در آنها افراد صغیر و نابالغ هستند، خرج کنند و از مال مشترک آنها و دیگران برای مردمان غذا آماده کنند که تمام اینها شرعاً حرام است.
۶- خواندن قرآن در این نوع مجالس (به شکلی که مردم ما به آن خو گرفتهاند) شرعی نیست، برای اینکه حکمت نزول قرآن را تغییر داده است، چرا که خداوند آن را برای عمل به احکام آن و عبادت با خواندن و شنیدن آن نازل کرده است، در حالی که در مجالس عزاء، قرآن را وسیلهای برای با خبر کردن مردم قرار دادهاند همانطور که آن را به عنوان شعار عزاء و ماتم قرار داده و گویی که خداوند آن را نازل کرده است تا فقط در این مجالس برای مردهها خوانده شود. گذشته از این، در چنین مراسمی به قرآن نیز توهین میشود با بیاحترامی که شنوندگان با کشیدن سیگار و سروصدا و بیتوجهی به آن و... مرتکب میشوند.
۷- علاوه از اینها، از دیدگاه عقل نیز چنین مراسمی محکوم است، زیرا اگر بنا باشد اولیای میت برای درگذشت هر خویشاوندی مراسم برگزار کنند، باید در تمام سال و همۀ عمرشان مراسم عزاداری برگزار کنند و مبالغ هنگفتی را برای پذیرایی از میهمانان اختصاص دهند که این روش باعث افسردگی روحی و ورشکستگی مالی خواهد شد.
از دیدگاه شریعت اسلام مردم میتوانند تا سه روز و بدون تکلیف و اجتناب از هر گونه پذیرایی و تشریفات با الفاظی ساده به اولیای میت تعزیه بگویند و آنان را به صبر و شکیبایی و طلب اجر و پاداش از خداوند ترغیب نمایند. و برگزاری چهلم و یا سالگرد و روشن کردن شمع و غیره، هیچ گونه مشروعیتی در دین مبین اسلام ندارد و به تقلید از مسیحیان و پیروان سایر ادیان ترویج یافتهاند که باید از آن اجتناب کرد.
[۷۹] فتح القدیر، شرح الهدایة، ج ۱، ص ۴۷۳ [۸۰] «الشرح الصغیر» در دیر، و «حاشیة الصاوی» ج ۱، ص ۱۹۹ [۸۱] المجموع، شرح المهذب، ج ۵، ص ۲۸۶ [۸۲] «المغنی»، ابن قدامه حنبلی، ج ۲، ص ۵۵۰ [۸۳] مجموع فتاوی شیخ الاسلام ابن تیمیه، ج ۲۳۰، ص ۳۱۶ [۸۴] مجموع فتاوی شیخ الاسلام ابن تیمیه، ج ۲۴، صص ۳۱۶-۳۱۷ [۸۵] فتاوی قاضیخان، ج ۳، ص ۴۰۵ [۸۶] فتاوی بزّازیه، ج ۴، ص ۸۱ [۸۷] جامع الرموز، ص ۴۴۳ [۸۸] فتاوی هندیه، ج ۱، ص ۱۶۷ [۸۹] فتاوی کبری، ج ۲، ص ۷ [۹۰] ر.ک: محمود الفتاوی، ج ۱، ص ۴۱۵ [۹۱] «احسن الفتاوی»، به نقل از «محمود الفتاوی»، ج ۱، ص ۴۱۵