مهجوری قرآن در مجالس عزاء
در قرنهای نخستین - که بهترین دوران تاریخ اسلام است - مسلمانان بهترین رفتار را با قرآن داشتند. به خوبی آن را میفهمیدند و از مقاصدش مطلع و آگاه میشدند، و به میزان مطلوبی در عرصههای مختلف زندگی به آن عمل میکردند و دیگران را براساس بصیرت به آن دعوت مینمودند. بهترین گواه بر این مدعا اصحاب رسول خدا جهستند؛ آن طلایهداران عرصۀ اخلاص و عمل، و پیشقراولان عرصۀ اعتقاد و صداقت، و پیشگامانِ پیشتاز عرصۀ جهاد و تلاش، و سرآمدان عرصۀ خداباوری و قرآنشناسی که قرآن کریم همۀ ابعاد زندگی ایشان را متحول نموده بود و آنان را از انحرافات جاهلیت و در پرتوِ اصلاحات اسلام نجات داد و از تاریکیها رهایشان نمود و به سوی نور رهنمون گردید.
تابعین و تابعانِ تابعین نیز در واقع به خوبی راه ایشان را در پیش گرفتند و نسلهایی قرآنی گردیدند که بندگان خدا به وسیلۀ آنان هدایت یافتند و ممالکی را فتح کردند و قدرت و حاکمیّتی گسترده پیدا کردند و در آن سرزمینها روش عدالت و احساس را پیش گرفتند و تمدن علم و ایمان را بنیان نهادند.
اما پس از آنان نسلی آمدند که با قرآن بیگانه بودند، حروفش را حفظ میکردند و حدودش را رعایت نمیکردند و در راستای رفتار با قرآن به بیراهه رفتند و برای شناختِ درست آن، کوشش و تلاش نکردند. آنچه را که قرآن اولویّت داده است، اولویّت ندادند، و آنچه را که قرآن به آن اولویّت نداده است، اولویّت دادند. به اموری که مورد اهتمام قرآن بود اهتمام نورزیدند و به اموری که از نظر قرآن اهمیت چندانی ندارد، توجه بیشتری نشان دادند.
برخی از ایشان - همچون بنی اسرائیل - تنها به بعضی از قرآن ایمان داشتند و به آن مقدار هم آنگونه که خداوند دوست میداشت و راضی بود به خوبی عمل نمیکردند. به عنوان تبرّک قرآن را با خود حمل میکردند و به در و دیوار خانه و محل کار خود میآویختند.
به بند صوفی و مُلّا اسیری
حیات از حکمت قرآن نگیری
به آیاتش تو را کاری جز این نیست
که از یاسین او آسان بمیری
آنها فراموش کرده بودند که خیر و برکت قرآن مشروط به عمل و اجرای احکام آن است؛ چنانکه خداوند متعال میفرماید:
﴿وَهَٰذَا كِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ مُبَارَكٞ فَٱتَّبِعُوهُ وَٱتَّقُواْ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ١٥٥﴾[الأنعام: ۱۵۵]
تاریخ شاهد است که روزگاری مجد و عظمت، و شرف و مِکنت، و عزّت و اقتدار، خاصّۀ ملّت مسلمان در سراسر جهان بود، و به حق جامعۀ اسلامی آن روز در پرتو عمل به قرآن، دارای اخلاق حسنه و الگوی منحصر به فرد در بین دیگر ملل بود.
عزّت و اقتدار مسلمانان تا جایی گسترش یافت که در اقصی نقاط جهان، حتی اسپانیا (اندلس آن زمان) حدود هشت قرن حکومت کردند. اما در چند سدۀ اخیر این قدرت و عزت رو به انحطاط گرائید و ملل مسلمان در سراسر جهان زیر یوغ استعمار و استکبار، خوار و زبون گشته و به نمادی از ذلّت و بردگی تبدیل شدند.
امروزه مسلمانان به علت دوری از قرآن و تعالیم و آموزههای آن، از قافلۀ تمدن بشری عقب افتادهاند و با وجودی که دارای جمعیتی بیش از یک میلیارد میباشند، خود باختهاند و از تفرقه میان خود به شدت رنج میبرند. دشمنانشان بر آنان مسلط شدهاند و در عمل به جای پیروی از دستورات قرآن، از اوامر و فرامین قدرتهای بزرگ (که دشمن دین و قرآن آنها میباشند،) پیروی مینمایند و این در حالی است که پیروی از دستورات قرآن، آنان را از این ذلت نجات خواهد داد و شکوه و عظمت گذشته را به آنها باز خواهد گرداند.
منم قرآن منم قرآن
منم پیغام جاویدان
منم سرچشمۀ ایمان
منم برنامۀ انسان
ره آورد شب قدرم
چرا قدرم نمیدانی
پیام رحمت آوردم
چرا آخر نمیخوانی
پشت کردن به قرآن در این دنیا برای مسلمانان، ذلّت و خواری را به بار آورده است و در روز آخرت نیز شکایت پیامبر از آنها را به دنبال خواهد داشت. در آن روز که امّت محمد جاز زبان پیامبرشان این شکایت را میشنوند که:
﴿يَٰرَبِّ إِنَّ قَوۡمِي ٱتَّخَذُواْ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ مَهۡجُورٗا٣٠﴾[الفرقان: ۳۰]
«پروردگارا ! مردم قرآن را ترک کردند و از خود راندند.»
این سخن و این شکایت پیامبر جامروز نیز همچنان ادامه دارد که از گروه عظیمی از مسلمانان به پیشگاه خدا شکایت میبرد که این قرآن را به دست فراموشی سپردند. قرآنی که رمز حیات است و وسیلۀ نجات، قرآنی که عامل پیروزی و حرکت و ترقی است، قرآنی که مملو از برنامههای ارزنده و سازندۀ زندگی میباشد، قرآنی که روح حیات و حیات روح است؛ این قرآن را رها ساختند و حتی برای قوانین مدنی و جزائیشان دست گدایی به سوی دیگران (غربیها و اروپائیان) دراز کردند!
هم اکنون اگر به وضع بسیاری از کشورهای اسلامی، مخصوصاً آنها که زیر سلطۀ فرهنگی شرق و غرب زندگی میکنند، نظر بیفکنیم، میبینیم که قرآن در میان آنها به صورت یک کتاب تشریفاتی درآمده است که تنها الفاظش را با صدای جالب از دستگاههای فرستنده پخش میکنند، و جای آن در کاشی کاریهای مساجد به عنوان هنر معماری است، برای مجالس ترحیم، افتتاح خانۀ نو، و یا حفظ مسافر و شفای بیماران و زنان باردار و حداکثر برای تلاوت به عنوان ثواب از آن استفاده میکنند.
به راستی امروز قرآن از نظر مغز و محتوا مهجور است، از نظر اندیشه و تفکر، متروک است، از نظر عمل به اوامر و فرامین روحبخش و تعالیم و آموزههای تابناک و احکام و دستورات حیاتآفرین و حقایق و مفاهیم والا و گرامیاش مهجور است، و از نظر برنامههای سازنده و ارزندهاش مهجور و متروک است.
براستی امروز هم پیامبر جفریاد میزند:
﴿يَٰرَبِّ إِنَّ قَوۡمِي ٱتَّخَذُواْ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ مَهۡجُورٗا٣٠﴾[الفرقان: ۳۰]
«یا رب ان قومی اتخذوا هذا القرآن مهجورا»
خوار ز مهجوری قرآن شدیم
شکوه سنج گردش دوران شدیم
حضرت عمرسدر جملهای تاریخی میفرماید: «اِنَّ اللهَ يَرْفَعُ بِهٰذَا الْقُرْآنَ أَقْوٰاماً وَيَضَعُ بِهِ اٰخَرِيْنَ»، «چه بسا اقوامی را که خداوند با قرآن آنها را بلند میکند و به وسیلۀ همین قرآن، اقوامی دیگر را پست و ذلیل میگرداند.»
براستی که خواری و زبونی مسلمانان امروزی، نشأت گرفته از دوری و فاصله گرفتن از اوامر و فرامین و تعالیم و دستورات تابناک و گهربار قرآن کریم است. براستی اگر قرآن کریم در جامعۀ اسلامی به عنوان برنامۀ زندگی آحاد ملّت مسلمان قرار گرفته و از جایگاه لایق و مناسبش برخوردار شود، شاید باری دیگر امّت اسلامی، مجد و بزرگی از دست رفتۀ خویش را دریابد؛ ولی متأسفانه آن نوای دلنواز قرآن که صبحگاهان و سحرگاهان از منزل هر مسلمان گوش هر شنونده را نوازش میداد، جایش را موسیقی، تفریحات مخرّب و خواب و تنبلی گرفته است و قرآن زینت مجالس عزاء شده و با افتخار قرائت و اسلوبی را به نام «قرائت مجلسی» نام نهادهاند. آیا به راستی هدف از نزول قرآن همین بوده است؟!
در بسیاری از آیات روح بخش قرآن مجید، هدف از نزول قرآن غیر از این بیان شده است، در بعضی آیات هدف قرآن «انذار»، و در بعضی آیات «تذکر و پند گرفتن» و در آیاتی دیگر «هدایت» و «بشارت» ذکر گردیده که مقصود از همه، اجرای قرآن در تمام شعب زندگی و یافتن حیات معنوی از آن سرچشمۀ زلال الهی است.
ای مسلمان! آیا تا به حال از خود پرسیدهای که خواندن قرآن در مراسم عزاء (به شکلی که مردم ما به آن خو گرفتهاند) شرعی نیست، چرا که حکمت نزول قرآن را تغییر داده و آن را زیر سؤال برده است. خداوند آن را برای عمل به احکام آن و عبادت با خواندن و شنیدن آن نازل کرده است، در حالی که در مجالس عزاء، قرآن را وسیلهای برای باخبر کردن مردم قرار دادهاند همانطور که آن را به عنوان شعار عزاء و ماتم قرار داده و گویی که خداوند آن را نازل کرده است تا فقط در این مجالس برای مردهها خوانده شود.
گذشته از این به قرآن اهانت میشود با بیاحترامی که شنوندگان با کشیدن سیگار و سر و صدا و بیتوجهی به آن و... مرتکب میشوند.
و گاهی در این مجالس کسانی که به قرآن و احکامش اهمیت نمیدهند و اصلاً نماز نمیخوانند، برای پخش قرآن شدیداً مشتاق به نصب بلندگو و خواندن فاتحه و غیره هستند در حالی که آن را در نماز که برای آن وضع شده است نمیخوانند و نسبت به انجام آن سستی میورزند.
و اگر این مهجوری و بی التفاتی همچنان نسبت به قرآن عظیم الشأن ادامه داشته باشد، تک تک افراد مسلمان در قبال این کوتاهی و تقصیر باید در بارگاه عدل الهی در مقابل شکایت رسول اکرم جپاسخگو باشند.
بیا بر حکمت قرآن بنازیم
ز قرآن خانهای در دل بسازیم
چراغی از فروغش برفروزیم
بدور شمع او جانانه سوزیم
به خواب مؤمنی آمد شبی او
که درد قلب مجروحت به من گوی
بگفتا من که قرآن خدایم
ز یاد مسلمین اما جدایم
صدای مستمندان فقیرم
میان جاهلانِ دهر اسیرم
ندارم مونسی در صحن دنیا
مرا افکندهاند زیر قدمها
مپنداری مرا به بیجُند و لشکر
نه از اشجار بیاثمار و بیبر
که من آتشفشان پرخروشم
سلاح عزّت و ذلّت به دوشم
برای رستگاری آمدم من
بسان آب جاری آمدم من
بگیر ای سالک راه طریقت
ز بحرم قطرهای بهر هدایت
قلوب مؤمنان را نور تامّم
دگرگون میکند دل را کلامم
کنم مستکبران را زار و رسوا
اگر جنبد که تیغ خشمم از جا
بترس از آتش سوزندۀ من
که سوزد سر کشان را پیکر و تن
بیاسویم که پندی ناب دارم
به قلبم گوهری نایاب دارم
منم قرآن، منم تاریخ انسان
منم سرچشمۀ پرفیض ایمان