مُرده‌های تجملاتی

فهرست کتاب

آنچه به میّت نفع می‌رساند

آنچه به میّت نفع می‌رساند

بازماندگان متوفّی باید بدانند که درست کردن غذا از طرف آنان برای پذیرایی از مردم و آماده کردن غذاهای متنوع و آشامیدنی‌های مطبوع و تعزیه‌های تکلفاتی و تجملاتی، نفعی به حال میت نخواهد داشت، بلکه از دیدگاه اوامر و فرامین الهی، و تعالیم و آموزه‌های نبوی و احکام و دستورات شرعی و حقایق و مفاهیم والای قرآنی، میت در چند مورد از عمل دیگران نفع می‌برد که عبارتند از:

۱- دعای مسلمانان برای او: چرا که مردگان به دعا نیازمندتر از زندگان به آب و غذا هستند. و بسیاری از علماء و دانشوران اسلامی بر این مسئله اجماع دارند که دعاء، میت را نفع می‌رساند، و دلیل آن، این آیات و احادیث است:

خداوند می‌فرماید:

﴿وَٱلَّذِينَ جَآءُو مِنۢ بَعۡدِهِمۡ يَقُولُونَ رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا وَلِإِخۡوَٰنِنَا ٱلَّذِينَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِيمَٰنِ وَلَا تَجۡعَلۡ فِي قُلُوبِنَا غِلّٗا لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ رَبَّنَآ إِنَّكَ رَءُوفٞ رَّحِيمٌ١٠[الحشر: ۱۰]

«کسانی که پس از مهاجرین و انصار به دنیا می‌آیند، می‌گویند: پروردگارا ! ما را و برادران ما را که در ایمان آوردن بر ما پیشی گرفته‌اند بیامرز. و کینه‌ای نسبت به مؤمنان در دل‌هایمان جای مده. پروردگارا ! تو دارای رأفت و رحمت فراوانی هستی.»

و نیز می‌فرماید:

﴿فَٱعۡلَمۡ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لِذَنۢبِكَ وَلِلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِۗ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ مُتَقَلَّبَكُمۡ وَمَثۡوَىٰكُمۡ١٩[محمد: ۱۹]

«بدان که قطعاً هیچ معبودی جز الله وجود ندارد. برای گناهان خود و مردان و زنان مؤمن، آمرزش بخواه. خدا از حرکات و سکنات شما کاملاً آگاه است.»

و همچنین می‌فرماید:

﴿رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لِي وَلِوَٰلِدَيَّ وَلِلۡمُؤۡمِنِينَ يَوۡمَ يَقُومُ ٱلۡحِسَابُ٤١[إبراهيم: ۴۱]

«پروردگارا ! مرا و پدر و مادر مرا و مؤمنان را بیامرز و ببخشای در آن روزی که حساب بر پا می‌شود و حسابرسی می‌گردد و به دنبال آن پاداش و پادافره داده می‌شود.»

و در جایی دیگر می‌فرماید:

﴿ٱلَّذِينَ يَحۡمِلُونَ ٱلۡعَرۡشَ وَمَنۡ حَوۡلَهُۥ يُسَبِّحُونَ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡ وَيُؤۡمِنُونَ بِهِۦ وَيَسۡتَغۡفِرُونَ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْۖ رَبَّنَا وَسِعۡتَ كُلَّ شَيۡءٖ رَّحۡمَةٗ وَعِلۡمٗا فَٱغۡفِرۡ لِلَّذِينَ تَابُواْ وَٱتَّبَعُواْ سَبِيلَكَ وَقِهِمۡ عَذَابَ ٱلۡجَحِيمِ٧[غافر: ۷]

«آنان که بر دارندگان عرش خدایند و آنان که گرداگرد آنند به سپاس و ستایش پروردگارشان سرگرمند و به او ایمان دارند و برای مؤمنان طلب آمرزش می‌کنند و می‌گویند: پروردگارا ! مهربانی و دانش تو همه چیز را فرا گرفته است، پس در گذر از کسانی که توبه کرده‌اند و راه تو را پیش می‌گیرند. و آنان را از عذاب دوزخ محفوظ و مصون فرما.»

همۀ این آیات قرآنی، بیانگر آن است که دعا و آمرزش پیامبران، فرشتگان و مؤمنان در حق گناهکاران، مورد قبول درگاه الهی قرار می‌گیرد، و به همین جهت خداوند متعال آمرزش طلبان را می‌ستاید و به پیامبرش دستور می‌دهد تا برای مؤمنان خطاکار آمرزش بطلبد.

حضرت عثمان می‌فرماید:

«كٰانَ النَّبِيُّ جاِذٰا فَرَغَ مِنْ دَفْنِ الْمَيِّتِ وَقَفَ عَلَيْهِ وَ قٰالَ: «اِسْتَغْفِرُوْا لِأَخِيْكُمْ وَ اسْأَلُوْا لَهُ التَّثْبِيْتَ، فَاِنَّهُ الْآنَ يُسْأَلُ» [۹۳]

«هرگاه پیامبر جاز تدفین میت فارغ می‌شد، کنار قبرش می‌ایستاد و می‌فرمود: «برای برادرتان آمرزش بخواهید و از خداوند برای او ثبات و استقامت بجوئید، زیرا او هم اکنون مورد سؤال قرار گرفته است.»

و عوف بن مالکسمی‌گوید: «صَلَّي النَّبِيُّ جعَليٰ جَنٰازَةٍ فَحَفِظْتُ مِنْ دُعٰائِهِ وَ هُوَ يَقُوْلُ: «اَللّهُمَّ اغْفِرْ لَهُ وَ ارْحَمْهُ وَ عٰافِهِ وَ اعْفُ عَنْهُ وَ اَكْرِمْ نُزُلَهُ وَ وَسِّعْ مَدْخَلَهُ وَ اغْسِلْهُ بِالْمٰاءِ وَ الثَّلْجِ وَ الْبَرَدِ وَ نَقِّهِ مِنَ الْخَطٰايٰا كَمٰا نَقَّيْتَ الثَّوْبَ الْأَبْيَضَ مِنَ الدَّنَسِ، وَ اَبْدِلْهُ دٰاراً خَيْراً مِنْ دٰارِهِ وَ أَهْلاً خَيْراً مِنْ أَهْلِهِ وَ زَوْجاً خَيْراً مِنْ زَوْجِهِ وَ أَدْخِلْهُ الْجَنَّةَ وَ اَعِذْهُ مِنْ عَذٰابِ الْقَبْرِ وَ عَذٰابِ النّارِ.» [۹۴]

«پیامبر اکرم جبر جنازه‌ای نماز خواند؛ دعایی را که پیامبر جمی‌خواند من حفظ کردم. آن حضرت جفرمود: «بار الها ! او را مورد آمرزش قرار ده، بر او ترحم فرما، به او عافیت ده و از تقصیراتش درگذر. او را مورد اکرام قرار ده و جایگاهش را فراخ گردان، او را با آب، برف و یخ شستشوی ده و از گناهانش چنان پاکیزه گردان که لباس سفید را از چرک و آلودگی تمیز گردانیده‌ای. به او منزلی بهتر و برتر عنایت فرما، و اهل و همسر بهتری نصیبش فرما، او را وارد بهشت گردان و از عذاب قبر و دوزخ به پناه خویش محفوظ‌دار.»

و ابوهریرهسمی‌گوید که پیامبر جفرمود: «اِذٰا صَلَّيْتُمْ عَلَي الْمَيِّتِ فَاَخْلِصُوْا لَهُ الدُّعٰاءَ» [۹۵]

«هرگاه بر میت نماز گزاردید، با اخلاص برای او دعا کنید.»

۲- صدقه و خیرات (از طریق مشروع و بر مبنای سنّت پیامبر اکرم ج):

حضرت عایشهلمی‌فرماید: «إِنَّ رَجُلاً أَتَي النَّبِيَّ جفَقٰالَ: يٰا رَسُوْلَ اللهِ ج! إِنَّ أُمِّيْ اُفْتُتِلَتْ نَفْسَهٰا وَ لَمْ تُوْصِ، وَ أَظُنُّهٰا لَوْتَكَلَّمَتْ تَصَدَّقَتْ، أَفَلَهٰا أَجْرٌ اِنْ تَصَدَّقْتُ عَنْهٰا؟ قٰالَ: نَعَمْ» [۹۶]

«مردی نزد پیامبر جآمد و گفت: ای رسول خدا ج! مادرم ناگهان وفات کرده و وصیت نکرده و به گمان من اگر فرصت می‌یافت تا سخن بگوید، حتماً وصیت به صدقه می‌کرد. آیا به او پاداش می‌رسد اگر من به جای او صدقه کنم؟ پیامبر جفرمود: آری.»

حضرت سعد بن عبادهسروایت می‌کند که وی به پیامبر جگفت: «يٰا رَسُوْلَ اللهِ! اِنَّ اُمَّ سَعْدٍ مٰاتَتْ فَاَيُّ الصَّدَقَةِ أَفْضَلُ؟» ای رسول خدا ج! همانا مادر سعد (مادرم) وفات کرده، کدام صدقه برای رسیدن ثوابش به او بهتر و برتر است. پیامبر جفرمود: «الماء» آب. چنان‌که حضرت سعد چاهی حفر کرد و گفت: این چاه از آنِ «اُمّ سعد» است.» [۹۷]

و حضرت ابوهریره می‌فرماید: «أَنَّ رَجُلاً قٰالَ لِلنَّبِيِّ جإِنَّ أَبِيْ مٰاتَ وَ تَرَكَ مٰالاً وَ لَمْ يُوْصِ، فَهَلْ يَكْفِي عَنْهُ أَنْ أَتَصَدَّقَ عَنْهُ؟ قٰالَ: نَعَم» [۹۸]

«مردی نزد پیامبر اکرم جآمد و گفت: همانا پدرم وفات کرده و ثروتی از خود به جای گذاشته است، اما وصیت نکرده است، آیا من می‌توانم به جای او صدقه دهم؟ رسول خدا جفرمود: آری.»

۳- کارهای نیک و صدقات جاریه و اعمال صالحی که از خود بر جای می‌گذارد:

از ابوهریرهسروایت است که پیامبر جفرمود: «اِذٰا مٰاتَ الْاِنْسٰانُ اِنْقَطَعَ عَمَلُهُ اِلّا مِنْ ثَلٰاثٍ: اِلّا مِنْ صَدَقَةٍ جٰارِيَةٍ، اَوْ عِلْمٍ يُنْتَفَعُ بِهِ، اَوْ وَلَدٍ صٰالِحٍ يَدْعُوْا لَهُ» [۹۹]

«هرگاه انسان بمیرد، عملش قطع می‌گردد مگر از سه چیز: صدقه جاریه (آثار خیری که در خدمت مردم و در راه خدا در جریان است)، علمی که مورد استفادۀ دیگران قرار گیرد (آثار علمی و تألیف کتاب‌های هدایت کننده) و فرزند صالحی که برای او دعا کند.»

و از جریر بن عبدالله روایت است که پیامبر جفرمود: «مَنْ سَنَّ فِي الْاِسْلٰامِ سُنَّةً حَسَنَةً فَلَهُ اَجْرُهٰا وَ اَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهٰا مِنْ بَعْدِهِ مِنْ غَيْرِ اَنْ يَنْقُصَ مِنْ اُجُوْرِهِمْ شَيءٌ، وَ مَنْ سَنَّ فِي الْاِسْلٰامِ سُنَّةً سَيِّئَةً كٰانَ عَلَيْهِ وِزْرُهٰا وَ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِهٰا مِنْ بَعْدِهِ مِنْ غَيْرِ اَنْ يَنْقُصَ مِنْ اَوْزٰارِهِمْ شَيْءٌ» [۱۰۰]

هر کس در اسلام روش خوبی را رایج بگرداند، پاداش آن روش و پاداش کسی که بعد از او به آن عمل نماید، به وی خواهد رسید، بدون اینکه از پاداش عمل کنندگان چیزی کاسته شود، و کسی که عادت و روش بدی را ترویج دهد، گناه آن روش بد و گناه کسانی که پس از او به آن عمل می‌کنند به وی خواهد رسید بدون آنکه از گناه انجام دهندگان چیزی کاسته شود.»

و ابوهریرهسمی‌گوید: پیامبر جفرمود: «اِنَّ مِمّا يَلْحَقُ الْمُؤْمَِن مِنْ عَمَلِهِ وَ حَسَنٰاتِهِ بَعْدَ مَوْتِهِ عِلْماً عَلَّمَهُ وَ نَشَرَهُ، اَوْ وَلَداً صٰالِحاً تَرَكَهُ، اَوْ مَصْحَفاً وَرَّثَهُ، اَوْ مَسْجِداً بَنٰاهُ، اَوْ بَيْتاً لِابْنِ السَّبِيْلِ بَنٰاهُ، اَوْ نَهْراً اَجْرٰاهُ، اَوْ صَدَقَةٍ اَخْرَجَهٰا مِنْ مٰالِهِ فِيْ صِحَّتِهِ وَ حَيٰاتِهِ تَلْحَقُهُ مِنْ بَعْدِ مَوْتِهِ.» [۱۰۱]

«از جمله کارها و خوبی‌هایی که بعد از موت به مؤمن می‌رسد علم و دانشی است که آن را تعلیم داده و نشر کرده، یا فرزند نیکی که از خود به جای گذاشته، یا مصحفی که آن را به ارث نهاده، یا مسجدی که آن را بنا کرده، و یا مسافرخانه‌ای که برای مسافران تأسیس نموده، و یا نهر و جویباری که آن را جاری و حفر نموده، و یا صدقه و خیراتی که در زمان تندرستی و در حیات خویش به کسی داده، پاداش همۀ این اعمال پس از موت به وی می‌رسند.»

۴- اعمال صالحی که فرزند صالح انجام می‌دهد:

خداوند متعال می‌فرماید:

﴿وَأَن لَّيۡسَ لِلۡإِنسَٰنِ إِلَّا مَا سَعَىٰ٣٩[النجم: ۳۹]

«و اینکه برای هر انسان پاداش و بهره‌ای نیست جز آنچه خود برای آن تلاش نموده است».

و پیامبر جمی‌فرماید: «اِنَّ أَطْيَبَ مٰا أَكَلَ الرَّجُلُ مِنْ كَسْبِهِ، وَ اِنَّ وَلَدَهُ مِنْ كَسْبِهِ» [۱۰۲]

«پاکترین و بهترین چیزی که انسان می‌خورد این است که از کسبش باشد، و فرزند انسان هم از کسب او است.»

و در احادیثِ پیامبر اکرم ج، تربیت فرزندان صالح و اعمال و دعاهای آن‌ها در کنار آثار علمی و تألیف کتابهای هدایتگر و تأسیس بناهای خیر همچون مسجد و بیمارستان و کتابخانه قرار گرفته‌اند.

۵- پرداخت کردن قرض میت:

حضرت جابر بن عبداللهسروایت می‌کند: «مٰاتَ رَجُلٌ، فَغَسَّلْنٰاهُ وَ كَفَّنّاهْ وَ حَنَطْنٰاهُ وَ وَضَعْنٰاهُ لِرَسُولِ اللهِ جحَيْثُ تُوْضَعُ الْجَنٰائِزُ عِنْدَ مَقٰامِ جِبْرِئِيْلَ، ثُمَّ آذَنّا رَسُوْلَ اللهِ جبِالصَّلٰاةِ عَلَيْهِ، فَجٰاءَ مَعَنٰا خُطيً، ثُمَّ قٰالَ: لَعَلَّ عَليٰ صٰاحِبِكُمْ دَيْناً! قٰالُوا: نَعَمْ دِيْنٰارٰانِ، فَتَخَلَّفَ، فَقٰالَ لَهُ رَجَلٌ مِنّا يُقٰالُ لَهُ اَبُوقَتٰادَةَ: يٰا رَسُولَ اللهِ ج! هُمٰا عَلَيَّ، فَجَعَلَ رَسُولُ اللهِجيَقُولُ: هُمٰا عَلَيْكَ وَ فِيْ مٰالِكَ وَ الْمَيِّتُ مِنْهُمٰا بَرِيْءٌ. فَقٰالَ: نَعَمْ. فَصَلّي عَلَيْهِ. فَجَعَلَ رَسُولُ اللهِ جاِذٰا لَقِيَ اَبٰا قَتَادَةَ يَقُوْلُ: مٰا صَنَعَتِ الدِّيْنٰارٰانِ؟ حَتّي كٰانَ اٰخِرُ ذٰلِكَ فَقٰالَ: قَدْ قَضَيْتُهُمٰا يٰا رَسُولَ اللهِ ج! قٰالَ: اَلْاٰنَ حِيْنَ بَرَدَتْ عَلَيْهِ جِلْدُه». [۱۰۳]

«مردی فوت کرد، او را غسل داده و کفن کردیم و بوی خوش به او زدیم و آن را برای پیامبر اکرم جدر محل مخصوص جنازه - نزد مقام جبرئیل - قرار دادیم، پیامبرجرا برای خواندن نماز خبر کردیم؛ چند قدمی با ما آمد سپس فرمود: شاید دوست شما دینی بر گردن داشته باشد! گفتند: بله، دو دینار بدهکار است. پیامبر جبرگشت. مردی از ما که به او «ابوقتاده» گفته می‌شد، به او گفت: ای رسول خدا ج! پرداخت آن دو دینار بر عهدۀ من. پیامبر جچند مرتبه فرمود: آیا آن دو دینار برعهدۀ توست و از مال تو پرداخت می‌شود و میت از آن بری است؟ گفت: بله. سپس بر او نماز خواند. بعد از آن پیامبر جهر وقت ابوقتاده را می‌دید، می‌فرمود: با آن دو دینار چه کردی؟ بعد از مدتی، ابوقتاده گفت: ای رسول خدا جآن‌ها را پرداخت کردم. پیامبرجفرمود: الان عذاب از او برداشته شد.»

۶- قضای نذر از میت:

حضرت سعد بن عبادهساز پیامبر جسؤال کرد و گفت: «اِنَّ اُمِّيْ مٰاتَتْ وَ عَلَيْهٰا نَذْرٌ؟ فَقٰالَ: اِقْضِهِ عَنْهٰا.» [۱۰۴]

«مادرم در حالی فوت کرد که بر او نذری بود؟ پیامبر جفرمود: آن را به جای او ادا کن.»

۷- حج:

ابن عباسبروایت می‌کند: «إِنَّ إِمْرَأَةً مِنْ «جُهَيْنَةَ» جٰاءَتْ اِلَي النَّبِيِّ جفَقٰالَتْ: إِنَّ أُمِّيْ نَذَرَتْ أَنْ تَحُجَّ فَلَمْ تَحُجَّ حَتّي مٰاتَتْ، أَفَأَ حُجَّ عَنْهٰا؟ قٰالَ: حُجِّيْ عَنْهٰا: أَرَأَيْتَ لَوْ كٰانَ عَليٰ أُمِّكَ دَيْنٌ أَكُنْتَ قٰاضِيَتُهُ؟ اُقْضُوْا اللهَ، فَاللهُ أَحَقُّ بالْوَفٰاءِ» [۱۰۵]

«زنی از قبیلۀ «جهینه» نزد پیامبر جآمد و گفت: مادرم نذر کرده بود تا حج کند، اما او توفیق حج نیافت و وفات کرد، آیا من به جای او حج کنم؟ پیامبر جفرمود: به جایش حج کن. به من بگو: آیا اگر بر مادرت قرضی می‌بود، آن را اداء نمی‌کردی؟ حق خدا را ادا کنید، خداوند سزاوارتر است به وفا کردن.»

و ابن عباسبدر روایتی دیگر، اینگونه نقل می‌کند: «جٰاءَتْ إِمْرَأَةُ مِنْ «خُثْعَمْ» عٰامَ حَجَّةِ الْوَدٰاعِ، قٰالَتْ: يٰا رَسُولَ اللهِ ج! إِنَّ فَرِيْضَةَ اللهِ عَليٰ عِبٰادِهِ فِي الْحَجِّ أَدْرَكَتْ أَبِيْ شَيْخاً كَبِيْراً لٰايَسْتَطِيْعُ أَنْ يَّسْتَوِيَ عَلَي الرّاحِلَةِ فَهَلْ يَقْضِيْ عَنْهُ أَنْ أَحُجَّ عَنْهُ؟ قٰالَ: نَعَمْ.» [۱۰۶]

«زنی از قبیلۀ «خثعم» در سال «حجة الوداع» نزد پیامبر اسلام جآمد و گفت: ای رسول خدا ج! همانا فریضۀ الهی بر بندگانش در حجّ، پدرم را دریافته در حالی که پدرم خیلی پیر است و نمی‌تواند بر مرکب سوار شود. آیا جایز است من به نیابت از او حج کنم؟ پیامبر جفرمود: آری.»

۸- اهدای ثواب قرائت قرآن به اموات:

اهدای ثواب قرائت قرآن برای والدین و دیگر اموات جایز است و ثوابش به آنان می‌رسد به شرطی که از بدعات و خرافات و اوهام و اعمال ریاکارانه خالی باشد.

از دیدگاه مذهب اهل سنّت و جماعت، اگر کسی پاداش عبادت‌های نفلی و ثواب قرائت قرآن را به روح اموات اهداء کند، این عمل جایز و بلکه مستحب نیز است، زیرا این امر باعث ایصال اجر و پاداش به ارواح اموات می‌گردد و در عین حال به خود انجام دهندۀ عمل نیز اجر و پاداشِ مضاعف می‌رسد. در کتاب «العقیدة الطحاویة» [صحیح‌ترین و معتبرترین کتاب اعتقادی اهل سنّت و جماعت] آمده است: «وفي دعاء الأحياء وصدقاتهم منفعة للأموات» [۱۰۷]، «از دعا کردن و صدقه دادن زندگان، به اموات نفع می‌رسد.»

و بدون تردید، اهدای ثواب اعمال نیک و قرائت قرآن و دعا و آمرزش خواستن برای اموات، موجب علوّ درجات و سبب آمرزش گناهان آنان می‌گردد.

تذکر:

شایان ذکر است که علماء و فقهای مذاهب اسلامی، قرائت قرآن را در صورتی قابل اجر و پاداش به روح اموات می‌دانند که در قبال آن هیچ اجر و مزدی دریافت نگردد، و فرد قاری با طیب خاطر و با اخلاص و دعا، پاداش خویش را به روح میت ببخشد.

اما روشی که امروزه بسیاری از مردم آن را انجام می‌دهند به طوری که حافظان و قاریان قرآن را پول می‌دهند تا برای امواتشان قرآن بخوانند، با این روش هیچ گونه ثوابی به امواتشان نمی‌رسد، زیرا گرفتن اجرت در برابر قرائت قرآن اصلاً جایز نیست.

همچنین خواندن قرآن با تعیین قاری در مراسم تعزیه و با انجام تشریفات خاص که در اکثر مناطق مرسوم است، نوعی بدعت محسوب می‌شود و اجتناب از این گونه مراسم ضروری است.

و عده‌ای از افراد سود جو و بیکار نیز با خواندن قرآن در قبرستان‌ها به تکدّی‌گری می‌پردازند و از این راه ارتزاق می‌کنند، چنین عملی نیز کاملاً نادرست و حرام است و در واقع مصداق فرمودۀ خداوند متعال است که می‌فرماید:

﴿ٱشۡتَرَوۡاْ بِ‍َٔايَٰتِ ٱللَّهِ ثَمَنٗا قَلِيلٗا[التوبة: ۹]

«آنان آیات خدا را به بهای اندک کالا و متاع دنیوی فروخته‌اند.»

همچنین مراسم تعزیه و قرآن خوانی به شکلی که امروز مردم به آن خو گرفته اند، جنبۀ شرعی ندارد، برای اینکه در چنین مراسمی، حکمت نزول قرآن زیر سؤال می‌رود، آیا براستی هدف از نزول قرآن همین است که قرآن زینت مجالس عزاء شده و آن را وسیله‌ای برای باخبر کردن مردم و شعار عزاء و ماتم کنند و با افتخار، قرائت و اسلوبی را به نام «قرائت مجلسی» نامگذاری کنند! خداوند قرآن را برای عمل به احکام آن و عبادت با خواندن و شنیدن آن، و برای «انذار و تذکر» (پند گرفتن) و «هدایت» و «ارشاد» و «اجرای احکام آن» در تمام شعب زندگی و... نازل کرده است، در حالی که در مجالس امروزی عزاء و ماتم، مردم قرآن را وسیله‌ای برای باخبر کردن مردم قرار داده‌اند همانطور که آن را به عنوان شعار عزاء و ماتم قرار داده و گویی که خداوند آن را نازل کرده است تا فقط در این مجالس برای مرده‌ها خوانده شود. گذشته از این، در مراسم تعزیه به شکلی که امروز مردم ما به آن خو گرفته اند، به قرآن اهانت می‌شود چرا که شنوندگان با کشیدن سیگار و سر و صدا و هیاهو، و بی‌توجهی به قرآن، به آن بی‌احترامی می‌کنند و...

به هر حال اهدای ثواب قرائت قرآن برای اموات جایز است و ثوابش به آنان می‌رسد، به شرطی که از بدعات و خرافات و اوهام و اعمال ریاکارانه عاری باشد.

[۹۳] ابوداود [۹۴] مسلم [۹۵] ابوداود [۹۶] بخاری [۹۷] مسند احمد و ابوداود [۹۸] مسلم [۹۹] مسلم، ترمذی، ابوداود، نسائی و ابن ماجه [۱۰۰] مسلم [۱۰۱] ابن ماجه [۱۰۲] ابوداود، ترمذی، نسایی و ابن ماجه [۱۰۳] مستدرک حاکم و بیهقی [۱۰۴] بخاری و مسلم [۱۰۵] بخاری [۱۰۶] بخاری [۱۰۷] العقیدة الطحاویة، ص ۷