توضیح ویژگیها و شیوۀ تهیه و پرداخت کفّارۀ سوگند
۱- شیوۀ اطعام دادن: خوراکدادن به ده نفر بینوا به عنوان کفّاره به این ترتیب است: کسی که سوگند خود را میشکند، باید خوراک برای آنان درست کند و یا بخرد و به تمام آنان بخوراند. قولی گفته است: تهیۀ خوراک باید از مال خودِ شخص باشد.
یکی دیگر از ویژگی طعامدادن، تعیین مقدار آن است، به این معنی که به هر مسکینی یک کیلو و یک چهارم کیلوگرم از قوت غالبِ محل از قبیل برنج، گندم و یا هر چیز دیگری که به جای آنها به عنوان خوارک محسوب شود بدهد. البته بهتر است که چنین حالتی همراه هریک از سهامها، مواد معمولی دیگر خوراکی مانند گوشت یا مرغ و یا روغن و امثال اینها قرار داده شود، تا بدین وسیله غذای کاملی گردد.
۲- پوشانیدن لباس: همچنانکه در آیۀ چند سطر قبل بیان گردید، خداوند دادنِ لباس را به افراد فقیر (چه مرد و چه زن) یکی از انواع کفّاره قرار داده است، امّا دلیل شرعی که مقدار و نوع لباسِ واجب را تعیین نماید دیده نشده است، از اینرو دربارۀ نوع و مقدار آن میان اهل علم اختلاف است. والله اعلم.
آنچه که برحسب ظاهر، استنباط و نمایان میگردد، این است که: یگانه دلیل و مرجع آن به عرف و عادت لباسپوشیدن هر شهر و کشوری برمیگردد، به گونهای که بدن را بپوشاند و بتوان با آن نمازگزارد، با این وصف یک پیراهن بلند و بیجامه و یا شلوار کافی است، بنابراین در بیشتر کشورهای عربی یک پیراهن و شلوار کافی است و در کشور هند و کشورهای دیگر مشابه آن، رواندازی کامِل کافی است، همچنین در هر کشور دیگری برحسب عادت و فرهنگ لباسپوشیدن آنان عمل میشود.
۳- آزاد نمودن برده: همچنانکه گفته شد: نوع سوم کفّارۀ سوگند شکسته شده، آزادنمودن برده است و دلیل مشروعیت آن همان آیۀ پرداخت کفّارۀ سوگند میباشد آنجا که فرمود: ﴿...وَتَحۡرِيرُ رَقَبَةٖ...﴾[النساء: ۹۲].
چنانکه ملاحظه میشود، قرآن آزادنمودن برده را به طور مطلق ذکر فرموده است، لذا شامل هر نوع بردهای اعم از مذکر و مؤنث و در هر سن و سالی که باشد میشود، امّا در اینکه مؤمنبودن برده به شرط گرفته شده است یا خیر، در میان علما اختلاف است و بیشتر آنان قایل به مؤمنبودن آن میباشند.
۴- روزهگرفتن: باید دانست زمانی رویآوردن شخص به گرفتن سه روز روزه به عنوان کفّارۀ سوگندِ خود جایز میباشد که از تهیه و فراهمنمودن سه کفّارۀ فوق: (طعامدادن، لباسپوشانیدن و آزادنمودن برده) ناتوان باشد، بنابراین فردی که کفّارۀ سوگند بر او واجب میباشد، برای دادن آن، میان آن سه کفّاره، مخیّر میباشد، هرگاه از انجام آنها معذور و ناتوان باشد، باید سه روز روزه پشتِ سرِ هم و بدون فاصله بگیرد.
البته در اینکه باید سه روز روزه پشت سر هم و بدون فاصله باشد، میان علما اختلاف است و قول ارجح آن است که پشت سرهم و بدون انقطاع واجب میباشد، به دلیل قرائتِ أُبی بن کعب و ابن مسعود در آیۀ کفّارۀ سوگند که «فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ مُتَتَابِعَاتٍ» آمده است.
شایان ذکر است: اگر پرسیده شود: هرگاه روزۀ شخصی قطع گردید، آیا به خاطر رعایت تتابعی که به شرط گرفته شده است، اعادۀ آن از اول لازم است یا خیر؟ جواب این است: باید دانست شخصی که تتابع و پشت سر هم گرفتن روزه را برای کفّارۀ سوگند خود رعایت نمیکند، از دو حالت زیر خارج نیست:
حالت اول به این صورت است: چنین شخصی اعم از مرد و زن که تتابع روزۀ کفّارۀ خود را ترک میکند، ممکن است دارای عذرِ شرعی از قبیل بیماری، سفر حادِ طولانی، یا به خاطر برخورد آن روزه به دو عیدِ رمضان و قربان و یا اینکه در اثر ناآگاهی و فراموشی بوده باشد، همچنین ممکن است زن علاوه بر عذرهای فوق، به سبب وجود عادتِ ماهیانه و یا برخورد به خون دوران زایمان، تتابع روزۀ کفّاره را رعایت ننموده باشد. بنابراین مرد و زن در چنین مواقعی، اعادۀ روزه از اول بر آنان لازم و اجباری نمیباشد، بلکه هریک از آنان، بعد از رفع عذر میتواند بقیۀ روزه را تکمیل کند، به این ترتیب: اگر روزی روزه بگیرد، سپس به خاطر وجود یکی از موارد مذکور و یا به سبب برخورد با سایر عذرهای شرعی، روزه نگرفت، لازم نیست که مجدداً از اول شروع کند و پشت سرِهم آن را تکمیل نماید، بلکه از همان روز با گرفتن روزۀ فوتشده آن را به اتمام برساند.
حالت دوم به این ترتیب است که شخص، روزۀ خود را به سبب عذر غیرشرعی باطل کند و آن را قطع نماید و پشت سر هم نگیرد، در چنین حالتی با اتفاق پیشوایان دینی تتابع او قطع میگردد به این سبب که او آنچه را که مأمور به انجام دادنش گردیده است، بدون عذر شرعی ترک کرده است و انجام نداده است، بنابراین بر او واجب است که روزۀ روز قبلی را اعاده نماید و مجدداً از اول به صورتِ تتابع و بدون انقطاع، سه روز روزه را تکمیل کند و به پایان برساند.