چند مطلب مهم پیرامون فدیه
مطلب یکم، این است: اعمالی که در حال احرام، ممنوع شده است و نباید انجام شوند، از نظر فدیه به پنج قسم تقسیم میشوند:
قسم اول: عملی است که فدیه ندارد، که آن عبارت است از عقد نکاح.
قسم دوم: عملی است که فدیۀ آن بسیار سخت و سنگین میباشد و آن مرتکبشدن به عمل جماع است، در حال احرام و قبل از تحلیل اول، چون این عمل با فدیه جبران نمیشود، بلکه موجب باطل شدن حجِ شخص میگردد و باید سال بعد آن را مجدداً برگزار نماید.
قسم سوم: شکار حیوانات است که فدیۀ آن ذبح قربانی و یا دادن بدل آن میباشد.
قسم چهارم: عبارت است از فدیۀ انجام کاری که در حال احرام نباید انجام شود، مانند تراشیدن موی سر به خاطر از بینبردن چیزهایی آزاردهنده.
قسم پنجم: عملی است که فدیۀ آن محل اختلاف میباشد، مانند قطع درخت و گیاه در سرزمین مکه و شکار در مدینه.
مطلب دوم: در رابطه با این فرمودۀ خداوند که میفرماید: ﴿فَفِدۡيَةٞ مِّن صِيَامٍ﴾[البقرة: ۱۹۶].
که آیا این چند روز روزهگرفتن باید پیاپی و بدون فاصله باشد یا خیر؟ در این رابطه اهل علم دارای دو قول میباشند که بنابر قول صحیح آن دو، تتابع و پیاپی آن چند روز به شرط گرفته نشده است، به خاطر اینکه آنچه که شارع مقدس به طور مطلق بیان کند، واجب است بر اساس مطلقبودن آن عمل شود و اضافهنمودن قید به آنچه که شرع آن را مطلق قرار داده است برای شرع خدا قید به حساب میآید، در حالی که پیامبر اکرم ج هنگامی که خطاب به کعب بن عجزه برای سه روز روزهگرفتن فرمود: «صُمْ ثَلاثَة أَيّامٍ»، آن را به قید «تتابع» مقید نفرمود.[۵۸]
امّا امر مهمی که در این رابطه هست این است که: هرگاه این سه روز روزه به ناچار برخورد کرد به ابتدای ایّام التشریق، نباید آن را قطع کرد، بلکه باید پیاپی و بدون فاصله گرفته شود، به خاطر اینکه به جز این سه روز، فرصتی برای انجام اعمال حج باقی نمانده است، بنابراین جایز نیست که آن سه روز روزه، به بعد از ایّام التشریق موکول گردد و به تأخیر افتد.
مطلب سوم: دربارۀ فدیۀ کسانی که احرام به عمره و قران بستهاند.
سؤال به این شکل است: آیا کسی که احرام به تمتع و یا به قران بسته است، اگر برای فدیۀ آن از ذبح گوسفند و گرفتن روزه معذور و از انجام آن عاجز و ناتوان باشد، آیا میتواند به جای آنها طعام به مساکین دهد؟
بنابر قول راجح اهل علم، اگر چنین شخصی در واقع از ذبح گوسفند و گرفتن روزه ناتوان باشد، فدیۀ او ساقط میشود و مکلّف به دادن طعام نمیباشد، به دلیل آن فرمودۀ خداوند که میفرماید: ﴿فَفِدۡيَةٞ مِّن صِيَامٍ﴾[البقرة: ۱۹۶]. چنانکه ملاحظه میشود خداوند به جز ذبح قربانی و گرفتن روزه چیز دیگری ذکر نفرموده است.
مطلب چهارم: دربارۀ خصوصیات قربانی و شروط صحت آن
دربارۀ حیوانی که برای فدیۀ امر ممنوع و نهیشدهای، یا برای ترک امر واجب و یا برای فدیۀ احرام به تمتّع و قران ذبح میشود، باید دارای ویژگیهای زیر باشد:
۱- باید یک حیوان چهار پا از قبیل شتر، گاو، گوسفند و بز باشد.
۲- شتر پنج سال تمام، گاو دو سال کامل داشته باشد و بز دو سال کامل و گوسفند نیز حدِّاقل شش ماه داشته باشد.
۳- هرکدام از حیوانهای فوق سالم باشند و اعضای آنها معیوب و ناقص نباشد.
مطلب پنجم: دربارۀ فرق بین فدیۀ تمتع و قران و انجام عمل ممنوع و ترک امر واجب؟
باید دانست که در شروط گذشته میان هیچیک از موارد فوق فرقی نیست، امّا فرقی که میان آنها وجود دارد، از نظر زمان و مکان است، به این ترتیب که برای فدیۀ احرام به تمتع و قران، توقیت زمانی و مکانی به شرط گرفته شده است، به این معنی که زمان ذبح قربانی به عنوان دادن فدیه، روز عید قربان و سه روز بعد از آن است و مراد از توقیتِ مکانی این است که ذبح حیوان برای فدیه باید در حرم مکه انجام شود، بنابراین اگر ذبح حیوان برای اعمال فوق در غیر این دو زمان و مکانِ ذکر شده انجام گیرد، جایز نمیباشد. امّا فدیه برای دفع اذیت و آزار رساندن به سر و بدن، همچنین به خاطر انجام امر ممنوع و نهیشدهای در حال احرام و دادن فدیه به سبب ترک واجبی، توقیت زمانی و مکانی به شرط گرفته نشده است، بلکه میتوان ذبح حیوان را هرجا امکانپذیر شد انجام داد.
البته ناگفته نماند یکی از تفاوتهایی که میان فدیۀ احرام به تمتع و قران و میان فدیۀ انجام امر ممنوعه و ترک واجب وجود دارد این است که: شخص فدیهدهنده میتواند از گوشت فدیۀ تمتّع و قِران بخورد، اما نمیتواند از گوشت فدیۀ امر ممنوعه بخورد، بلکه باید آن به مصرف فقرا برسد.
والله سبحانه وتعالى اعلم
پایان ترجمۀ کتاب
***
چه بسا افرادی هستند که دانسته یا ندانسته مرتکب اعمال ناپسندی همچون وفا نکردن به سوگندها و نذرها و نادیدهگرفتن امور ویژۀ نهیشدۀ دیگری میشوند، غافل از اینکه مطابق فرمودۀ خدا و رسول خدا جهت تهذیب نفس و پاکنمودن ذمۀ خود از گناه، چنین اعمالی ملزم به پرداخت کفارۀ هریک از آنها میباشند.
خوشبختانه در این رساله، مهمترین اینگونه اعمالِ نهیشده و پرداخت کفارۀ هریک از آنها، بیان گردیده است. به ویژه اعمالی که بیشتر مردم خواهان شناخت آنها و شیوۀ پرداخت کفارۀ آنها میباشند.
[۵۸] شرح الممتع علی زاد المستقنع، ج: ۷، ص: ۱۹۲.