١- موضع حکیمانه پیامبر صلی الله علیه وسلم در دعوت طائفیان
زمانیکه پیامبر ج به طائف رسید با سران و بزرگان آنها نشست و ایشان را به اسلام دعوت داد، اما آنها دعوتش را با رفتاری زشت و وقیحانه رد نمودند. رسول خدا ج ده روز بین اهل طائف بود و در این مدت هیچیک از بزرگان آنها را رها نکرد مگر اینکه نزد وی رفت و با او سخن گفت. اما آنان گفتند: از سرزمین ما خارج شو و سفیهان و نابخردان و کودکانشان را بر علیه پیامبر ج تحریک نمودند که چون پیامبر ج قصد خروج از طائف کرد، پیامبر خدا ج را دنبال کردند و در دو صف به پیامبر ج سنگ میزدند و علاوه بر این، کلمات و سخنان زشتی را بر زبان میآوردند و چنان به پاهای رسول خدا ج سنگ زدند که نعلین مبارک از خون رنگین شد. زید بن حارثه خودش را سپر پیامبر قرار میداد تا جایی که سرش از چند جا شکست و رسول الله ج غمگین و با قلبی شکسته از طائف به مکه بازگشت. در مسیر بازگشت به مکه خداوند متعال جبرئیل را به سوی ایشان فرستاد درحالیکه فرشتهی کوهها نیز همراه وی بود، تا در صورتی که پیامبر ج بخواهد دو کوه بلند دو طرف مکه را که به آنها اخشبین میگفتند، بر سر اهل مکه بکوبد.[٢٧]
[٢٧]- زاد المعاد (٣/٣١)؛ والرحیق المختوم، ص١٢٢؛ وهذا الحبیب یا محبّ، ص١٣٢؛ والبدایة والنهایة (٣/١٣٥).