مطلب اول: موضع حکیمانه در مسیر اصلاح و تاسیسِ (جامعه اسلامی)
زمانیکه پیامبر ج به مدینه هجرت کرد، ساکنان مدینه را گروههایی تشکیل میدادند که عقاید متفاوت و اهداف مختلف و مجالس جدا از هم داشتند. و در بین آنها اختلافاتی در جریان بود که برخی از قدیم و به صورت موروثی بود و برخی از آنها بعدا به وجود آمده و میانشان رواج داشت. به طور کلی ساکنان مدینه به سه دسته تقسیم میشدند:
١- مسلمانانی که از اوس و خزرج و مهاجران بودند.
٢- مشرکان اوس و خزرج که هنوز مسلمان نشده بودند.
٣- یهود که سه قبیله بودند: بنیقینقاع که با خزرج همپیمان بودند و بنینضیر و بنیقریظه که با اوس همپیمان بودند.
البته اختلافات شدیدی میان اوس و خزرج وجود داشت که در جاهلیت جنگهایی میان آنان رخ داده بود و آخرین آنها جنگ بُعاث بود که هنوز خاطرات تلخ آن جنگ را به یاد داشتند[٤٤].
اما با وجود همهی مشکلات موجود، پیامبر ج در صدد حل تمام آنها برآمد، با حکمت والا و سیاست نیکویی که از آن برخوردار بود. و در راستای حل مشکلات و اصلاح اوضاع در جهت وحدت مسلمانان به ترتیب ذیل عمل نمود:
[٤٤]- البدایة والنهایة (٣/٢١٤)؛ سیرة ابن هشام (٢/١١٤)؛ زاد المعاد (٣/٦٢)؛ التاریخ الإسلامی، محمود شاکر (٢/١٥٩)؛ الرحیق المختوم، ص١٧١؛ هذا الحبیب یا محب، ص١٧٤؛ فقه السیرة، محمد الغزالی، ص١٨٨؛ البخاری مع الفتح، باب هل تنبش قبور مشرکي الجاهلیة ویتخذ مکانها مساجد (١/٥٢٤)، (ش: ٤٢٨)؛ مسلم، کتاب المساجد، باب بناء مسجد النبی ج (١/٣٧٣، ٣٧٤)، (ش: ٥٢٤).