۱ـ زیادهروی در بزرگداشت پیامبر ج
پیامبر جاز زیادهروی در بزرگداشت و ستایش خود نهی نموده و فرموده: «آنگونهکه مسیحیان، عیسی را مدحوستایش کردند [و منجر به خدا قراردادن وی شد] مرا ستایش نکنید زیرا من هم بندهی خدا هستم، پس در مورد من بگویید: بنده خدا و رسول او». متفقعلیه.
قرآن کریم آنگاه که میخواهد بالاترین ستایش را برای پیامبر جبه کار گیرد، میفرماید:
﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِيٓ أَنزَلَ عَلَىٰ عَبۡدِهِ ٱلۡكِتَٰبَ وَلَمۡ يَجۡعَل لَّهُۥ عِوَجَاۜ١﴾[الکهف: ۱].
«حمد و سپاس خدایی را سزاست که بر بندهی خود (محمد)کتاب (قرآن) را فرو فرستاد و در آن هیچگونه انحراف و کژی قرار نداده است».
﴿فَأَوۡحَىٰٓ إِلَىٰ عَبۡدِهِۦ مَآ أَوۡحَىٰ١٠﴾[النجم: ۱۰].
«پس جبرئیل به بندهی خدا (محمد) وحی کرد آنچه را که میبایست وحیکند».
پیامبر جهرگاه از کسی چیزی میشنید و یا میدید که نشان از زیادهروی در حقّ ایشان داشت، از آن شخص ناراحت شده و به وی هُشدار میداد که چنین عملی در راه حق و هدایت وجود ندارد.
ابوداود با سندیجید از عبداللهبنشخیر ج روایت میکند که گفت: «من به همراه گروه بنیعامر نزد پیامبر جرفتم و عرض کردیم: شما آقای ما هستید. فرمود: خداوند تعالی سید و آقا است».
از انس هم روایت شدهکه عدّهای گفتند: «ای پیامبرخدا، ای خیر ما و ای خیرزادهی ما، ای آقای ما و ای آقازاده ما. ایشان فرمودند: «ای مردم مطابقعادت خود مرا خطابکنید. مواظب باشید که شیطان شما را فریب ندهد. من محمد پسر عبدالله و رسول خدا هستم. من را از جایگاهی که خدا برایم تعیین نموده بالاتر نبرید». (به روایت نسائی با سند جید).
یکباردیگر، مردیبه ایشانگفت: هر آنچهخدا وشما بخواهید. فرمود: «آیا مرا شریک خدا قرار دادی؟ پس این را نگو و بگو هر آنچه خدا بخواهد». [به روایت نسائی].