الف) توحید یعنی آزادی انسان
همه اشکال و نشانههای شرک جز خفّت و خواری انسان چیزی به بار نمیآورد. زیرا او را به خضوع و تسلیم در برابر مخلوقات، بندگی اشیاء و انسانهایی وا میدارد که قدرت آفرینش نداشته و خود آفریده شده هستند و حتی توانایی دفع ضرر یا کسب منفعتی برای خود را ندارد و مرگ و زندگی و زندهشدن آنها نیز از اختیارشان خارج است.
امّا واقعیت توحید، آزادی انسان از تمام مظاهر بندگی است و او را فقط به بندگی خدایی میکشاند که او را خلق کرده و تعادل بخشیده. توحید، آزادی ِعقل انسان از خرافات و گمانهای بیپایه است. توحید آزادی درون انسان از تسلیم و خضوع و ذلّت در برابر همهی ناشایستگان و آزادی انسان از تسلّط فرعونیان و خداوندان دروغین و خداگونههاست.
این است که در برابر دعوت همه پیامبران به طور عموم و در برابر دعوت پیامبر اسلام به طور خصوص، رهبران شرک و سرمداران طاغوتی جاهلیت ایستادهاند و با آن مبارزه کردهاند، زیرا آنان معنی «لا إله إلاّ الله» را میدانستند که آزادی بشر و فرو انداختن ستمگران از تخت خدایی دروغین را در بردارد و پیشانی مؤمنین مخلص را بالا نگاه میدارد. به گونهای که جز برای سجده پروردگار جهانیان به زیر نمیافتد.