عمرسچه کسی بود؟
عمر کسی بود که پیامبر جاو را فاروق کنیه داد چون خداوند به وسیله عمر حق را از باطل جدا کرد، پیامبر جدر مورد عمر فاروقسفرموده است: «من شیطانهای انس وجن را میبینم که از عمر فرار میکنند».
پیامبر جبه عمرسمیگفت: ای فرزند خطاب! سوگند به ذاتی که جانم در دست اوست شیطان از راهی که تو از آن گذر کنی نخواهد رفت [۱۴].
عمر بن خطابسسیزده سال پس از پیامبر جبه دنیا آمد. پدرش خطاب بن نفیل، مخزومی، قریشی ومادرش حنتمه دختر هاشم، از اینکه صاحب فرزندی شده بودند خوشحال شدند. عمر بن خطاب بن نفیل بن عبدالعزی است وقریشی از بنی عدی است و در کعب بن لؤی نسبش به پیامبر جمیرسد. کنیهاش ابو حفص است، حفص یعنی بچه شیر، پیامبر جدر جنگ بدر این لقب را به عمرسگذاشت. او سیزده سال بعد از عام الفیل به دنیا آمد [۱۵].
پیامبر جداماد عمرسبود چون پیامبر جبا حفصه، دختر عمرسازدواج کرد. عمرسزیر نظر پدر ومادرش بزرگ شد و آنها به خوبی او را تربیت کردند، هنگامی که عمر جوان ونیرومند شد گاهی تجارت میکرد وگاهی پدرش او را چوپان گله خود میکرد.
عمر دارای چهره سفید مایل به سرخی بود وقامتی بلند و سینهای پهن داشت.
بازوهایش قوی بود هنگام راه رفتن سریع میرفت وهمراهانش کمتر میتوانستند در هنگام راه رفتن به او برسند. جوانان قریش خیلی از او حساب میبردند.
عمرسرقیب نیرومند برای همسن و سالهایش بود، هرگاه با کسی کشتی میگرفت او را به زمین میزد، روزی در بازار عکاظ کشتی گرفت، مردم اطراف او و حریفش جمع شده بودند واین مبازره را تماشا میکردند دیری نگذشت که عمرسحریف خود را به زمین زد وبر او پیروز شد. عمر اسب سوار ماهری بود که همواره اسب سواری را تمرین میکرد ونیز شاعر بود که خواندن وحفظ کردن شعر را دوست میداشت.
[۱۴] بخاری ش ۳۶۸۳، مسلم ش ۲۳٩۶. [۱۵] تاریخ الخلفاء ص ۱۲۳.