سعید را بشناسیم
مورخین معتمد در مورد او چنین میگویند: او سعید بن زید بن عمرو بن نفیل بن عبدالعزی. نسبتش به کعب بن لؤی بن غالب میرسد، کنیهاش ابوالاعور قریشی عدوی است.
پدرش زید در دوران جاهلیت هنگامی که قریش گوسفندان را برای بتها به قصد عبادت سر میبریدند این عمل آنان را نمیپسندید، او میگفت: «گوسفند را خدا آفریده و ازآسمان برایش باران میفرستد و در زمین برایش گیاهان را میرویاند وشما گوسفند را برای غیر خدا سر میبرید!!» [۵۰].
سعید بن زید یکی از ده نفری است که پیامبر جبه بهشتی بودن آنها گواهی داده است و او را از سابقین واولین وبدری است و از کسانی است که خداوند در قرآن فرموده است من از آنها و آنها از من خشنودم [۵۱].
در بسیاری از جنگها وصحنهها همراه پیامبر جبوده است در محاصره دمشق وفتح آن حضور داشت. بعد از فتح دمشق ابوعبیده بن جراح او را امیر دمشق مقرر کرد، واولین فردی از امت اسلامی است که به عنوان نائب خلیفه در دمشق حکمرانی نمود [۵۲].
سعید بن زید مردی قد بلند دارای سر وریش گنجان وچهرهاش گندمگون بود. [۵۳]
[۵۰] بخاری این حدیث را بطور کامل به شماره ۳۸۲۶ باب حدیث زید روایت کرده است ودر الذبائح ما ذبح علی النصب به شماره ۵۴٩٩ روایت نموده است. [۵۱] الاستیعاب ابن عبدالبر ج ۴ ص ۱۸۸، الاصابة ج ۴ ص ۱۸۸. [۵۲] الاستیعاب ابن عبدالبر ج ۴ ص ۱۸۸، الاصابة ج ۴ ص ۱۸۸. [۵۳] الریاض النضرة ج ۴ ص ۳۳٩ ج دوم.