داماد پیامبر ج
در سال هشتم هجری علیسبه خواستگاری فاطمه زهرا دختر پیامبرجرفت وپیامبر جبیدرنگ خواسته او را پذیرفت، علی برای بجا آوردن شکر الهی سربه سجده گذاشت. وچون سرش را از سجده برداشت پیامبر به او گفت: خداوند بر شما برکت بدهد وشما را خوشبخت کند و فرزندان زیاد وپاکیزه ای به شما عطا نماید.
در مراسم عقد فاطمه وعلی، ابوبکر وعمر وعثمان وطلحه و زبیرشوهمه مهاجرین وانصار شرکت جستند. هنگامی که مردم در جای خود نشستند، پیامبر جفرمود: سپاس خداوندی را که دارای صفات نیکوست، خداوند توانا که معبود همه است وصلت نسب را پیوند میدهد، ازدواج امری ضروری است وحکمی عادلانه وخیر کاملی است خداوند به وسیله ازدواج رابطه خویشاوندی را برقرار میکند. مردم خویشاوند یکدیگر میشوند خداوند در قرآن فرموده است:
﴿وَهُوَ ٱلَّذِي خَلَقَ مِنَ ٱلۡمَآءِ بَشَرٗا فَجَعَلَهُۥ نَسَبٗا وَصِهۡرٗاۗ وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيرٗا٥٤﴾[الفرقان: ۵۴].
«خداوند آن کسی است که از آب انسان را آفرید و برای او نسب و وصلت قرار داده است و پروردگار تو قادر است».
بعد پیامبر جافزود شما را گواه میگیرم که فاطمه را به مهریه چهار صد مثقال نقره به عقد علی در آوردم اگر او به این سنت پایدار و فریضه واجب خشنود است، پیوند آنها مبارک باشد، خداوند نسل آنها را پاکیزه کند، گفته ام را پایان داده واز خداوند آمرزش میخواهم.
و بدین صورت فاطمهلبه خانه همسرش علی بن ابی طالبسبرده شد. جهیزیه فاطمهلجز یک تخت که با برگ خرما بست بود ویک بالش پوستی که با پوشال خرما پر بود ویک مشک آب ویک غربال چیز دیگری نبود.
علی از فاطمه صاحب فرزندی شد، ابتدا او را حرب نامیدند اما پیامبر جآمد و گفت: فرزندم را به من نشان دهید، اسم او را چه گذاشتهاید؟ گفتند: ما او را حرب نام گذاشته ایم، پیامبر جفرمود: نه بلکه او حسن است.
ونیز حسین وزینب فرزندان دیگر فاطمه وعلی بودند، پیامبر جپدر بزرگ آنها بود و با آنها شوخی میکرد، گاهی یکی از آنها که بر شانهاش سوار بود، سجده را طولانی میکرد تا او خودش پایین بیاید و میگفت: اگر برخیزم مبادا کودک بیافتد.
فاطمه بعد از مدت کمی پس از پیامبر جچشم از جهان فرو بست وعلی درسن شصت وسه سالگی به دست ابن ملجم در کوفه به شهادت رسید، رحمت خداوند بر علیسباد که همواره دعا میکرد: بار خدایا! از نگاههای ناجایز وسخنان بیهوده وخطای قلب ما در گذر فرما.
رحمت خداوند بر علی باد کسی که پیامبر جبه او مژده بهشت داده بود.