تقریظ مولانا حبیب الرحمن مطهری
کتاب برادر عزیز و محترم جناب آقای موسی عزیزی به نام ((رادمردان تاریخ بشریت)) را مطالعه کردم ضمن تقدیر و سپاس از زحمات این برادر ارجمند، آنچه که بیشتر به این رساله ارزش و اهمیت داده است این است که موضوع بحث آن منزلت اصحاب و یاران بزرگوار پیامبر گرامی اسلام محمدصو آله و صحبه اجمعین است که مشعل فروزان هدایت، مظهر ایمان و تقوی و صداقت، سبقت گیرنده در میادین جهاد و شهادت و جان نثاران حضرت ختمی مرتبت و حاملین علوم نبوت بودند امید است عموم مسلمین از مطالعه این کتاب بهره کافی را حاصل نموده و ذخیره آخرت برای نویسنده خود قرار گیرد.
حبیب الرحمن مطهری
مدیر حوزه علمیه احناف خواف
۱٧/٩/۸۱
به نام خدا
الحمدلله رب العالمين والصلاه والسلام على سيد المرسلين وصحبه المجاهدين
بس تجربه کردیم در این دیر مکافات
با درد کشان هر که در افتاد، بر افتاد
چو خدا خواهد کسی رسوا کند
میلش اندر طعنه پاکان برد
سخن گفتن از رنجها و مشقات اصحاب و یاران رسول اللهصکاری بس دشوار و سنگین است و یک مقاله و کتاب و یا کتابها نمیتوانند گویای این واقعیت باشند که این بزرگواران در راه پیشرفت و تبلیغ دین اسلام چه زحمتها و رنجهایی را که متحمل نشدهاند، اما این کار نباید مانع از این امر بشود که به کلی از این مقوله دست کشیده و اختیار امر را به دست کسانی بسپاریم که نه تنها خود در راه تبلیغ دین اسلام هیچ گونه تلاشی ننمودهاند بلکه حتی افتخار فکر کردن به مصیبتهایی که از ناحیه کفار به مسلمانان نخستین وار شده را هنوز پیدا نکردهاند اما با این وجود در صدد این هستند تا چهره واقعی اصحاب رسول را مخدوش نموده و تشنگان حقیقت را از این امر غافل نگه دارند. نگاهی به تاریخ زندگانی اصحاب رسول خدا به روشنی نشان میدهد که آنان به حق، قابل مدح و ثنای پروردگار عالم بوده و زندگانی سراسر افتخارشان میرساند که به زبدگان فرزندان آدماند. آنان کسانی بودند که بدون هیچ تطمیع و تهدیدی از جانب حضرت ختمی مرتبت به دین اسلام گرویدند و از هیچ تطمیع و تهدیدی برای انصراف از آن متاثر نگشتهاند و همچون کوهی شامخ در عقیدهی خود ثابت بودند و با آنکه انواع شکنجهها، رنجها و عذابها را از طرف مخالفین خود که همه، صاحبان قدرت و ثروت و نفوذ بودند، بر ایشان وارد میشد بسیاری از اینان که در طبقهی فقرا و بردگان و در تحت نفوذ و قدرت مخالفان خود به سر میبردند از طرف اربابان و مالکان خود تا سر حد مرگ تهدید میشدند، به حدی که طبق پارهای از روایات آب داغ بر بدن برهنهی آنان ریخته و با شلاقهای آهنین، گوشت بدن آنان را میربودند و یا سرشان را در خم آب فرو برده و نگاه میداشتند تا نفسشان قطع شود، یا در مقابل آفتاب گرم آنان را برهنه کرده و روی ریگهای داغ خوابانیده، سنگهای سنگین بر شکم آنان گذاشته و از ایشان میخواستند که از دینی که پذیرفتهاند دست برداشته و مرتد شوند و یا لااقل از روی مصلحت و به اصطلاح تقیه از دین محمدصاظهار برائت و بیزاری کنند تا از آن شکنجه و عذاب نجات یافته و با آزادی و آرامش زندگی کنند.
کسانی از ایشان را با آتش داغ میکردند تا حدی که روغن بدنشان آن آتش را خاموش میکرد. اما آنان با کمال شهادت و رشادت و شجاعت از پیشنهادات ارباب قدرت و نفوذ سرپیچی کرده و بدون تقیه و با کمال صراحت در زیر شلاق آتشین گوشت ربای جان ستان آنان فریاد میزدند «اشهد ان لا اله الا الله واشهد ان محمداً رسول الله»و سر افتخار بر آسمان میساییدند آنان که پارهای از ایشان خود صاحبان مال و ثروت و دارای نفوذ و قدرت بودند، اما به علت قبول اسلام ناچار بودند نه تنها از ثروت و قدرت خود صرف نظر کنند، بلکه باید از یار و دیار و وطن و اقربای خود نیز چشم پوشیده، تن به مهاجرت داده به بلای غربت که هر کجای زمین بود و با دین و آیین ایشان مخالف بود روی میآوردند و به سرنوشتی نامعلوم خود را گرفتار نمایند. معهذا با کمال ابتهاج و افتخار تن به عذاب مهاجرت داده و از وطن و اقربا و دوستان خود چشم پوشیده اما ذرهای از اوامر دین خود انحراف نورزیدهاند.
آری، سخن ما هم دربارهی چنین انسانهای والا و برجسته و پاک و مطهری است که خداوند در کلام پاکش از آنان با عناوین مفلحون، صادقون، فائزون و... یاد میکند و ایمان آنها را الگو و نمونه قرار میدهد، برای نسلهای آینده و حتی برای مسیحیان و یهودیان لجوج. اصحاب و یاران رسول اللهص هر چند معصوم نیستند اما حسناتشان این قدر زیاد است که خدا در قرآن کریم به مردم جهان و برای همیشه اعلام فرموده که آنها مومن حق و اهل سعادت و در بهشت برین زندگانی جاویدان و ابدی دارند و هرگاه از آنها لغزشی در دنیا سر زده باشد مخصوصاً اگر دنیوی و سیاسی باشد، این لغزش در روز قیامت در محاسبه و موازنه با آن همه حسنات و با قیامت صالحاتشان به حدی ناچیز خواهد بود به گونهای که کمترین اثری در سعادت و درجات اخروی آنها نخواهد داشت. خوشحالم از این موضوع که وقت خودمان را هر چند کوتاه صرف فکر کردن و نوشتن در ارتباط با زحمات بیدریغانه آنها قرار دادیم و از خداوند خواستاریم تا بتوانیم حق مطلب را ادا نموده و به این پرسش، پاسخ دهیم که آیا ایمان و تقوی اصحاب و یاران رسول اللهصکه میتواند حتی برای یهودیان نمونه و الگو قرار بگیرد و اگر آنها راه و روشی همانند راه و روش اصحاب و دوستداران رسول الله انتخاب نمایند به سعادت و خوشبختی میرسند، آیا مسلمانان امروزی و نسلهای آینده با الگو گرفتن از آنها نمیتوانند به سعادت برسند؟
هدف از طرح این موضوع این است که آشکار نماییم علاوه بر اینکه اهل سنت به صحابه با دید احترام مینگرند در لا بلای کتب اهل تشیع نیز میتوان این دیدگاه را نسبت به آنان پیدا نمود و این میتواند راه گشای بسیاری از مشکلاتی باشد که عدهای به آن گرفتار هستند.
از زحمات بیدریغانه کلیه اساتید بزرگواری که با اینجانب همکاری نمودند خصوصاً حضرت مولانا عبدالحمید حفظه الله، مولانا عبدالرحمان سربازی امام جمعه محترم چابهار، مولانا حبیب الرحمان مطهری مدیر محترم حوزه علمیه شهرستان خواف، مولوی غیاث الدین عزیزی که به حق میتوان گفت موثرترین و اثرگذارترین فرد در راه آموختن علم و دانش اینجانب بودهاند و هستند، و همچنین از استاد غلام فاروق کتابی کمال تشکر و قدردانی را مینمایم و از خداوند توفیق روز افزون را برای این بزرگواران خواستارم.
در پایان از خداوند درک صحیح از قرآن و دین را برای تمامی مسلمانان آرزو میکنم.
موسی عزیزی
استان خراسان، شهرستان خواف