تمایزات صحابه از منافقین
هم اکنون که مدح یاران رسول اللهصرا از زبان پروردگار عالم شنیدیم شاید این سوال مطرح شود که چگونه میتوان صحابه را از منافقین تشخیص داد در حالی که بسیاری از منافقین در رکاب پیامبر بودند و یا به گونهای خود را مسلمان جلوه میدادند؟ جوابی که میتوان به این پرسش داد این است که مهاجرین و انصار و یا اصحاب رسول الله صفاتی داشتند و منافقین صفاتی دیگر که به راحتی میتوان این دو گروه را از یکدیگر تشخیص داد و میتوان صفات منافقین را طبق آیات قرآن این گونه بر شمرد:
۱- منافقین از حضور در جهاد خود داری میکردند مثلا در جنگ تبوک حاضر نشدند بر عکس مومنین که در تمام غزوات رسول خداص حاضر بودند و پیکار میکردند چنان که در سوره توبه خطاب به منافقین میفرماید:
﴿إِلَّا تَنفِرُواْ يُعَذِّبۡكُمۡ عَذَابًا أَلِيمٗا وَيَسۡتَبۡدِلۡ قَوۡمًا غَيۡرَكُمۡ وَلَا تَضُرُّوهُ شَيۡٔٗاۗ وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٌ ٣٩ إِلَّا تَنصُرُوهُ فَقَدۡ نَصَرَهُ ٱللَّهُ إِذۡ أَخۡرَجَهُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ ثَانِيَ ٱثۡنَيۡنِ إِذۡ هُمَا فِي ٱلۡغَارِ إِذۡ يَقُولُ لِصَٰحِبِهِۦ لَا تَحۡزَنۡ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَنَاۖ فَأَنزَلَ ٱللَّهُ سَكِينَتَهُۥ عَلَيۡهِ وَأَيَّدَهُۥ بِجُنُودٖ لَّمۡ تَرَوۡهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ ٱلسُّفۡلَىٰۗ وَكَلِمَةُ ٱللَّهِ هِيَ ٱلۡعُلۡيَاۗ وَٱللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ٤٠﴾[التوبة: ۳٩-۴۰].
«اگر برای جهاد بیرون نروید خداوند شما را (در دنیا با استیلاء دشمنان و در آخرت با آتش سوزان) عذاب دردناکی میدهد و (شما را نابود میکند) قومی را جایگزینتان میسازد که جدای از شمایند (و پاسخگوی فرمان خدایند و در اسرع وقت دستور او را اجرا مینمایند. شما بدانید که با نافرمانی خود تنها به خویشتن زیان میرسانید) و هیچ زیانی به خدا نمیرسانید، تواناست (و از جمله بدون شما هم میتواند اسلام را پیروز گرداند و همچنین شما را از بین ببرد و دسته فرمانبرداری را جانشین شما کند) اگر شما پیامبر را نصرت و تعاون نکنید، مشکلی نیست، مگر زمان اخراج وی توسط کفار را از یاد بردهاید که چگونه خداوند او را یاری نمود که در تمام فرش زمین برای نصرت وی ابوبکر را کافی دانست».
و یا اینکه میفرماید: ﴿فَرِحَ ٱلۡمُخَلَّفُونَ بِمَقۡعَدِهِمۡ خِلَٰفَ رَسُولِ ٱللَّهِ وَكَرِهُوٓاْ أَن يُجَٰهِدُواْ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَقَالُواْ لَا تَنفِرُواْ فِي ٱلۡحَرِّۗ قُلۡ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرّٗاۚ لَّوۡ كَانُواْ يَفۡقَهُونَ ٨١ فَلۡيَضۡحَكُواْ قَلِيلٗا وَلۡيَبۡكُواْ كَثِيرٗا جَزَآءَۢ بِمَا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ ٨٢ فَإِن رَّجَعَكَ ٱللَّهُ إِلَىٰ طَآئِفَةٖ مِّنۡهُمۡ فَٱسۡتَٔۡذَنُوكَ لِلۡخُرُوجِ فَقُل لَّن تَخۡرُجُواْ مَعِيَ أَبَدٗا وَلَن تُقَٰتِلُواْ مَعِيَ عَدُوًّاۖ إِنَّكُمۡ رَضِيتُم بِٱلۡقُعُودِ أَوَّلَ مَرَّةٖ فَٱقۡعُدُواْ مَعَ ٱلۡخَٰلِفِينَ ٨٣﴾[التوبة: ۸۱-۸۳]. «(منافقانی که از رفتن به جنگ تبوک سرباز زدهاند و در خانههای خود گرفتهاند و نشستهاند، این) خانه نشینان (منافق) از اینکه از رسول خدا واپس کشیدهاند شادمانند، و نخواستند با مال و جان در راه یزدان جهاد و پیکار کنند (و دین خدا را یاری دهند تا میتوانند دیگران را از جنگ میترسانند و با نشستن با خود تشویق مینمایند) و میگویند در گرمای (سوزان تابستان به سوی میدان نبرد) حرکت نکنید. (ای پیامبر به آنان) بگو: اگر دانا بودند میفهمیدند که آتش دوزخ بسیار گرمتر و سوزانتر (از گرمای تابستان و از همه مشقتهای جهان) است (بگذار در این جهان بر اثر مسخره کردن مومنان) اندکی بخندند و (اما لازم است بدانند که باید در آن جهان) بسیار گریه کنند، این جزای کارهایی است که میکنند. هرگاه خداوند تو را (از تبوک) به سوی گروهی از آنان باز گرداند و ایشان از تو اجازه خواستند که در رکاب تو به سوی جهاد حرکت کنند، بگو: هیچگاه با من به جهاد نخواهید آمد و هیچ وقت همراه من با هیچ دشمنی نخواهید جنگید و این افتخار نصیبتان نخواهد شد) چرا که شما نخستین بار به کناره گیری و خانه نشینی خشنود شدید، پس با کناره گیران و خانه نشینان بنشینید (و با پیرمردان و زنان و بیماران و کودکان باشید)».
۲- در هنگام حرکت برای جهاد میآمدند و عذری میتراشیدند و اذن میگرفتند که در مدینه بمانند. خداوند میفرماید: ﴿إِنَّمَا يَسۡتَٔۡذِنُكَ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَٱرۡتَابَتۡ قُلُوبُهُمۡ فَهُمۡ فِي رَيۡبِهِمۡ يَتَرَدَّدُونَ ٤٥﴾[التوبة: ۴۵]. «تنها کسانی از تو اجازه میخواهند که در جهاد شرکت نکنند که مدعیان دروغینند و) به خدا و روز جزا ایمان ندارند و دلهایشان دچار شک و تردید است و در حیرت و سرگردانی خود به سر میبرند».
بر عکس مهاجر و انصار با شوق و ذوق حاضر میشدند و اگر استطاعت مالی و تمکن نداشتند گریه میکردند به طوری که خداوند میفرماید: ﴿وَّأَعۡيُنُهُمۡ تَفِيضُ مِنَ ٱلدَّمۡعِ حَزَنًا أَلَّا يَجِدُواْ مَا يُنفِقُونَ﴾[التوبة: ٩۲].
«چشمانشان از غم (فوت افتخار جهاد) پر از اشک بود (و افسوس میخوردند) چون چیزی نداشتند که آن را صرف جهاد کنند».
و همین اشخاص بودند که رسول خداصرا در مجالس ایمانی و کارهای ایمانی و ساختن مسجد و کندن خندق یاری میکردند.
۳- منافقین در بسیاری از موارد مومنین و حتی خود رسول خدا را ملامت و یا مسخره میکردند و اگر از بیت المال به ایشان چیزی میرسید خشنود بودند و گرنه غضبناک بودند چنان که خداوند میفرماید: ﴿وَمِنۡهُم مَّن يَلۡمِزُكَ فِي ٱلصَّدَقَٰتِ فَإِنۡ أُعۡطُواْ مِنۡهَا رَضُواْ وَإِن لَّمۡ يُعۡطَوۡاْ مِنۡهَآ إِذَا هُمۡ يَسۡخَطُونَ ٥٨﴾[التوبة: ۵۸]. «درمیان آنان کسانی هستند که در تقسیم زکات از تو عیب جویی میکنند و ایراد میگیرند و (نسبت بیعدالتی را به تو میدهند (اینان جز به فکر حطام دنیا در اندیشه چیز دیگری نیستند، و لذا) اگر به آنان چیزی از غنایم داده شود خشنود میشوند و اگر چیزی داده نشود هر چه زودتر خشم میگیرند و اخم میکنند».
بر عکس مهاجرین و انصار از رسول خداصو از مومنین در هر حال راضی و خرسند بودند.
۴- منافقین رسول خدا را اذیت میکردند و هم چنین مومنین را به زبانهای تیز میآزردند به طوری که خداوند میفرماید: ﴿وَمِنۡهُمُ ٱلَّذِينَ يُؤۡذُونَ ٱلنَّبِيَّ وَيَقُولُونَ هُوَ أُذُنٞ﴾[التوبة: ۶۱].
«درمیان منافقان کسانی هستند که پیغمبر را میآزردند و میگویند: او سر و پا گوش است (و راست و دروغ را میشنود و همه چیز را باور میکند)».
۵- در میدان مبارزه و شدت احوال ترسو بودند و حاضر نمیشدند به طوری که خداوند در شان ایشان میفرماید: ﴿أَشِحَّةً عَلَيۡكُمۡۖ فَإِذَا جَآءَ ٱلۡخَوۡفُ رَأَيۡتَهُمۡ يَنظُرُونَ إِلَيۡكَ تَدُورُ أَعۡيُنُهُمۡ كَٱلَّذِي يُغۡشَىٰ عَلَيۡهِ مِنَ ٱلۡمَوۡتِۖ فَإِذَا ذَهَبَ ٱلۡخَوۡفُ سَلَقُوكُم بِأَلۡسِنَةٍ حِدَادٍ أَشِحَّةً عَلَى ٱلۡخَيۡرِۚ أُوْلَٰٓئِكَ لَمۡ يُؤۡمِنُواْ فَأَحۡبَطَ ٱللَّهُ أَعۡمَٰلَهُمۡۚ وَكَانَ ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرٗا ١٩﴾[الأحزاب: ۱٩]. «آنان نسبت به شما بخیلند ( برای تهیه ادوات و ابزار جنگی کمترین کمکی نمیکنند) و هنگامی که لحظات بیم و هراس فرا میرسد (و جنگجویان به سوی یکدیگر میروند و چکاچک اسلحه همدیگر را میشنوند، آنان چنان ترسو هستند که) میبینی به تو نگاه میکنند در حالی که چشمانشان بیاختیار در حدقه به گردش در آمده است همان کسی که دچار سکرات موت بوده و میخواهد قالب تهی کند اما هنگامی که خوف و هراس نماند (و جنگ به پایان رسید و زمان امن و امان فرا رسید) زبانهای تند و تیز خود را بیادبانه بر شما میگشایند) و مقامات شجاعت و یاری خویشتن را میستاید و پررویانه سهم هر چه بیشتر غنایم را ادعا مینمایند) و برای گرفتن غنایم سخت حریص و آزمندند، آنان هرگز ایمان نیاوردهاند و لذا خدا اعمال ایشان را باطل و بیمزد میکند و این کار برای خدا آسان است».
۶- منافقین کسانی بودند که از اصحاب رسول بدگویی میکردند و میگفتند به اصحاب رسول چیزی ندهید تا از اطراف رسول متفرق شوند و ایشان را ذلیل و خود را عزیز فرض میکردند چنان که خداوند در سوره منافقین میفرماید: ﴿هُمُ ٱلَّذِينَ يَقُولُونَ لَا تُنفِقُواْ عَلَىٰ مَنۡ عِندَ رَسُولِ ٱللَّهِ حَتَّىٰ يَنفَضُّواْۗ وَلِلَّهِ خَزَآئِنُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَلَٰكِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ لَا يَفۡقَهُونَ ٧﴾[المنافقون: ٧]. «آنان کسانی هستند که میگویند به آنانی که (از مکه به مدینه مهاجرت کردهاند و) نزد فرستادهی خدا هستند و بذل و بخششی نکنید و چیزی ندهید تا پراکنده شوند و بروند (غافل از اینکه) گنجینههای آسمانها و زمین از آن خداست (و به هر کس که بخواهد از آنها بدو عطا میکند) و لیکن منافقان نمیفهمند».
و در آیه دیگر میفرماید: ﴿يَقُولُونَ لَئِن رَّجَعۡنَآ إِلَى ٱلۡمَدِينَةِ لَيُخۡرِجَنَّ ٱلۡأَعَزُّ مِنۡهَا ٱلۡأَذَلَّۚ وَلِلَّهِ ٱلۡعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِۦ وَلِلۡمُؤۡمِنِينَ وَلَٰكِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ لَا يَعۡلَمُونَ ٨﴾[المنافقون: ۸]. «میگویند: اگر (از غزوه بنی مصطلق) به مدینه برگشتیم، باید افراد با عزت و قدرت اشخاص خوار و ناتوان را از آنجا بیرون کنند، عزت و قدرت از آن خدا و فرستاده او و مومنان است و لیکن منافقان (این را درک نمیکنند) و نمیدانند».
٧- مهاجرین و انصار دارای قدرت و عزت و اتحاد و وحدت بودند و با کفار و یهود و نصاری و مشرکین در جنگ و دعوا بودند چنان که در وصف ایشان چنین آمده است: ﴿وَأَلَّفَ بَيۡنَ قُلُوبِهِمۡۚ لَوۡ أَنفَقۡتَ مَا فِي ٱلۡأَرۡضِ جَمِيعٗا مَّآ أَلَّفۡتَ بَيۡنَ قُلُوبِهِمۡ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ أَلَّفَ بَيۡنَهُمۡۚ إِنَّهُۥ عَزِيزٌ حَكِيمٞ ٦٣﴾[الأنفال: ۶۳]. «و (خدا بود که عربها را با وجود دشمنی شدیدشان در پرتو اسلام دگرگون کرد) و در میان آنان الفت ایجاد نمود (و دلهای پر از حقد و کینه آنان را به هم نزدیک و مهربان کرد و به گونهای که) اگر همه آن چه در زمین است صرف میکردی نمیتوانستی میان دلهایشان الفت و انس بر قرار سازی ولی خداوند (با هدایت آنان به ایمان و دوستی و برادری) میانشان انس و الفت انداخت چرا که او عزیز و حکیم است (و بر هر کاری توانا، و کارش از روی فلسفه و حکمت انجام میپذیرد)». و در سوره منافقون میفرماید: ﴿وَلِلَّهِ ٱلۡعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِۦ وَلِلۡمُؤۡمِنِينَ وَلَٰكِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ لَا يَعۡلَمُونَ﴾[المنافقون: ۸]. «عزت و قدرت از آن خدا و فرستاده او و مومنین است و لیکن منافقان نمیدانند. پس مهاجر دارای نفوذ و شوکت بودند و لیکن منافقین همواره در خوف و ذلت و وحشت بودند و در عزل و نصب امر دخالتی نداشتند».
۸- منافقین کسانی بودند که با دشمنان اسلام چون یهود و نصاری و مشرکین عهد و پیمان و دوستی و برای شکست مسلمین و ضرر ایشان اقدام میکردند و هرگاه دشمنانی برای اسلام و جنگی مهیب پیش میآمد اینان به یاری کفار و نشر مطالبی که موجب ترس و ضرر مسلمین بود اقدام میکردند و اگر جنگی میشد منتظر غلبه کفار بودند و متمایل به کفار بودند چنانکه خداوند در سوره مائده میفرماید: ﴿فَتَرَى ٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٞ يُسَٰرِعُونَ فِيهِمۡ يَقُولُونَ نَخۡشَىٰٓ أَن تُصِيبَنَا دَآئِرَةٞ﴾[المائدة: ۵۲].
«میبینی کسانی که بیماری (ضعف و شک و نفاق) به دل دارند، (در دوستی و یاری با یهودیان و مسیحیان) به یکدیگر سبقت میگیرند و میگویند میترسیم که (روزگار بر گردد و) بلایی بر سر ما آید (و به کمک ایشان نیازمند شویم) و هرگز برای حفظ و حمایت از کیان مسلمین و شوکت و دولت اسلامی حاضر نمیشوند».
٩- منافقین نه در ظاهر و نه در باطن با مسلمین نبودند اما چون ظفر و نصرتی برای اسلام پیش میآمد و یا غنایمی پیدا میشد اینان میگفتند ما با شماییم چنان که در سوره عنکبوت میفرماید: ﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَقُولُ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ فَإِذَآ أُوذِيَ فِي ٱللَّهِ جَعَلَ فِتۡنَةَ ٱلنَّاسِ كَعَذَابِ ٱللَّهِۖ وَلَئِن جَآءَ نَصۡرٞ مِّن رَّبِّكَ لَيَقُولُنَّ إِنَّا كُنَّا مَعَكُمۡۚ أَوَ لَيۡسَ ٱللَّهُ بِأَعۡلَمَ بِمَا فِي صُدُورِ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٠﴾[العنکبوت: ۱۰].
«درمیان مردم کسانی هستند که میگویند ایمان آوردهایم (و از زمره مؤمنانیم) اما هنگامی که به خاطر خدا مورد اذیت و آزار قرار گرفتند (به ناله و فریاد میآیند و چه بسا از دین بر گردند انگار ایشان) شکنجه مردمان را در دنیا همسان عذاب خدا (در آخرت) میشمارند و هنگامی که پیروزی از سوی پروردگارت نصیب (شما مومنان) گردد خواهند گفت ما که با شما بودهایم (و ایمانی چون ایمان شما داشتهایم و باید از غنایم پیروزیتان بر دشمنان بهره داشته باشیم) آیا خداوند آگاهتر (از هر کسی، به ایمان و نفاق) به آنچه در سینههای جهانیان نمیباشد».
و در سوره توبه میفرماید: ﴿وَيَحۡلِفُونَ بِٱللَّهِ إِنَّهُمۡ لَمِنكُمۡ وَمَا هُم مِّنكُمۡ وَلَٰكِنَّهُمۡ قَوۡمٞ يَفۡرَقُونَ ٥٦﴾[التوبة: ۵۶].
«به خدا سوگند میخورند که آنان از شمایند (و مومن و مسلمانند) در حالی که از شما نیستند (و مومن و مسلمان نمیباشند) و مردمان ترسویی هستند (و چون از شما وحشت دارند دروغ میگویند و نفاق میورزند)».
و اینان آن قدر منکوب و ذلیل بودند که برای اهانت و توهین به مسلمانان نجوی میکردند به گونهای که خداوند در سوره احزاب میفرماید: ﴿لَّئِن لَّمۡ يَنتَهِ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ وَٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٞ وَٱلۡمُرۡجِفُونَ فِي ٱلۡمَدِينَةِ لَنُغۡرِيَنَّكَ بِهِمۡ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَآ إِلَّا قَلِيلٗا ٦٠﴾[الأحزاب: ۶۰]. اگر این منافقین بیچاره و ذلیل و آنان که در دلهایشان مرض است و اراجیف سازند در مدینه خودداری نکنند تو را به ایشان بر میانگیزانیم که ایشان را از مدینه خارج سازی پس در مدینه مجاورت نکنند مگر کمی، اینان مورد لعن بوده و هر کجا یافت شوند گرفته شوند و کشته گردند».
۱۰- منافقین طبق این آیه: ﴿مَّلۡعُونِينَۖ أَيۡنَمَا ثُقِفُوٓاْ أُخِذُواْ وَقُتِّلُواْ تَقۡتِيلٗا ٦١﴾[الأحزاب: ۶۱].
مردان منافق و زنان منافق همه از یک گروه و (یک قماش) هستند آنان همدیگر را به کار زشت فرا میخوانند و از کار خوب باز میدارند و (از بذل و بخشش در راه خیر) دست میکشند خدا را فراموش کردهاند (و از پرستش او روی گردان شدهاند) خدا هم ایشان را فراموش کرده است (و رحمت خود را از ایشان بریده و هدایت خویش را از آنان دریغ داشته است) واقعاً منافقان فرمان ناپذیر (و سرکش و گناهکار) هستند. امر به معروف و نهی از منکر نمینمودند ولی به عکس مهاجرین و انصار خداوند در شانشان میفرماید: ﴿يَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَيَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ﴾[التوبة: ٧۱]. «همدیگر را به کار خوب میخواندند و از کار بد باز میدارند».
این مختصر از آیات فراوانی است که خداوند در بیان صفات و خصوصیات منافقین ابراز میدارد که ما هم جهت اطلاع خوانندگان محترم اشارهای کوتاه و گذرا به آن نمودیم تا فصل ممیز میان صحابه و منافقین آشکار گردد اما بر خلاف رویه قبلی در ارتباط با فضایل اصحاب و یاران رسول اللهص که فضایل آنها را در ذیل هر آیه بیان نمودیم در این بخش صفات منافقین را یکجا بیان مینماییم.