شان نزول:
علت نزول این آیه، این بود که مشرکان ادعا میکردند که اگر به آیین یهودی و یا نصرانی بگروید هدایت میشوید اما خداوند در جواب آنها میگوید: اگر آنها ایمان بیاورند به ((مثل)) آنچه شما ایمان آوردهاید هدایت میشوند، قابل توجه کلمه ((مثل)) است با اینکه قاعدتاً میبایست گفته شود، اگر آنها به آنچه شما ایمان آوردهاید ایمان بیاورند، ولی ظاهراً ذکر این کلمه برای این است که بهانه هیچ گونه جدال و خصومتی برای یهود و نصاری باقی نماند، زیرا اگر گفته میشد آنها ایمان بیاورند به آنچه شما ایمان آوردهاید ممکن بود این تعبیر حس لجاجت آنها را تحریک کند و بگویند: نه، ما فقط به آنچه بر خودمان نازل شده ایمان میآوریم و غیر آن را قبول نداریم (همچنان که بالاخره گفتند) ولی وقتی گفته شود: بیایید مانند ما ایمان به چیزی بیاورید که جز حق و حقیقت نباشد در این صورت کمتر جای لجاجت و خصومت باقی میماند، زیرا مسلماً عقاید و اعمال آنها تنها بر محور حق دور نمیزند و مشتمل بر مطالب غیر حق نبود و خداوند به پیامبرش وعده میدهد که رفع شهر یهود و نصاری را از وی بکند و به وعدهی خود وفا فرمود و این نعمت را برای ملت مسلمانان هر وقت صلاح دانست تکمیل خواهد کرد.(. تفسیر المیزان، سید محمد حسین طباطبایی، ج۱، محمد تقی مصباح یزدی (تهران، بنیاد علمی و فمری علامه طباطبایی، ۱۳۶۴ ص ۴۳۶-۴۳۵، تفسیر کوثر، یعقوب جعفری، (قم، هجرت، ۱۳٧۶، ج۱، ص۳۶۶).این آیه بیانگر این واقعیت است که حق گرایی و راهیابی به سوی خدا در انحصار هیچ فرد و گروهی نیست، از این رو، اگر شرک گرایان و کافران نیز به همان صورتی که ایمان آوردگان ایمان آوردهاند، به خدا و پیامبران و پیامهای آسمانی او ایمان آورند، بیتردید راه حق و بهشت و هدایت را در پیش گرفتهاند اما اگر روی بر تافتند و کفر ورزیدند، جز این نیست که مسیر حق ستیزی را دنبال کردهاند و در حال دشمنی آشکارند.
و در دنباله این آیه خداوند به پیام آورش اطمینان خاطر میدهد که او را هم در برابر شرارت یهود نگهداری و حمایت خواهد کرد و هم در مقابل مخالفت نصارا او را بسنده است. و این موضوع به روشنی بیانگر این واقعیت است که آن حضرت در رسالت خویش درست اندیش و راستگو بود، زیرا خداوند او را - همچنان که گذشت زمان نشان داد - از گزند آنان حفظ کرد و راه و رسم و نام و یادش را بلند آوازه ساخت، نقشههای زشت بد خواهان را نقش بر آب کرد و توطئه آنان را بیثمر نهاد. (تفسیر مجمع البیان، ابوعلی الفضل بن الحسن الطبرسی، علی کرمی، (تهران، فراهانی، بیتا، ص ۴٩٧-۴٩۶).
مراد از این آیه الگو قرار دادن ایمان مسلمانان (اصحاب رسول اللهص) برای یهود و نصاری است و ابطال قول آنها که هدایت را در یهودیت و نصرانیت میپنداشتند و اثبات اینکه هدایت را در یهودیت و نصرانیت میپنداشتند و اثبات اینکه هدایت در پیروی از ملت ابراهیم و دین حنیف اسلام و توضیح و تشریح مبانی دین حنیف خطاب به مسلمین نموده که اگر یهود و نصارا بمانند آنچه شما به آن ایمان دارید، ایمان بیاورند هدایت مییابند نه آنچه خود تو هم نمودهاند و هدایت در ایمان به این امور است نه یهودیت و نصرانیت و اگر اینان اعراض نموده و به این امور ایمان نیاورده و به همان طریق باطل باقی ماندند همانا در مقام شقاق و معاندت میباشند.
آن گاه خداوند وعدهی نصرت و کفایت شر آنان را به پیامبر اکرمصداد و پس از اندک زمانی این وعدهی الهی وقوع یافت و مسلمین بر همهی آنها چیره و غالب گردیدند.(تفسیرا طیب الطبیان، ج۱۲. عبدالحسین طیب (تهران، اسلام، ۱۳٧۴، ص ۲۱۶-۲۱٧). اگر اهل کتاب (یهود و نصارا) به جای سرسختی و خود محوری و تکیه به مسائل نژادی و قبیلهای، همانند شما مسلمانان به تمام انبیاء و کتب آسمانی ایمان بیاورند و تعصبات نا به جا را کنار بگذارند، حتماً هدایت مییابند، ولی اگر همچون گذشته تنها خود را ملاک بدانند و دیگران را منحرف بشمارند آنان در ستیز، درگیری، جدایی و شقاق خواهند بود. البته شما مسلمانان به راه خود دلگرم باشید و از شعارها و تحقیرها و توطئههای آنان نترسید، چون خداوند شر آنان را از شما دفع میکند و او شنوای داناست.
بنابراین در این آیه، مسلمانان (صحابه) الگوی هدایت یافتگان واقعی هستند، زیرا آنها به تمام انبیاء و به همه کتابهای آسمانی ایمان و اعتقاد دارند و همچنین خداوند از غیب و آینده مسلمانان خبر میدهد که شر دشمنان به آنها نمیرسد.