خداوند به صحابه وعده جایگاه و پایگاه نیكو میدهد
خداوند ضمن بیان اذیت و آزار و فشارهایی که کفار برای اصحاب و یاران رسولصایجاد مینمودند و روا میداشتند، از اهمیت جهاد و هجرت و فضیلت و پاداش دنیوی و اخروی آنان نیز سخت به میان میآورد و بیان میدارد که هجرت آنان به منظور حفظ عقیده و ایمان و رضا و خشنودی پروردگار است و اجر و پاداش آنان در جهان آخرت از این جهان ارزندهتر است و آنگاه از آنان به دو صفت از صفات نیکو و پسندیده یاد میکند و آن صبر و توکل است و رضایت خویش را از آنان اعلام میدارد.
﴿وَٱلَّذِينَ هَاجَرُواْ فِي ٱللَّهِ مِنۢ بَعۡدِ مَا ظُلِمُواْ لَنُبَوِّئَنَّهُمۡ فِي ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٗۖ وَلَأَجۡرُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَكۡبَرُۚ لَوۡ كَانُواْ يَعۡلَمُونَ ٤١ ٱلَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ يَتَوَكَّلُونَ ٤٢﴾[النحل: ۴۱-۴۲].
«کسانی که برای خدا (به مدینه) هجرت کردند پس از آنکه (در مکه) مورد ظلم و ستم قرار گرفته در این دنیا جایگاه و پایگاه خوبی به آنها میدهیم و پاداش اخروی ایشان (از پاداش دنیوی ایشان) بزرگتر است اگر بدانند (مهاجران، آن) کسانیاند که در برابر اذیت و آزار مشرکان شکیبایی ورزیدند و در زندگی توکل و تکیه آنان بر پروردگارشان است».
خداوند در این آیه وعده جمیلی به مهاجرین میدهد، مهاجرین دو هجرت بزرگ و عمده داشتند:
۱- مهاجرت به حبشه
۲- مهاجرت به مدینه
منظور از مهاجرت در راه خدا این است که مهاجرت برای کسب رضای خدا باشد و این هدف اصلی آنها باشد و جز آن هدف دیگری نداشته باشند.
منظور از مهاجرت مهاجرین، این است که آنها در راه خدا و برای دین مهاجرت کردند که جامعهای اسلامی و پاک تشکیل دهند که در آن جامعه جز خدا مسی پرستش نشود و جز عدل و احسان چیزی حکومت نکند و یا برای این بود که به جامعهای وارد شوند و در آن منزل کنند که وضعش چنین باشد پس اگر از مهاجرتشان امید حسنهای داشتند، و یا وعده حسنهای داده شدند آن حسنه همین جامعهی صالح بود و نیز اگر آن شهر را که بدان مهاجرت کردند ستودند برای این بود که جای تشکیل چنین اجتماعی بوده نه برای اینکه آب و هوایش خوب بوده پس هدف و غرض حسنهای که وعده داده شده که در دنیا به آن برسند همین جامعه صالح بوده چه اینکه مقصود از حسنه شهر باشد و یا حالت حسنهای که در آن شهر به خود میگیرند. ﴿وَلَأَجۡرُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَكۡبَرُۚ لَوۡ كَانُواْ يَعۡلَمُونَ﴾.
این تقسیم وعده قبلی و اشاره به این نکته است که اجر آخرت از اجر دنیوی که گفته شد بهتر است اگر مردم بدانند که خدا در آخرت چه نعمتهایی بر ایشان آماده کرده چرا که در آخرت سعادت آمیخته با بدبختی نیست، خلودی است که فنا در آن راه ندارد و جوار رحمت رب العالمین است.
خداوند مهاجرین را با دو صفت صبر و توکل به خدا توصیف نموده است و توصیف آنها به این خصوصیات به این خاطر است که این دو صفت در رسیدن به آن عنایت حسن که خدا وعده داده کمال دخالت را دارد، زیرا اگر بر تلخی جهاد صبر نمیکردند و در هنگام هجوم بلاها توکلی به خدا نمیداشتند و همه اعتمادشان به خودشان بود با آن ضعفی که از هر جهت داشتند جای خالی میکردند، و نمیتوانستند ایستادگی کنند، آن هم با آن دشمنانی که اصرار و پافشاری در دشمنی خود داشتند، و وقتی به دست دشمن متلاشی میشدند آن اجتماع صالح که خدا وعده داده بود درست نمیشد و از آن بهره برداری نمیشد و امر آخرتشان تباه میگردید. ( تفسیر المیزان، ج۱۲، ص ۳٧۸-۳٧۴. ٩
خداوند در این آیه، افراد مومن و مهاجرین را نقطه مقابل افراد مشرک در آیه ۳۸ همین سوره قرار میدهد و میفرماید آن افرادی که در راه رضای خدا و دین خدا از مکه هجرت نمودند و هجرت نمودن ایشان بعد از آن بود که مظلوم و مورد تعدی کفار مکه قرار گرفتند ما ایشان را در دنیا در مکان بسیار نیکی جای خواهیم داد اینها پاداشهای دنیوی ایشان خواهد بود اما چون دنیا و پاداشهای آن در معرض زوال و پایان پذیری میباشند لذا در مقابل پاداشهای اخروی کوچک و حتی غیر قابل قیاس هستند. (تفسیر احسن الحدیث، ج٩، ص ۱۸۴-۱۸۳.)
بسیاری از مردم آنچه را که میدانند کنار میگذارند و از ترس جامعهی فاسد و طاغوت، به نادانی عمل میکنند، در صورتی که شایسته است که نسبت به آن تمرد نشان دهند و از عمل کردن به آن خودداری ورزند، پس اگر در معرض ستم قرار گیرند و کاری از دستشان بر نیاید از سرزمینی که در آن هستند هجرت کنند و زمین خدا پر وسعت است و چه بهتر که از آن مهاجرت کنند و با نیروی بیشتر به سرزمینهای خویش باز گردند. ( تفسیر هدایت ج۶، ص۶۰)
مقام مهاجران در اسلام مقام فوق العاده پر ارجی است، هم خود پیامبر و هم مسلمانان بعد همگی برای آنها احترام خاصی قائل بودند چرا مه آنها به تمام زندگی خویش، برای گسترش دعوت اسلام، پشت پا زدند، بعضی جان خود را به خط انداختند، و بعضی مانند صهیب از همه اموال خود چشم پوشیدند، و جالب اینکه خود را در این معامله نیز برده میدانستند.
اگر فداکاری آن مهاجران در آن روزها نبود، محیط خفقان بار مکه و عناصر شیطانی که بر آن حکومت میکردند هرگز اجازه نمیدادند صدای اسلام به گوش کسی برسد و این صدا را برای همیشه در گلوی مومنان خفه میکردند اما آنها با این جهش حساب شده، نه تنها مکه را از زیر سیطره خود در آوردند بلکه صدای اسلام را به گوش جهانیان رساندند و این سنتی است برای همه مسلمانان، در چنین شرایطی، و در همه تاریخ. هجرت در بیرون بدون هجرتی در درون، ممکن نیست، انسان نخست باید از علائق پست مادی درونی جدا گردد و به سوی فضایل اخلاقی هجرت کنند تا بتواند در بیرون دست به چنین هجرتی بزند و از دارالکفر با پشت پا زدن به همه چیز به دارالایمان منتقل گردد. ( تفسیر نمونه، ج۱۱ ص ۲۳٩-۲۳٧. )