وظیفه ما در ارتباط با صحابه
مقام و منزلت اصحاب و یاران رسول اللهصبر هیچ کس پوشیده نیست و نمیبایست هم پوشیده باشد چرا که آنان به اعتراف تمامی مفسران سنی و شیعه بهترین واژگان را از جانب پروردگار عالم به خود اختصاص دادند واژگانی زیبنده همچون فائزون، صادثون مفلحون و... و آنان اسلام را در زمانی یاری کردند که هیچ امیدی به پیشرفت و گسترش آن نمیرفت و بیشترین و بهترین سهم را در انقلابی آفریدند که این انقلاب، انقلابی دائمی و ابدی خواهد بود انقلابی که رهبر آن را شخصیتی والا و برجسته، شخصیتی که تمامی انبیاء پیشین آرزو میکردند که ای کاش ما امتی از امتیان او بودیم، بر عهده داشت و پس از او انسانهای مخلص و فداکار که در رکاب و محضر پیامبر تربیت شده بودند همچون ابوبکر، عمر، عثمان و علی رهبری این انقلاب را عهده دار گشتند.
آری چنین انسانهای وارستهای شایسته این هستند که به پاس زحمات بیدریغانه یشان خداوند در کلامی از آنها یاد کند که تا ابدی باقی خواهد ماند ﴿إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّكۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ ٩﴾[الحجر: ٩]. در مقابل چنین افرادی علاوه بر اینکه اهل سنت سر تعظیم و خشوع فرود میآورند مفسران شیعه نیز به مقام شامخ و بر جسته آنان اعتراف میکنند و اعلام میدارند که رضایتی که خداوند از آنها اعلام میدارد رضایتی است دائمی و ابدی چرا که اعلام رضایت از جانب خداوند رضایت از اشخاص معینی نیست از طبیعت و جنس اخیار است از گذشتگان و آیندگان است که در ایمان و عمل صالح پیرو گذشتگانند که در ایمان و عمل صالح پایدار بودند، و این امری نیست که زمان در آن دخالت داشته باشد، تا صحیح باشد که در یک مقطع از زمان خدا راضی باشد و در مقطع دیگر خشم بگیرد زیرا منظور از رضایت خدا از بنده این است که او با عبد خویش معامله رضایت میکند و بر او رحمت میفرستد و نعمتهای خود را بر او ارزانی میدارد.
اصحاب و یاران رسول الله پیشگامانی هستند که پایههای انقلاب و نهضت بر دوش آنها بود آنها در واقع وفادارترین عناصر انقلابی هستند زیرا به هنگامی که رهبر و پیشوایشان از هر نظر تنها بود گردایشان را گرفتند و با وجود اینکه انواع خطرها از چهار طرف آنها را احاطه کرده بود دست از یاری و فداکاری بر نداشتند و با وجود اینکه کفار آنها را شکنجه و آزار میدادند و ناسزا میگفتند، متهم میکردند، به زنجیر میکشیدند و نابود مینمودند ولی با این همه آنها با اراده آهنین و عشقی سوزان و عزمی راسخ و ایمانی عمیق در راه تبعیت از دستورات پیام گام نهادند و به استقبال خطرها رفتند. آنها کسانی بودند که برای نصرت دین از اوطان و عشایر خود دست کشیدند و به ملازمت رکاب حضرت ختمی مرتبت مهاجرت نمودند و از خوف تعرض کفار به جان و مال و عرض آنها، ناچار شدند که از خانهها و علایق خود صرف نظر نمایند و از مکه بیرون روند و چه آزار و اذیتها که از کفار به آنها رسید و در راه خدا و رضایت پیامبرص تحمل نمودند و اینها همه برای آن بود که ایمان به خدا و پیامبرصآورده بودند والا کسی با آنها عداوت شخصی نداشت و علاوه بر همه در راه اسلام جانبازی نمودند و با کفار جهاد کردند و به درجه شهادت رسیدند این چنین اشخاص استحقاق و لیاقت پیدا کردند که خداوند با تاکید بفرماید از گناهان آنان میگذریم و نعیم ابدی را که بهترین پاداشهاست و نزد من است به آنها از جانب خود پاداش میدهم.
وظیفه هر فرد مسلمانی این است که در مقابل چنین شخصیتهایی موضعی را انتخاب نماید که منافات با آن چیزی که در قرآن درباره آنها بیان شده است نداشته باشد باید چهره واقعی آنها را از طریق قرآن جستجو نماید و موضع ما نسبت به صحابه پیامبر اکرمص یا مومنان پیش از خودمان باید همان باشد که خداوند در قرآن آن را به با ما آموزش داده است و آن چیزی جز دعای مغفرت و رحمت نمیتوان باشد. خداوند میفرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ جَآءُو مِنۢ بَعۡدِهِمۡ يَقُولُونَ رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا وَلِإِخۡوَٰنِنَا ٱلَّذِينَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِيمَٰنِ وَلَا تَجۡعَلۡ فِي قُلُوبِنَا غِلّٗا لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ رَبَّنَآ إِنَّكَ رَءُوفٞ رَّحِيمٌ ١٠﴾[الحشر: ۱۰]. «کسانی که پس از مهاجریم و انصار به دنیا میآیند، میگویند: پروردگارا ما و برادران ما را که در ایمان آوردن بر ما پیشی گرفتهاند بیامرز و کینهای نسبت به مومنان در دلهایمان جای مده، پروردگارا! تو دارای رافت و رحمت فراوانی هستی».
خداوند در طی این آیه شریفه بینش ما و همه مسلمانان را نسبت به مومنان اولیه که همان صحابه پیامبرصهستند مشخص مینماید و آن چیزی جز طلب مغفرت و دعای رحمت نیست.
چرا که روایات تاریخی نمیتوانند از درجه اعتبار چندانی در ارتباط با صحابه برخوردار باشند زیرا برای سنجش و وزن هر چیز ترازوی خاص وضع شده است و صحابه را با ترازویی غیر از قرآن نمیتوان وزن کرد بنابراین باید تحت تاثیر قضاوتهای نادرست مورخین قرار نگیریم و نسبت به چیزی که در آن مورد علم نداریم از قضاوت بپرهیزیم چنانچه خداوند میفرماید: ﴿وَلَا تَقۡفُ مَا لَيۡسَ لَكَ بِهِۦ عِلۡمٌۚ إِنَّ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡبَصَرَ وَٱلۡفُؤَادَ كُلُّ أُوْلَٰٓئِكَ كَانَ عَنۡهُ مَسُۡٔولٗا ٣٦﴾[الإسراء: ۳۶]. یعنی: «از چیزی دنباله روی مکن که از آن ناآگاهی، بیگمان (انسان در برابر کارهایی که) چشم و گوش و دل همه (و سایر اعضای دیگر انجام میدهند) مورد پرس و جو از آن قرار میگیرد».
خلاصه اینکه باید صجابه را الگو و مقتدای خویش قرار دهیم چرا که خداوند طی آیاتی از سوره بقره ایمان صحابه را معیار ایمان عالمیان معرفی میکند و میفرماید: ﴿فَإِنۡ ءَامَنُواْ بِمِثۡلِ مَآ ءَامَنتُم بِهِۦ فَقَدِ ٱهۡتَدَواْۖ وَّإِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنَّمَا هُمۡ فِي شِقَاقٖ﴾[البقرة: ۱۳٧]. «اگر آنان ایمان بیاورند، همچنان که شما ایمان آوردهاید و بدان چیزهایی که شما ایمان دارید، ایشان نیز ایمان داشته باشند، بیگمان رهنمود گشتهاند و اگر پشت کنند راه اختلاف و دشمنی را در پیش گرفتهاند».
از خداوند توفیق روز افزون اسلام و مسلمین را خواستارم..