صحابه بهترین امت
مخاطبین اصلی و مصداق این آیه، بنابر رای اکثر مفسرین معتبر شیعه و سنی, مهاجرین و انصارند, اگر چه سایر امت نیز بر حسب اعمال خود, میتوانند در آن داخل شوند, ((کنتم خیر امه)) یعنی گزینش و بهتر بودن شما به خاطر این است که به هدف عالی و علت غایی از خلقت انسان، که همانا شناخت و پرستش خدای عالمیان است پی برده، و از اندیشههای محدود و محیطهای بسته قومی و نژادی بیرون آمده و به جهات و ابعاد اخلاقی و روابط اجتماعی آشنا شدید انتخاب شدند تا در پرتو ایمان و تربیت از سنت خیرالأنام انقلابی به وجود آورند لذا خداوند آنان را بهترین امت خواند، چرا که آنها به دو فرضیه مهم امر به معروف و نهی از منکر عمل نموده و به جامعه با این عملشان بالندگی و پویندگی خاص میبخشد لذا خداوند درباره آنان میفرماید:
﴿كُنتُمۡ خَيۡرَ أُمَّةٍ أُخۡرِجَتۡ لِلنَّاسِ تَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَتَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَتُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِۗ وَلَوۡ ءَامَنَ أَهۡلُ ٱلۡكِتَٰبِ لَكَانَ خَيۡرٗا لَّهُمۚ مِّنۡهُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَأَكۡثَرُهُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ ١١٠﴾[آلعمران: ۱۱۰].
«شما (ای پیروان محمد) بهترین امتی هستند که به سود انسانها آفریده شدهاید (مادام که) امر به معروف و نهی از منکر مینمایید و به خدا ایمان دارید. و اگر اهل کتاب (مثل شما به چنین برنامه و آیین درخشانی) ایمان بیاورند برای ایشان بهتر است (از باور و آیینی که بر آنند ولی تنها عده کمی) از آنان با ایمانند و بیشتر ایشان فاسق (و خارج از حدود ایمان و وظایف آن) هستند».
درمیان اقوام و ملل و امتهای گوناگون که در تاریخ پیدا شدهاند، امت اسلامی بهترین امتهاست. در این آیه ضمن بیان این واقعیت مهم، دلیل آن را هم ذکر میکند و عامل برتر بودن امت اسلامی را دو چیز میداند: یکی امر به معروف و نهی از منکر و دیگری ایمان به خدا.
این دو ویژگی سبب برتری امت اسلامی است و تا وقتی که این دو ویژگی در میان مسلمانان وجود داشته باشد، مسلمانان امت برتر هستند ولی اگر ایمان مردم سست شود و یا به دو فرضیه امر به معروف و نهی از منکر عمل نشود، طبیعی است که برتری این امت هم از بین میرود.
هر چند این آیه خطاب به مسلمانان عصر پیامبر است ولی در مقام بیان یک حکم کلی است و هرگاه و در هر عصری جامعه اسلامی این دو ویژگی را پیدا کند که ایمان به خدا داشته باشد و در میان افراد جامعه امر به معروف و نهی از بدی حاکم باشد و اصول و مبانی اسلامی و ارزشهای دین جایگاه خاص خود را بیابد این جامعه، جامعهای برتر خواهد بود، همان جامعهای که متفقکران و خیر اندیشان جهان آن را در نا کجا آباد جستجو میکنند.
اینکه در این آیه، امر به معروف و نهی از منکر جلوتر از ایمان به خدا ذکر شده با اینکه اساس کار ایمان است، شاید بدان جهت باشد که در این آیه عنایت خاصی به این دو فرضیه شده است و هر چندی که ایمان پایه و اساس است ولی آنچه به جامعه پویایی و بالندگی میدهد و آن را از خطرهای درونی و برونی حفظ میکند همان امر به معروف و نهی از منکر است و در واقع برتری امت اسلامی در گروه انجام این دو فرضیه الهی است. در دنباله آیه از اهل کتاب که ایمان نیاوردهاند و به اسلام نگرویدهاند اظهار تاسف میکند و میفرماید: اگر اهل کتاب ایمان میآورند برای آنها بهتر بود یعنی آنها عضوی از یک جامعه و امت برتر بودند. ولی در اثر کفر و ادامهی راه نادرستی که در پیش گرفتهاند خود را از ورود در این جامعه بهتر محروم کردند.(تفسیر کوثر، ج۲، ص۲۱۶-۲۱۵. ) مقصود از کلمه ((کنْتُمْ)) که در آیه شریفه ذکر شده است، مدح کردن مسلمانان اولی از مهاجرین و انصار است که در دوران ابتدایی و غربت اسلام به دین خدا گرویدهاند و در راه پیشرفت آن کوشش کردند؛ و مراد از ((ایمان)) مذکور در آیه، ایمان داشتن آنان به دعوت به اتحاد و یگانگی است، در مقابل ((کفر)) به آن که دعوت نمودن به تفرقه و جدایی است.
بنابراین معنای آیه چنین خواهد شد که: شما مسلمانان در ابتدای ظهور و پیدایش اسلام بهترین امتی بودید که برای مردم ظاهر گشتید، زیرا امر به معروف و نهی از منکر مینمودید، همگی به رشته الهی چنگ زده، چون تن واحد، متحد و متفق بودید اگر اهل کتاب هم ایمان آورند بر ایشان بهتر است، لیکن آنان اختلاف کردند و بعضی از آن مومن و بیشتر آنها فاسق هستند. (تفسیر المیزان، ج ۳، ص ۶۱۳).
قرآن کریم بعد از ترسیم دو برنامهی سازندهی دعوت به ارزشها و نهی از تباهی و گناه، اینک از بر پا دارندگان این دو برنامهی انسانی و اسلامی سخن به میان میآورد و آنان را میستاید تا دیگران به آنان تاسی جویند و به اجرای این دو کار شایسته و بایسته در زندگی همت گمارند ﴿كُنتُمۡ خَيۡرَ أُمَّةٍ أُخۡرِجَتۡ لِلنَّاسِ﴾«شما بهترین امتی هستید که برای هدایت و ارشاد مردم پیدا شده است».
در تفسیر این جمله، نظرهایی ارائه شده است.
۱- بعضی معتقد هستند که این عقیده بدان دلیل با فعل ماضی بیان شده که در کتابهای آسمانی از این امت بزرگ سخن به میان آمده است.
۲- برخی دیگر گفتهاند منظور این است که شما در لوح محفوظ بهترین امتها هستید.
۳- عدهای نیز این آیهی شریفه را چنین معنا کردهاند که: شما بهترین امتهایی هستید که خلق شدهاید.
۴- عدهای دیگر معتقدند که شما بهترین امتها شدهاید که برای نجات مردم قیام کردهاید، چرا که به نیکی و شایستگی میخوانید و از زشتیها باز میدارید و به خدا ایمان دارید.
خداوند اصحاب و یاران رسول اللهصرا بهترین امت مینامد چرا که آنان از ناکامان و ستم دیدگان دفاع میکنند و آسایش و امنیت و خوشبختی را برای همه مردم فراهم میآورند و ضامن این مسئولیت اجتماعی آن است که به نیکی فرمان میدهند و از بدی و زشتی جلوگیری میکنند.
امر به معروف و نهی از منکر تنها منحصر به گفتن با زبان نیست، بلکه عبارت است از تلاش برای تحقق یافتن معروفها و نیکیها از راههای گوناگون ولی امت اسلامی که حامل این مسئولیت اجتماعی است از پایگاه مستحکمی بر میخیزد که عبارت از ایمان داشتن به خدا است، چرا که منشاء احساس مسئولیت اجتماعی، مومن بودن به خدا است و آن احساس اجتماعی که نیروی خود را از ایمان به خدا نگرفته باشد باطل یا دست کم محدود است. ( تفسیر هدایت. ج۱، سید محمد تقی مدرسی، عبدالحمید آیتی، احمد آرام، (مشهد، آستان قدس، ۱۳٧۸، ص ۵٩۱-۵٩۰) مخاطبان اصلی این آیه، اصحاب و یاران رسول اللصهستند، اگر چه سایر امت بر حسب خود میتوانند در آن داخل شوند و علت گرایش و بهتر بودن آنها به این خاطر بود که به هدف عالی و علت غایی در خلقت انسان که همانا پرستش و شناخت خداوند عالمیان است نائل گردیدند.
به راستی که اصحاب و یاران رسول اللهصدر پرتو ایمان و تربیت قرآن و تبعیت از سنت یگانه محبوب و دردانه عالم امکان حضرت ختمی مرتبت، انقلابی سازنده و ریشهای برای خدمتگذاری و خیر خواهی به وجود آوردند، آنها در صدد تفوق و حاکمیت بر دیگران نبوده و حتی چنین اندیشهای را هرگز در سر نمیپروراندند بلکه به خاطر بیدار کردن شعورها و استعدادها و بالاخره برای ساختن انسآنهایی پر جوش و خروش و متحرک و متعالی و متعاطف و با طراوت از انسآنهایی خشک و خالی و سنگدل و سرکش سر از پا نشناختند و همانند کوهی استوار و محکم در مقابل گردابهای تند و تیز و سیلابهای ویران کننده استواری و مقاومت خویش را در تمامی مواقع و صحنهها حفظ کردند و الگویی قرار گرفتند برای نسلهای آینده.
آنها همیشه امر به معروف و نهی از منکر میکردند و در ایمان و باورشان قاطع و بادوام بودند و هیچ گاه از احکام انسان ساز الهی منقطع و جدا نبودند بلکه هر لحظه در راستای انجام تکالیف و اعمالشان کوشا و مطیع اوامر الهی بودند. خدا اجر صحابه را ضایع نمیکند.
﴿فَٱسۡتَجَابَ لَهُمۡ رَبُّهُمۡ أَنِّي لَآ أُضِيعُ عَمَلَ عَٰمِلٖ مِّنكُم مِّن ذَكَرٍ أَوۡ أُنثَىٰۖ بَعۡضُكُم مِّنۢ بَعۡضٖۖ فَٱلَّذِينَ هَاجَرُواْ وَأُخۡرِجُواْ مِن دِيَٰرِهِمۡ وَأُوذُواْ فِي سَبِيلِي وَقَٰتَلُواْ وَقُتِلُواْ لَأُكَفِّرَنَّ عَنۡهُمۡ سَئَِّاتِهِمۡ وَلَأُدۡخِلَنَّهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ ثَوَابٗا مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِۚ وَٱللَّهُ عِندَهُۥ حُسۡنُ ٱلثَّوَابِ ١٩٥﴾[آلعمران: ۱٩۵]. «پس پروردگارشان دعای ایشان را پذیرفت و پاسخشان داد که من عمل هیچ کسی از شما را که به کار خاسته باشد خواه زن باشد یا مرد ضایع نخواهم کرد پارهای از شما از پاره دیگر هستید (و همگی هم نوع و هم جنس میباشید) آنان که هجرت کردند، و از خانههای خود رانده شدند، و در راه من اذیت و آزارشان رساندند و جنگیدند و کشته شدند هر آینه گناهانشان را میبخشم و به بهشتیان در میآورم، بهشتی که رودخانهها در زیر (درختان) آن روان است. این پاداش از سوی خدا (ایشان را) است و پاداش نیکو تنها نزد خداست». خداوند در برابر صاحبان خرد و اندیشمندان به آنها پاسخ نیکو میدهد و دعاهای آنها را مستجاب میسازد و پاداش آن را میدهد و میان زن و مرد فرقی نمیگذارد و همه آنها در مقابل لطف خدا، مثل هم و مساوی هستند سپس آن گروه از مومنان را که خانه و کاشانه خود را رها کرده و فقط برای حفظ دین خود مهاجرت کردند و یا آنها را به زور از خانههایشان بیرون نمودهاند و به هر حال در راه خدا رنج و مشقت کشیدهاند و در جنگ شرکت نمودهاند و در راه دین کشته شدهاند، مورد لطف و عنایت ویژه قرار میدهد و درباره آنها اظهار میدارد که کارهای بد آنها را نادیده میگیرم و آنها را در بهشتهایی وارد میکنم که نهرها از زیر آن جاری است و این پاداش از جانب خداوند است و این خداست که پاداش نیکو نزد اوست از این آیه فهمیده میشود که اگر انسان ایمان محکمی داشته باشد و اعمال نیکو انجام دهد و در راه خدا رنج و زحمت بکشد، روح او چنان صاف و خدایی میشود که اگر هم گاهی گناهی از او سر زند خداوند آن را نادیده میگیرد و میبخشد. در آیه دیگر، نادیده گرفتن گناهان کوچک را مشروط بر پرهیز از گناهان بزرگ میداند.
﴿إِن تَجۡتَنِبُواْ كَبَآئِرَ مَا تُنۡهَوۡنَ عَنۡهُ نُكَفِّرۡ عَنكُمۡ سَئَِّاتِكُمۡ﴾[النساء:۳۱].
«اگر از گناهان بزرگی که از آن نهی شدهاید اجتناب کنید، بدیهای شما را نادیده میگیرم. و در چندین آیه نادیده گرفتن گناهان به تقوا و ایمان و عمل صالح وابسته است».
﴿وَمَن يُؤۡمِنۢ بِٱللَّهِ وَيَعۡمَلۡ صَٰلِحٗا يُكَفِّرۡ عَنۡهُ سَئَِّاتِهِۦ﴾[التغابن: ٩].
«و هر کس به خدا ایمان آورد و عمل صالح کند، بدیهای او نادیده گرفته میشود».
﴿وَمَن يَتَّقِ ٱللَّهَ يُكَفِّرۡ عَنۡهُ سَئَِّاتِهِۦ﴾[الطلاق: ۵].
«و هر کس از خدا پروا داشته باشد، خدا بدیهای او را نادیده میگیرد».
از این آیات به خوبی روشن میشود که یک فرد مومن و پرهیزگار که به احکام دینی خود عمل میکند و اساس کارش بر تقوا و ایمان است، اگر احیاناً خطایی از او سر بزند و دانسته و ندانسته مرتکب گناهی شود، گناه او حتی بدون توبه تو بخشیده میشود. چون او دارای ایمان و تقوا است و بدون شک از گناهی که کرده پشیمان است و این همان روح توبه است اگر چه توبه را به زبان نیاورد. ( تفسیر کوثر، ج۲، ص ۳۳٧-۳۳۶. )
مهاجرت در راه خدا آن است که شخص برای مسلمان زیستن یا ترویج توحید از دیار خویش هجرت کند، اخراج از دیار آن است که شخص با طاغوتها نسازد و تبعیدش کنند اذیت در راه خدا شامل هر فشاری است که برای خدا و در راه خدا متحمل میشود این اعمال باعث بخشوده شدن گناهان میشود مثل توبه، چنانکه در بسیاری از آیات آمده است ﴿إِنَّ ٱلۡحَسَنَٰتِ يُذۡهِبۡنَ ٱلسَّئَِّاتِ﴾﴿ثَوَابٗا مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِ﴾ و این خود حاکی از عظمت پاداش و﴿حُسۡنُ ٱلثَّوَابِ﴾به معنای ثواب نیک است. ( تفسیر احسن الحدیث، علی اکبر قرشی، (تهران، بعثت، ج۲، ص ۲۶۵-۲۶۴)، تفسیر هدایت، ج۱، ص ۶٧۵-۶٧۴.)
خداوند دعای صاحبان علم و معرفت را بعد از ذکر و فکر و تنزیه و تسبیح و تقدیس و توجه و خطاب، با سوز و گداز و تضرع و سوال مغفرت و جنت مستجاب فرمود، چون شرایط داعی و دعا موجود بود و آداب آن مراعات شد و برای مزید اطمینان آنها تصریح فرمود که خداوند هیچ عمل، عمل کنندهای را ضایع و باطل نمیفرماید، خواه مرد و یا زن باشد چرا نسبت فضل و عدل و احسان الهی به همه یکسان است تفاوت آنها از حیث تفاوت در مرتبهی علم و تقوی است و مزیت، به حسب است نه نسب، علاوه بر آن که اهل ایمان همه از یک طینت پاک خلق شدهاند و مانند یک نفس شریفند و متفق در دین ورای و طاعت و عبادتند پس هیچ اقتضایی موجود نیست که اعمال بعضی مقبول و بعضی مردود شود مگر آن که خللی در آداب و شرایط اعمال از آنها روی داده باشد پس کسانی که برای نصرت دین از اوطان و عشایر خود دست کشیدند و به ملازمت رکاب حضرت ختمی مرتبت مهاجرت نمودند و از خوف تعرض کفار به جان و مال و عرض آنها، ناچار شدند که از خانهها و علایق خود صرفنظر نمایند و از مکه بیرون روند و چه آزار و اذیتها که از کفار به آنها رسید و در راه خدا و مرضات پیامبرص تحمل نمودند و اینها همه برای آن بود که ایمان به خدا و پیغمبرصآورده بودند و الا کسی با آنها عداوت شخصی نداشت و علاوه بر همه در راه اسلام جانبازی نمودند و با کفار جهاد کردند و به درجه شهادت رسیدند، این چنین اشخاصی استحقاق و لیاقت پیدا کردند که خداوند با تاکید بفرماید: از گناهان آنان میگذرم و نعیم ابدی را که بهترین پاداشهاست و نزد من است به آنها از جانب خود پاداش میدهم. (روان جاوید، ج۱، حاج میرزا محمد ثقفی تهرانی (قم، برهان، ۱۳٧۶، ص ٧۰٩-٧۰۸).
آری چون کوچکترین عمل انسان در پیشگاه خداوند ضایع نمیگردد پس خوشا به حال آن مردان راه خدا یاران با وفای پیامبر اکرمص که نه تنها کفر و شرک و عصیان را ترک کردند، بلکه از محیطهای شرک زا و بندهای درونی و اجتماعی نیز هجرت کردند، وطن و ارقاب، اهل و عیال، مال و منال و تمام تعلقات خود را به خاطر حفظ عقیده و شدت ایمان نادیده گرفتند و به محیطی شتافتند که با ایمان و توحید، مساعد و سازگار بود و فقط در راه خدا بود که انواع شکنجهها، آزار و اذیتها و شدائد را تحمل کردند، ""((وَأُوذُوا فِي سَبِيلِی)) ایمان و اخلاص و فداکاری و مجاهدت اصحاب و یاران رسول اللهصتا جایی بود و به اندازهای فزونی گرفته بود که جنگیدند و کشتند و در راه خدا نیز جانشان را با کمال میل از دست دادند و به اهداف مقدسی که در صدد دستیابی به آن بودند رسیدند و به خاطر همین اخلاص و اصلاح و ایمان است که خداوند متعال در محقق گردانیدن پاداش آنان قسم یاد کرده و تاکید فرموده: ﴿لَأُكَفِّرَنَّ عَنۡهُمۡ سَئَِّاتِهِمۡ وَلَأُدۡخِلَنَّهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ﴾[آلعمران: ۱٩۵]. یعنی حتماً و قطعاً تمام گناهان و بدیهای آنان را محو میسازم و بدون تردید، همگی آنان را در بهشتی جای میدهم که جویهای آب از زیر آن جاریست و مملو از این نعمتهاست. (چند آیه از کلام الله در فضایل اصحاب رسول الله، ص ۱۱-۱۰.)