دوم: دلایل نقلی
دلیل اول
از ابوعبدالله جعفر صادق ؛ روایت شده که گفت: اگر زمین بدون امام باشد، فرو میافتد [۹۶].
[۹۶] بحار الانوار، ۲۳/۲۸؛ بصائر الدرجات، ص۵۰۸؛ علل الشرائع، ۱/۱۹۶. جواب این دلیل:
واقعیت گواه بطلان آن است چون خداوند متعال میفرماید: ﴿يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ قَدۡ جَآءَكُمۡ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمۡ عَلَىٰ فَتۡرَةٖ مِّنَ ٱلرُّسُلِ﴾[المائدة: ۱۹]. «اى اهل كتاب! رسول ما، پس از فاصله و فترتى ميان پيامبران، به سوى شما آمد».
این بزرگترین دلیل بطلان آن است. بلکه واقعیت امروز شیعه این حدیث را تکذیب میکند؛ غیبت امام و قیام شیعه برای تأسیس دولتی برای خودشان و انتقال تمام آنچه که مختص امام بود به علمای شیعه، از طریق ولایت فقیه، بر بطلان این حدیث تأکید میکند.
دورههای زمانی میان رسولان وجود داشته است و زمین نیز فرو نیفتاده است و این بزرگترین دلیل بطلان آن است.
دلیل دوم
از رسول الله صروایت شده که به حسین ؛گفت: این امام و پسر امام و برادر امام است و پدر نه امام دیگر است که امام نهم آنها مهدی قائم میباشد که اسمش مانند اسم من است و کنیهاش مانند کنیه من است و زمین را مملو از عدل میکند همچنانکه قبل از آن پر از ظلم شده بود [۹۷].
[۹۷] الرسائل العشر، طوسی، ص۹۸، منهاج الکرامة، حلی، ص۱۷۷. جواب این دلیل:
بدون شک پیامبر صچنین سخن نگفته است و آنچه که بر دروغ بودن آن دلالت میکند دلایلی است که روایات دال بر مهدویت محمد بن حسن عسکری را نقض میکنند.
دلیل سوم
میگویند: حدیث مهدی از رسول الله صمشهور است و نزد شیعیان در تمام سرزمینهای دور از هم بر متواتر بودن آن نص وجود دارد.
جواب این دلیل:
این حدیث تنها توسط یک فرقه از تقریباً هفتاد فرقه شیعه به پیامبر صنسبت داده شده است و همه آنها آن را رد کردهاند و سایر فرقههای شیعه میگویند که این حدیث دروغ است مانند زیدیه، اسماعیلیه، فطحیه، کیسانیه، بتریه، جارودیه، مختاریه، کربیه، هاشمیه، راوندیه، خطابیه، ناوسیه، قرامطه، واقفه، ممطوره، نمیریه و ۱۱۳ فرقه دیگر که همگی با این عقیده مخالفند و میگویند که بعد از حسن عسکری فرزندی باقی نمانده است، پس چگونه بعد از این اختلافات تواتر صورت میگیرد؟! [۹۸] [۹۹]و اگر منظور این است که فقط نزد شیعه دوازده امامی متواتر است، این تواتر نادری است که تمام امت اسلامی با آن مخالف است، چه بسیار تواترهایی نزد آنها وجود دارد که نادر و شاذ هستند، مانند عقیده شاذ بودن روایتهای متواتری که مبنی بر تحریف قرآن است [۱۰۰].
[۹۸] نگا: منهاج السنة، ابن تیمیه ۸/۲۴۷-۲۴۸. [۹۹] اما در مورد احادیث مهدی از دیدگاه اهل سنت و جماعت در مقدمه صحبت کردیم. [۱۰۰] ابوالحسن عاملی میگوید: بدان که بر حسب اخبار متواتر و غیرمتواتر حقیقتی که نمیتوان آن را پوشاند این است که این قرآنی که در دست ماست بعد از پیامبر صتغییراتی در آن ایجاد شد و کسانی که آن را جمعآوری کرده بودند. کلمات و آیات زیادی را از آن انداختند و قرآن محفوظی که طبق آنچه که خداوند متعال نازل کرده است قرآنی است که علی ؛جمعآوری کرد و آن را نگه داشت تا به پسرش حسن رسید و بدین ترتیب تا به مهدی قائم رسید و امروز نزد اوست. مرآة الأنوار و مشکاة الاسرار ص۳۶، و در رد بر سید مرتضی که تحریف را انکار میکند، میگوید: جای بسی تعجب است که سید در امثال این تخیلات ضعیف ظاهری برخلاف آن حکم کرده است، چون صحتش مقطوع است و چون موافق خواسته او نبوده است و اخباری را که به حد فراوانی نرسیدهاند، ضعف میداند، همچنین میگوید: جای بسی تعجب است از کسانی مثل سید مرتضی که به امثال این چیزها که بندگی محض تخیلات است چنگ میزنند در مقابل روایات متواتر، تامل کن. مرأة الانوار و مشکاة الاسرار ص۵۱، برای مطالعه بیشتر نگا: الشیعة و تحریف القرآن محمد سیف (ع).