آیا امام دوازدهم از دیدگان همه غایب است یا برای بعضی از مردم ظاهر میشود؟
طوسی میگوید: ما در وهله اول مهدی را از دیدگان تمام اولیای او مخفی نمیدانیم بلکه جایز است که مهدی برای اکثر این اولیا، خود را نشان دهد و جز خود آن فرد کس دیگری از این امر باخبر نمیشود. پس اگر بر او ظاهر شد، دیگری را نیز بطلبد و اگر بر او ظاهر نشد باید بداند که مربوط به دلیلی است که به خود او بر میگردد (مثل ضعف ایمان یا امور مشابه) و اگر به طور مفصل و به دلیل کوتاهی از جانب خودش، ندانست، تکلیفش را در قبال او به خوبی انجام نداده است. و مخفی بودن امام برای او علمی است که باید علت آن را پیدا کند [۱۱۱].
یعنی مهدی موجود است و ظاهر میشود ولی بر کسی که ظاهر نشود به دلیل آن ضعف ایمان یا ارتکاب گناه است پس باید به محاسبه خودش بپردازد و وقتی که او را ندید او را انکار نکند...!!
این پاسخ مثل پاسخ یکی از کشیشان است که وقتی به او گفته شد که چگونه ایمان بیاوریم که خداوند یگانه است و در همان حال ایمان به سهگانه بودن او نیز داشته باشیم؟
جواب داد: اولین چیزی که بر تو واجب است این است که ایمان داشته باشی که خداوند یکی است و در همان حال ایمان به سه خدا نیز داشته باشی. وقتی که ایمان آوردی، عیسی نزد تو میآید و این امر را برایت توضیح میدهد، پس اگر عیسی نیامد، معلوم میشود که تو ایمان نیاوردهای...!!
حال دو راه بیشتر باقی نمیماند: یا اینکه بگوید که عیسی نزد من آمد و مرا قانع کرد و من ایمان کاملی دارم و دروغ بگوید. و یا اینکه بگوید: نزد من نیامد و خودش را متهم به غیر مؤمن بکند در اینجا نیز اگر مهدی را دیدی معنایش این است که تو ایمان داری و اگر او را ندیدی ایمانت ضعیف است.
بنابراین بسیاری از افراد ادعای دیدن مهدی را میکنند تا گفته شود که ایمانش قوی است...!! بنابراین بسیاری از افراد ادعای دیدن مهدی را کردهاند و چرا؟ تا اینکه گفته شود که به دلیل دیدن مهدی ایمانش قوی است.
وقتی مهدی در زمان پدرش به دنیا آمده باشد آیا کسی او را دیده است؟
از حسن عسکری نقل شده که به عمهاش حکیمه - وقتی که بعد از ۳ روز از ولادت مهدی از او پرسید- گفت: او در حمایت خداوند است و خداوند او را محافظت و مخفی میکند تا وقتی که خودش اجازه بدهد وقتی که من مُردم و خداوند مرا میراند. میبینم که شیعیانم اختلاف پیدا کردهاند، از افراد مطمئن آنها به من خبر بده ولی این باید به صورت رازی میان من و تو باشد [۱۱۲].
بنابراین، این امر سری بوده است پس ظاهر این روایت دلالت میکند که کسی در زمان حیات پدرش از این راز باخبر نبوده است.
در اینجا به کسانی که در زمان حیات پدرش ادعای ديدن مهدوی کردهاند، تأمل میکنیم:
نخست: دو خادم عسکری نسیم و ماریا [۱۱۳].
دوم: احمد بن اسحاق [۱۱۴].
سوم: حسن بن حسین علوی [۱۱۵].
چهارم: ابو هارون [۱۱۶].
پنجم: عمرو اهوازی [۱۱۷].
ششم: مردی ایرانی [۱۱۸].
هفتم: عثمان عمری همراه عدهای دیگر [۱۱۹].
هشتم: طریف ابو نصر [۱۲۰].
نهم: مردی سوریهای به اسم عبدالله [۱۲۱].
دهم: سعد قمی [۱۲۲].
یازدهم: کسانی که حسن عسکری آنها را امر به جستجوی پسرش کرده است [۱۲۳].
دوازدهم: کامل بن ابراهیم مدنی [۱۲۴].
سیزدهم: خادم عقید [۱۲۵].
چهاردهم: اسماعیل بن علی نوبختی [۱۲۶].
پانزدهم: علی بن بلال، احمد بن هلال، محمد بن معاویه بن حکیم، حسن بن ایوب بن نوح و ۴۰ نفر همراه آنها ادعا که کردهاند مهدی را در زمان حیات پدرش دیدهاند [۱۲۷].
خداوند تو را حفظ کند در مورد این تناقض آشکار میان روایتی که رؤیت او را توسط شیعیان نفی میکند، و میان تصریحات این افرادی که ادعای رؤیت او را کردهاند، تأمل کن تا این کلام خدا را دریابی که میفرماید: ﴿وَلَوۡ كَانَ مِنۡ عِندِ غَيۡرِ ٱللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ ٱخۡتِلَٰفٗا كَثِيرٗا ٨٢﴾[النساء: ۸۲].
«اگر از سوى غير خدا بود، اختلاف فراوانى در آن مىيافتند».
[۱۱۱] الغیبة، طوسی، ص۹۹-۱۰۰. [۱۱۲] الغیبة، طوسی، ص۲۳۶-۲۳۷؛ مدینة المعاجز، ۷/۶۵۹-۶۶۰؛ بحار الانوار ۵۱/۱۸. [۱۱۳] الغیبة، طوسی، ۲۳۲. [۱۱۴] کمال الدین و تمام النعمة، صدوق، ص۲۲۲. [۱۱۵] کمال الدین و تمام النعمة، صدوق، ص۴۳۴. [۱۱۶] کمال الدین و تمام النعمة، صدوق، ص۴۳۴. [۱۱۷] الارشاد، مفید، ص۳۴۸. [۱۱۸] الکافی ، کلینی، ۱/۳۲۹. [۱۱۹] کمال الدین و تمام النعمة، صدوق، ص۴۳۵. [۱۲۰] کمال الدین و تمام النعمة، صدوق، ص۴۴۱. [۱۲۱] همان. [۱۲۲] کمال الدین و تمام النعمة، صدوق، ص۴۵۴-۴۵۶. [۱۲۳] کمال الدین و تمام النعمة، صدوق، ص۴۳۲. [۱۲۴] الغیبة، طوسی، ص۲۴۶-۲۴۷. [۱۲۵] الغیبة، طوسی، ص۲۷۲. [۱۲۶] الغیبة، طوسی،ص ۲۷۲. [۱۲۷] الغیبة، طوسی،ص ۳۵۷.