وقتی مهدی ظهور کند، چکار میکند؟
نخست: قرآن جدید میآورد، چرا قرآن جدید میآورد؟! از ابوعبدالله ؛ نقل شده که گفت. گویی که به میان ستون و محراب مینگرم و مردم را میبینم که بر کتاب جدید و علیه عرب بیعت میکنند [۲۱۵].
محمد صدر میگوید: تفسیر جدید و باطنی گستردهای را برای مردم بارز میکند...و این امر صحیحی است که نیاز به بررسی ندارد و نماد و مصداق حقیقتی است باطنی که وجدان بشری آن را توصیف کرده است و این فهم جدید عمیقتر از تمام فهمهای پیشین است [۲۱۶].
گفتم: آیا فهم او عمیقتر از فهم امامان قبل مثل علی و باقر و صادق و... است؟!
از علی ؛نقل شده که گفت: مانند اينكه به شیعیان مینگرم، که چادرها را در مسجد کوفه برپا کردهاند و نشسته و قرآن جدید را به مردم میآموزند [۲۱۷].
مفید در المسائل السرویه میگوید: بدون شک قرآن، کلام خداوند متعال است و کلام بشر نیست و این قرآن اکثر کلام خدا است [نه همه آن] و باقیمانده آن نزد نگهدارنده شريعت گذاشته است، برای احکامی که چیزی از آنها وضع نشده است [۲۱۸] [۲۱۹].
دوم: مساجد را نابود میکند. از ابوجعفر نقل شده که گفت: وقتی که قائم ظهور کند، به کوفه میرود و ۴ مسجد را نابود میکند [۲۲۰].
از ابوجعفر نقل شده که گفت: هیچ مسجد برپايى بر روی زمین نيست مگر اینکه که امام زمان آن را نابود میکند و هموار مینماید [۲۲۱].
سوم: به حکم داود حکم میکند. از ابوجعفر نقل است که گفت: وقتی که قائم آل محمد بیاید به حکم داود و سلیمان حکم میکند و دلیلی از مردم خواسته نمیشود، [۲۲۲]از ابوعبدالله (؛) نقل شده که گفت: دنیا از بین نمیرود تا اين که مردی از من بيايد و به حکم آل داود حکم کند [۲۲۳].
چهارم: بر ام المؤمنین عایشه (ك) حد شرعی جاری میکند. از ابو جعفر نقل شده که: وقتی که قائم ما ظهور کند، عایشه را نزد او میآورند تا او را حد شرعی بزند و تا انتقام فاطمه دختر محمد صرا از او بگیرد [۲۲۴].
پنجم: ابوبکر و عمر را از قبرهایشان بیرون میآورد و آنها را به صلیب میکشد و میسوزاند [۲۲۵].
ششم: وقتی که خروج میکند خداوند او را به اسم عبرانیاش صدا میزند. ابوعبدالله (؛) میگوید: وقتی که به امام اجازه داده شد، خداوند او را به نام عبرانیاش صدا میزند و ۳۱۳ یار دارد، ابرى است مانند ابرهاى پاییزی و آنها پرچمداران هستند، بعضی از آنها شب در رختخوابش میخوابد و صبح در مکه است [۲۲۶].
هفتم: کعبه و مسجد رسول الله صرا ویران میکند. از مفضل بن عمر نقل شده که او از جعفر بن محمد سؤالهایی را در مورد مهدی و احوال او میپرسد. از جمله: سرورم او با خانه خدا چکار میکند؟ گفت: آن را نابود میکند و جز ستونهای آن چیزی باقی نمیگذارد که اولین خانهای بود که در مکه و در زمان آدم (؛) ساخته شد، و بوسیله ابراهیم و اسماعیل اوج گرفت [۲۲۷].
و از ابوبصیر از ابوعبدالله ؛نقل شده که گفت: وقتی که قائم بیاید، خانه خدا و مسجد پیامبر صو مسجد کوفه را به روز اولش بر میگرداند [۲۲۸].
هشتم: خداوند او را برای انتقام مبعوث میکند از ابو جعفر نقل شده که: خداوند محمد صرا برای رحمت، و مهدی را برای انتقام مبعوث میکند [۲۲۹].
نهم: نوادگان قاتلان حسین را میکشد. به رضا گفته شد: ای پسر رسول خدا در مورد حدیثی که از صادق ؛روایت شده چه نظری داری که گفت: وقتی مهدی قائم خروج کند، نوادگان قاتلان حسین را به جرم پدرانشان میکشد. گفت: چنین است. گفتم: پس این کلام خداوند چه میشود که میفرماید: ﴿وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰۚ﴾[فاطر: ۱۸]. «هيچ گناهكاری بار گناه ديگری را به دوش نميكشد» گفت: تمام اقوال خداوند راست است اما نوادگان قاتلان حسین ؛به کار پدرانشان راضی هستند و به آن افتخار میکنند [۲۳۰].
دهم: مهدی بر قتل عربها و مخصوصاً قریش اصرار و پافشاری میکند. از ابو عبدالله نقل شده که گفت: «میان ما و اعراب بجز قتل و کشتار چیز دیگری باقی نمانده است» [۲۳۱]. چرا عربها؟!
از ابو عبدالله نقل شده که گفت: از اعراب بپرهیز، چون خبر بدی در مورد آنها وجود دارد و هیچ کدام از آنها با مهدی قائم خروج نمیکنند [۲۳۲].
از ابو عبدالله نقل شده که گفت: وقتی که قائم آل محمد ص خروج کند۵۰۰ نفر از قریشیان را جمع میکند و گردن آنها را میزند و سپس ۵۰۰ نفر دیگر را نیز جمع میکند و گردن آنها را نیز میزند و این کار را شش بار تکرار میکند (یعنی ۳۰۰۰ نفر) و گفته شده که تعداد قریشیان ۳۰۰۰ نفر بوده است؟ (چون این روایت در آن زمان بوده و آن زمان تعداد قریشیها اندک بوده به این دلیل تعجب كرد) گفت: آری خود و موالی آنها این تعداد هستند [۲۳۳].
میگویم که آنچه که بر جعلی بودن این روایت دلالت میکند این است که جاعل آن مطمئن نبوده که قریشیها از ۳۰۰۰ نفر بیشتر هستند بنابراین تعجب کرده، پس برای اینکه دروغش را محکم کند بیان میکند که این تعداد اعراب و موالی آنها میباشد.
از ابو جعفر ؛نقل شده که گفت: اگر مردم میدانستند که قائم هنگام خروج چکار خواهد کرد، بیشترشان دوست نداشتند او را ببینند، از مردمانی که میکشد و او با کشتن قریش شروع میکند و جز شمشیر چیزی رد و بدل نمیشود، تا جایی که بسیاری میگویند که این از آل محمد نیست و گرنه مهربان میبود [۲۳۴].
جای تعجب است که آیا این کار موافق کلام پیامبر صاست که فرمود: «خداوند را در مورد اهل بیتم به یاد داشته باشید» [۲۳۵].
مگر بنی هاشم از قریش نیستند؟ پس چرا آنها را نیز میکشد؟!
﴿كَبُرَتۡ كَلِمَةٗ تَخۡرُجُ مِنۡ أَفۡوَٰهِهِمۡۚ إِن يَقُولُونَ إِلَّا كَذِبٗا ٥﴾[الکهف: ۵].
«سخن بزرگى از دهانشان خارج مىشود! آنها فقط دروغ مىگويند».
[۲۱۵] الغیبة، نعمانی، ص۲۰۰؛ بحارالانوار، ۵۲/۱۳۵، ۲۹۴؛ الزام الناصب، ۲/۱۱۱-۱۱۲. [۲۱۶] تاریخ مابعدالظهور، ص۴۵۳. [۲۱۷] الأنوار النعمانیة، ۲/۹۵. [۲۱۸] المسائل السرویة، ص۷۸-۷۹. [۲۱۹] علی حائری در مورد صفات مهدی میگوید: ظهور مصحف علی (؛) است که بعد از وفات پیامبر صجمعآوری کرده بود. همچنانکه در مورد اخبار زمان ظهورش از علی در كتاب: الغیبة نعمانى آمده است: گویی که عجم چادرهايشان را در مسجد کوفه برپا کردهاند و قرآن را چنانکه نازل شده بود. به مردم میآموزند. گفته شد: ای امیرالمؤمنین مگر این قرآن همان گونه که نازل شده نيست؟ گفت: نه، اسم ۷۰ نفر از قریشیان و پدرانشان از آن پاك شده واسم ابولهب نیز به خاطر اینکه عموی پیامبر صاست ترك شده تا اهانت به پيامبر صباشد، الزام الناصب، ۱/۴۲۱. [۲۲۰] بحار الانوار، ۵۲/۳۳۹؛ وسائل الشیعة ۲۵/۴۳۶؛ الارشاد، مفید، ۲/۳۸۵. [۲۲۱] الحدائق الناظرة، بحرانی، ۷/۲۸۱؛ وسائل الشیعة ۲۵/۴۳۶؛ الارشاد، مفید، ۲/۳۸۵؛ بحارالانوار، ۸۰/۳۶۹. [۲۲۲] بصائر الدرجات، ص۲۷۹؛ مستدرک الوسائل، ۱۷/۳۶۴؛ الخرائج و الجرائح، ۲/۸۶۰. [۲۲۳] بصائر الدرجات، ص۲۷۸؛ الکافی ۱/۳۹۷-۳۹۸ وسائل الشیعة ۲۷/۲۳۰-۲۳۱. [۲۲۴] بحار الانوار، ۵۲/۳۱۴؛ مختصر بصائر الدرجات، ص۲۱۳؛ مستدرک الوسئل ۱۸/۹۲، بحارالانوار ۲۲/۲۴۲؛ الایقاظ من الهجعة، حرعاملی، ص۲۳۲. [۲۲۵] بحار الا نوار، ۵۳/۱۲-۱۴؛ مختصربصائر الدرجات ص۱۸۷، الایقاظ من الهجعة، ص۲۶۹-۲۷۰. [۲۲۶] الغیبة، نعمانی، ص۳۲۶؛ بحارالانوار، ۵۲/۳۶۸؛ تفسیر العیاشی، ۱/۶۷. [۲۲۷] بحارالانوار، ۵۳/۱۱؛ الزام الناصب، ۲/۲۲۶. [۲۲۸] الحدائق الناظرة، ۱۱/۴۶۱؛ الکافی، ۴/۵۴۳؛ تهذیب الاحکام، طوسی، ۵/۴۵۲. [۲۲۹] بحارالانوار، ۵۲/۳۱۵؛ الکافی۸/۲۳۳؛ مکیال المکارم، اصفهانی، ۱/۵۲، ۲/۳۴۵. [۲۳۰] بحار الانوار، ۵۲/۳۱۳؛ کامل الزیارات، ابن قولویه، ص۱۶۲؛ ثواب الاعمال، صدوق، ص۲۱۷، علل الشرائع ۱/۲۲۹. [۲۳۱] بحار الانوار، ۵۲/۳۴۹؛ الغیبة، نعمانی، ص۲۴۱؛ الزام الناصب، ۲/۲۶۴. [۲۳۲] بحار الانوار، ۵۲/۳۳۳؛ الغیبة، طوسی، ص۴۷۶؛ نفس الرحمن فی فضائل سلمان، نوری طبرسی، ص۱۳۱. [۲۳۳] بحار الانوار، ۵۲/۳۳۸؛ الارشاد مفید، ۲/۳۸۳؛ روضة الواعظین، ص۲۶۵؛ الغیبة، نعمانی، ص۲۴۰. [۲۳۴] بحار الانوار، ۵۲/۳۵۴؛ الغیبة، نعمانی، ص۲۳۸؛ الزام الناصب، ۲/۲۴۷. [۲۳۵] به روایت مسلم در صحیح خود، کتاب فضائل الصحابة، باب فضائل علی بن ابی طالب سشماره ۲۴۰۸.