پروتکلهای یهودیان و صهیونیسم

فهرست کتاب

ما مطبوعات را کنترل مى‏کنیم

ما مطبوعات را کنترل مى‏کنیم

- مطبوعات نخواهند توانست بدون اطلاع ما کمترین خبرى را در اختیار مردم بگذارند. البته در زمان حاضر ما تا حدودى به چنین هدف‌هایى رسیده‏ایم. زیرا تمام کانون‌هاى خبرى جهان اطلاعات خود را از چند کانون خبرى محدود دریافت مى‏کنند. این چند کانون خبرى محدود که در آینده‏اى نزدیک تماماً به دست ما خواهند افتاد و هر آنچه را که ما به آن‌ها دیکته مى‏کنیم، در سراسر جهان پخش مى‏کنند.

- اگر تدابیرى را که در مورد مطبوعات اندیشیده‌‏ایم، به مرحله اجرا درآوریم، ذهن و فکر غیریهودیان به تسخیرمان درمى‏آید و آنان وقایع جهان را از پشت عینکهاى رنگینى که ما به چشم آن‌ها مى‏گذاریم، مى‏نگرند.

به راستى اگر در زمان حاضر، کشورى وجود نداشته باشد، کسى مى‏تواند مانع تشکیل کشور ما که غیریهودیان احمق، آن را دولت نامرئى مى‏نامند، بشود؟ مسلماً با نابودى کشورهاى جهان همه دولت‌ها به فرمان ما گردن مى‏نهند.

- بگذار آینده مطبوعات را مجدداً بررسى کنیم. کسانى که بخواهند به کارهایى چون چاپ و نشر کتب و روزنامه بپردازند، آن‌ها را ملزم به داشتن مدرک و اجازه نامه ویژه مى‏کنیم تا در صورت تخلف بلافاصله از مزایاى چنین اجازه ‏نامه‏اى محروم گردند. با اعمال چنین روشى مدرک تحصیلى نشانه لیاقت فکرى خواهد شد و صدور مدرک به دست دولت خواهد افتاد تا توده مردم، از راهى که مى‏خواهیم گمراه نشوند و به بهانه پیشرفت و ترقى دنبال این و آن راه نیفتند.

آیا کسى از شما هست که نداند اتکاء به اندیشه و خیال آدمیان، راه نامطلوبى است که آدمى را به خیالبافى‏هاى احمقانه سوق مى‏دهد و ماحصل آن هرج و مرجى است که بر سرقدرت بین انسان‌ها به وجودمى‏آید؟

واژه پیشرفت، آزادى از هر نوع قید و بندى را به ذهن متبادر مى‏سازد و هر نوع محدودیتى را مى‏شکند. اگر این اصل در همه موارد صدق نکند، لااقل در زمینه هرج و مرج فکرى مصداق دارد. در چنین شرایطى هر کس به تصور آزادى به شکار رقیب خویش مى‏پردازد و همگى در شبکه‏اى از هرج و مرج گرفتار مى‏شوند و همه به همدیگر اعتراض مى‏کنند.

- اینک ما توجه خود را معطوف و متوجه مجلات مى‏کنیم. از مجلات و نشریات ادوارى، همانند روزنامه، مالیات، حق تمبر و نیز سپرده احتیاطى وصول مى‏کنیم. چنین وجوهى براى کتب کمتر از ۳۰ صفحه دو برابر خواهد شد زیرا ما این گونه کتب را «جزوه» تلقى مى‏کنیم. اصولا مجلات، زهرآگین‌‏ترین نوع مطالب چاپى به شمار مى‏روند و کوشش ما آن است که از سویى تعداد این گونه نشریات کاهش یابد و از سویى دیگر نویسندگان مجبور شوند مطالب بلند بنویسند و حجم مطالب زیاد شود و خواننده از خواندن مطالب بلند، خسته شود.

به ویژه وقتى که این نوع نشریات گران تمام شوند، رغبت مردم نسبت به این گونه نشریات کم مى‏شود. در ضمن آنچه که ما خودمان منتشر مى‏کنیم، روى ذهن خواننده در جهت منافع‏مان اثر مى‏گذارد به علاوه آن‌ها را به بهاى ارزان در دسترس قرار مى‏دهیم، تا مردم آن‌ها را حریصانه بخوانند.

وصول مالیات و اعمال مجازات، نویسندگان را وابسته مى‏کند و اگر نویسنده‌‏اى بخواهد علیه ما چیزى بنویسد کسى مبادرت به چاپ آن نخواهد کرد. ضمناً اگر مطلبى بخواهد چاپ بشود، ناشر یا چاپ کننده باید براى چاپ و نشر آن از مقامات مسئول اجازه بگیرد. بنابراین ما از قبل خواهیم فهمید که چه نیرنگ‏هایى علیه ما در کار است.

- ادبیات و روزنامه ‏نگارى دو عامل مهم تربیتى بشمار مى‏روند. بنابراین، دولت ما اکثریت روزنامه‌‏ها را به تملک خویش درمى‏آورد. چنین اقدامى تاثیر نامطلوب مطبوعات و روزنامه‌‏هاى خصوصى را خنثى ساخته و ما را در موقعیتى قرار مى‏دهد که روى افکار عمومى تاثیر به سزایى بگذاریم. اگر اجازه و امتیاز انتشار ده نوع روزنامه را به مردم بدهیم، امتیاز انتشار سى روزنامه را به خود اختصاص مى‏دهیم. البته این کار طورى باید صورت گیرد که در مردم سوءظن ایجاد نکند. براى احتراز از ایجاد سوءظن، روزنامه‌‏هایى که خود منتشر مى‏کنیم، به ظاهر نظراتى مخالف خودمان ابراز مى‏دارند و بدین طریق بدگمانى مخالفان‏مان نسبت به ما کاملا برطرف شده، و به زودى در دام‏مان گرفتار مى‏شوند و نمى‏توانند ضربه‌‏اى وارد کنند.

- مخالفان ما در سه رده جاى دارند. در رده اول ارگان‌هاى رسمى هستند که همیشه علیه منافع ما قدعلم مى‏کنند، اما تاثیر آن‌ها چندان قابل ملاحظه نیست.

- در رده دوم ارگان‌هاى نیمه رسمى قرار دارند که حملات آن‌ها ملایم و کم ‏اهمیت است.

- در رده سوم کسانى قرار دارندکه به ظاهر، مخالف‏مان هستند اما در واقع ما خود آن‌ها را تعیین کرده‏ایم. در نوشته‌‏هاى این دسته، مطالبى وجود دارد که به نظر مى‏رسد با ما اصطکاک دارند. مخالفان واقعى‏مان این گونه مخالفت‌هاى ظاهرى را از نوع مخالفت‌هاى خود تلقى کرده و باعث مى‏شوند که ما آن‌ها را شناسایى کنیم.

- محتواى تمام روزنامه‌‏هاى ما ترکیبى خواهد بود ازمطالب گوناگون و حتى افکارى چون اریستوکراتیک، جمهورى خواهى، انقلابى‏گرى و هرج و مرج طلبى (آنارشیسم) که به وسیله این گونه روزنامه‌‏ها تبلیغ مى‏شوند. روزنامه‌‏ها همچون ویشنو معبود هندى صد دست دارند که بر سر هر دست انگشتى قرار دارد و وظیفه آن نظارت و سلطه برافکار عمومى است. هنگامى که ضربان قلب تشدید مى‏شود، حرکت دست‌ها نیز شدت یافته و افکار عمومى در جهت منافع ما سوق داده مى‏شود. زیرا وقتى فردى به هیجان مى‏آید، قوه قضاوتش را از دست مى‏دهد و هرگونه نظر و پیشنهادى را مى‏پذیرد. به علاوه افراد ناآگاهى که به تکرار مطالب روزنامه‌‏هاى ما مى‏پردازند، و فکر مى‏کنند که روزنامه‌‏ها بیان کننده نظرات آن‌ها مى‏باشند، سخت در اشتباهند. زیرا روزنامه‏‌ها صرفاً بیانگر خواست و نظر ما هستند. افرادى هم که سنجیده از احزاب دفاع مى‏کنند، در واقع به دنبال بیرقى راه مى‏روند که ما برای‌شان برافراشته‏‌ایم.

- براى آنکه روزنامه‌‏هاى مبارزه‏جوى خود را به حرکت درآوریم، باید نهایت دقتمان را در تنظیم و ارائه مطالب بکار ببریم. البته موسسه‌‏اى را تحت عنوان بخش مرکزى مطبوعات تأسیس مى‏کنیم و به گردآورى نوشته‌‏ها و مطالب مى‏پردازیم. عوامل ما در این مرکز بدون آنکه توجهى را جلب کنند، تصمیم مى‏گیرند که چه مطالبى را متناسب با روز منتشر کنند. ضمناً بحث‌هاى متناقض و جنگى دروغین در قلمرو مطبوعات به راه مى‏اندازند تا ما بتوانیم هر چه بیشتر نظرات خود را بیان کنیم.