حکومت به کمک ارعاب
- سیماى ظاهرى حکومت ما به گونهاى است که نشان مىدهد فرمانروا تمام قدرتش را در جهت رفاه ملتش بکار مىگیرد، نه بخاطر حفظ منافع خود و خویشاوندانش.
لذا وقتى که مردم شاهد چنین رفتارى باشند، حکومتش بوسیله افراد تحت سلطه حفاظت خواهد شد و از ستایشهاى اغراق آمیز برخوردار خواهد بود. زیرا رفاه هر شهروندى به اقتدار حکومت بستگى خواهد داشت.
- حفاظت فرمانروا به گونهاى آشکار، نشانه ضعف قدرت و مدیریت رهبر است.
- هنگامى که فرمانرواى ما به میان مردم مىرود، ظاهراً گروهى زن و مرد مشتاق] که در واقع محافظان اویند[ او را احاطه مىکنند و صف اول دیدارکنندگان را تشکیل مىدهند و وانمود مىکنند که به خاطر حفظ نظم باید صفوف دیگران را بدون رعایت احترام به عقب زد. این عمل، فشار و ناراحتى مردمى را که براى دیدار او یورش مىآورند، کاهش مىدهد. اگر کسى در بین مردم خواست که عریضهاى بدست فرمانروا بدهد، کسانى که در صف اول قرار دارند، عریضه او را گرفته و در برابر چشمانش به فرمانروا مىدهند تا بدانند که فرمانروا خود بر همه امور نظارت دارد. مردم همیشه باید بگویند: «اگر فرمانروا این را بداند یا آن بگوشش برسد، چنین و چنان خواهد شد».
- اگر سازمانى رسمى براى حفاظت فرمانروا تأسیس شود، شأن و اعتبار او با این کار از بین مىرود. وانگهى، شورشطلبان در انتظار فرصت مىمانند تا به موقع، حمله خود را آغاز کنند.
- کسانى که علیه ما مرتکب جنایت شوند، پس از اینکه ظنمان به یقین مبدل گشت، آنها را بازداشت مىکنیم و اجازه فرار به آنان نمىدهیم. کسانى که در زمینه مسائل سیاسى مرتکب جرم شوند، باید انگیزه آنها را جویا شویم. زیرا هیچکس نباید دخالت در مسایل سیاسى را حق خود بداند و این تنها دولت است که با همه مسائل آشنائى دارد... البته همه دولتها از ماهیت واقعى سیاست سر در نمىآورند.