دوری جستن مریم از قومش به سبب حاملگی
خداوند متعال میفرماید:
﴿فَحَمَلَتۡهُ فَٱنتَبَذَتۡ بِهِۦ مَكَانٗا قَصِيّٗا ٢٢ فَأَجَآءَهَا ٱلۡمَخَاضُ إِلَىٰ جِذۡعِ ٱلنَّخۡلَةِ قَالَتۡ يَٰلَيۡتَنِي مِتُّ قَبۡلَ هَٰذَا وَكُنتُ نَسۡيٗا مَّنسِيّٗا ٢٣﴾[مریم: ۲۲-۲۳].
«پس مریم به او حامله شد و با جنین خود در مکان دور دستی گوشه گرفت. درد زایمان او را به کنار تنهی درخت خرما کشاند (تا در آنجایی که خود را از دید مردمان پنهان کرده بود، بدان تکیه دهد، در آن هنگام درد زایمان شدت گرفت و عیسیجمتولد شد و مریم هنگام ولادتش) گفت: ای کاش قبل از این مرده بودم و چیز ناقابل و فراموش شدهای بودم».
حضرت مریم چون میدانست که مردم سخن او را باور نمیکنند بهترین راهحل را دوری جستن از آنان دید [۱۱۲]. و چون میدانست که بعد از تولد عیسی با انواع تهمتهای ناروای مردم روبرو خواهد شد (لذا اندوه و هراس وجودش را فراگرفت) و در آن لحظه آرزوی مرگ کرد [۱۱۳].
[۱۱۲] تفسیر قرطبی: ج ۱۱، ص ۹۲. [۱۱۳] تفسیر ابن عطیه: ج ۹، ص ۴۴۶. تفسیر ابن کثیر: ج ۳، ص ۱۱۷. تفسیر قاسمی، ج ۱۱، ص ۱۱۸. تفسیر شوکانی: ج ۳، ص ۳۲۹.