عقوبت (باید) به اندازهی جرم باشد
یکی از مظاهر عدالت و تطبیق عملی آن اصل «تعیین عقوبت به اندازهی جرم» است. و این، اصل بزرگی است در نظام جرائم و عقوبات که با دقت تمام در شریعت اسلامی تطبیق شده است بطوریکه نمیتوان در قوانین وضعی نظیر آن را پیدا کرد. اگر عدم مساواتی در عقوبت بعضی از جرائم در شریعت اسلامی دیده میشود، بخاطر اختلافنظری است که در تعیین مقدار زیان جرم و مبنای سنجش جرم و شناخت بزرگی آن و در نتیجه تعیین عقوبت متناسب با آن وجود دارد [۲۶۳].
خداوند متعال در بیان این اصل میفرماید:
﴿وَجَزَٰٓؤُاْ سَيِّئَةٖ سَيِّئَةٞ مِّثۡلُهَاۖ فَمَنۡ عَفَا وَأَصۡلَحَ فَأَجۡرُهُۥ عَلَى ٱللَّهِۚ إِنَّهُۥ لَا يُحِبُّ ٱلظَّٰلِمِينَ٤٠﴾[الشوری: ۴۰].
«کیفر هر بدی، کیفری همسان آن است، پس اگر کسی گذشت کند و صلح و صفا به راه اندازد، پاداش او با خدا خواهد بود، بیگمان خدا ستمکاران را دوست نمیدارد».
ابن کثیر در تفسیر این آیه گفته است: این آیه همانند آیات زیر است که خداوند میفرماید:
﴿فَمَنِ ٱعۡتَدَىٰ عَلَيۡكُمۡ فَٱعۡتَدُواْ عَلَيۡهِ بِمِثۡلِ مَا ٱعۡتَدَىٰ عَلَيۡكُمۡ﴾[البقرة: ۱۹۴].
«هر کس بر شما تجاوز کرد به همان اندازه که بر شما تجاوز کرده است، بر او تجاوز کنید».
﴿وَإِنۡ عَاقَبۡتُمۡ فَعَاقِبُواْ بِمِثۡلِ مَا عُوقِبۡتُم﴾[النحل: ۱۲۶].
«و اگر مجازات کردید به همان اندازه که شما با آن مجازات شدهاید، مجازات کنید».
خداوند قانون قصاص را جهت اجرای عدالت وضع کرده است ولی در کنار آن عفو و بخشش را نیز بعنوان فضیلتی درنظر گرفته و مردم را به آن دعوت کرده است. خداوند متعال میفرماید:
﴿وَٱلۡجُرُوحَ قِصَاصٞۚ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِۦ فَهُوَ كَفَّارَةٞ لَّهُۥ﴾[المائدة: ۴۵].
«و جراحتها و زخمها قصاص دارند و اگر کسی آن را ببخشد (و از قصاص صرفنظر کند) این کار کفارهای برای (بخشش برخی از گناهان) او میگردد».
از این روی خداوند در پایان آیه مورد بحث هم فرموده است:
﴿فَمَنۡ عَفَا وَأَصۡلَحَ فَأَجۡرُهُۥ عَلَى ٱللَّهِۚ إِنَّهُۥ لَا يُحِبُّ ٱلظَّٰلِمِينَ﴾[المائدة: ۴۵] [۲۶۴].
در تفسیر «فتح البیان» هم چنین آمده است: خداوند در این آیه بیان کرده است که عدالت در پیروزی، رعایت مساوات است. و اینکه در این آیه سزای بدی هم بدی نامیده شده است یا بخاطر بدی آن نسبت به کسی است که بر او واقع میشود و یا از طریق مشاکله و تشابه در صورت است [۲۶۵].
[۲۶۳] نگاه کنید به کتاب «أصول الدعوة»، ص ۱۹۵-۳۰۰. [۲۶۴] تفسیر ابن کثیر: ج ۴، ص ۱۱۸. [۲۶۵] تفسیر فتح البیان: ج ۱۲، ص ۳۱۲.
تعاون و همکاری بر نیکی و تقوا و عدم همکاری بر گناه و تجاوز
یکی از ویژگیهای جامعهی اسلامی تعاون و همکاری افراد آن بر نیکی و تقوا و پرهیز از همکاری بر گناه و تجاوز است. خداوند متعال میفرماید:
﴿وَتَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡبِرِّ وَٱلتَّقۡوَىٰۖ وَلَا تَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡعُدۡوَٰنِ﴾[المائدة: ۲].
«همدیگر را بر نیکی و تقوا یاری کنید و بر گناه و تجاوز با هم همکاری نکنید».
در تفسیر این آیه آمده است:
﴿ٱلۡبِرِّ﴾یعنی زیاد کار نیک انجام دادن. ﴿ٱلتَّقۡوَىٰ﴾یعنی پرهیز از هر آنچه که انجام دادن یا ترک کردن آن به دین و دنیای انسان ضرر میرساند. ﴿ٱلۡإِثۡمِ﴾این واژه بر هر گناه و معصیتی اطلاق میشود. ﴿ٱلۡعُدۡوَٰنِ﴾یعنی تجاوز از حد شرع و عرف در رفتار با مردم و رعایت نکردن عدالت. البته میتوان گفت: ﴿ٱلۡبِرِّ﴾یعنی هر آنچه از ایمان و اخلاق و اعمال که انسان بوسیلهی آنها از خدا نزدیک میگردد.
امر به تعاون و همکاری در راه نیکی و تقوا یکی از ارکان و ویژگیهای نظام اجتماعی اسلام است که به موجب آن بر مسلمانان واجب است که همدیگر را بر کارهای نیکی که منافع دینی و دنیوی افراد و جامعه را تأمین میکنند و نیز بر اعمال پرهیزکارانهای که با آن مفاسد و مضرات را از خود و جامعهی خود دفع میکنند، یاری و پشتیبانی نمایند [۲۶۶].
بنابراین اصل، تشکیل جماعتی که به خیر و نیکی دعوت میکند و امر به معروف و نهی از منکر انجام میدهد و مردم را به اسلام و اجرای احکام الهی فرا میخواند و آنان را از ارتکاب معاصی و گناهانی که اسلام آنها را حرام کرده، نهی میکند، یکی از بارزترین مظاهر تعاون و همکاری بر نیکی و تقوا به حساب میآید. و انسان مسلمان نباید با گروه و جماعتی که براساس تعاون بر گناه و مخالفت با شرع خدا پایهگذاری شده است، همکاری کند و با مال یا عضویت و یا با تعریف و تمجید آن را یاری نماید.
[۲۶۶] تفسیر الـمنار: ج ۶، ص ۱۲۹-۱۳۱.