اعجاز قرآن بزرگترین دلیل
بزرگترین دلیل بر نبوت و رسالت حضرت محمدجقرآن عظیم و اعجاز آن است که هماکنون در اختیار ما قرار دارد. قرآن کریم معجزهی جاودانی است که حضرت محمدجدر دوران حیات خود آن را دریافت کرده و بعد از وفات او و تا روزگار ما هم بصورت معجزه باقی مانده و هر کسی را که در مورد رسالت حضرت محمدجشک دارد یا ایجاد شک میکند، به مبارزه میطلبد. وجه تمایز معجزهی قرآن با دیگر معجزات پیامبرجو معجزات پیامبران قبل از او در این است که قرآن در هر زمان و مکانی و تا روزی که خداوند خود زمین و هر آنچه که بر روی آن است به ارث میبرد، قائم و پابرجا میماند، و این، گواهی است بر صدق نبوت حضرت محمدجو بر صدق شهادتین.
قرآن چه نوع معجزهای است و چگونه بر نبوت حضرت محمدجدلالت میکند؟
کسانیکه از حوادث تاریخ اسلام آگاهی دارند به خوبی میدانند که اهل مکه و بویژه قریشیان در برابر نخستین دعوت اسلامی مقاومت شدیدی از خود نشان دادند و با اشکال مختلف به اعمال خشونتآمیز و اذیت و آزار کسانی که مسلمان میشدند پرداختند و بر انکار نبوت حضرت محمدجاصرار ورزیدند و آسمانی بودن قرآن کریم را انکار کردند. از جمله حوادثی که میان پیامبرجو قریش و دیگر مخالفان وی روی داد این بود که پیامبرجبا قرآن کریم آنان را به مبارزه طلبید و به دستور خداوند به آنان گفت:
﴿قُل لَّئِنِ ٱجۡتَمَعَتِ ٱلۡإِنسُ وَٱلۡجِنُّ عَلَىٰٓ أَن يَأۡتُواْ بِمِثۡلِ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ لَا يَأۡتُونَ بِمِثۡلِهِۦ وَلَوۡ كَانَ بَعۡضُهُمۡ لِبَعۡضٖ ظَهِيرٗا ٨٨﴾[الإسراء: ۸۸].
«بگو: اگر همهی مردم و جنیان گرد هم آیند و متفق شوند بر اینکه همانند این قرآن را بیاورند، نمیتوانند همانند آن را بیاورند اگرچه برخی از آنان پشتیبان برخی دیگر شوند».
مخالفان در برابر این تحدی ساکت شدند و از شکستن و یا پاسخ دادن به آن ناتوان ماندند. بار دیگر پیامبرجآنان را به مبارزه طلبید و به فرمان خداوند به آنان گفت:
﴿أَمۡ يَقُولُونَ ٱفۡتَرَىٰهُۖ قُلۡ فَأۡتُواْ بِعَشۡرِ سُوَرٖ مِّثۡلِهِۦ مُفۡتَرَيَٰتٖ وَٱدۡعُواْ مَنِ ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ١٣﴾[هود: ۱۳].
«یا میگویند: (محمد خودش قرآن را تألیف کرده است و) آن را به دروغ به خدا نسبت میدهد: بگو شما هم ده سورهی دروغین همانند آن را بیاورید و غیر از خدا هر کس را که میتوانید دعوت کنید اگر راستگوئید».
مخالفان این بار هم از روی ناتوانی ساکت شدند و پیامبرجباز هم آنان را به مبارزه طلبید و به آنان گفت:
﴿وَإِن كُنتُمۡ فِي رَيۡبٖ مِّمَّا نَزَّلۡنَا عَلَىٰ عَبۡدِنَا فَأۡتُواْ بِسُورَةٖ مِّن مِّثۡلِهِۦ وَٱدۡعُواْ شُهَدَآءَكُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٢٣ فَإِن لَّمۡ تَفۡعَلُواْ وَلَن تَفۡعَلُواْ فَٱتَّقُواْ ٱلنَّارَ ٱلَّتِي وَقُودُهَا ٱلنَّاسُ وَٱلۡحِجَارَةُۖ أُعِدَّتۡ لِلۡكَٰفِرِينَ ٢٤﴾[البقرة: ۲۳-۲۴].
«و اگر در مورد آنچه بر بندهی خود نازل کردهایم دچار شک و تردید شدهاید، سورهای همانند آن را بیاورید و گواهان خود را بجز خدا فرا خوانید اگر راستگویید. و اگر نتوانستید چنین کنید -و هرگز نخواهید توانست- پس خود را از آتشی که افروزینهی آن انسان و سنگ است و برای کافران آماده گشته است، بدور دارید».
نتیجهی این تحدی مکرر پیامبرجبا قریش و دیگر مخالفان، این شد که مخالفان از شکستن این تحدی و یا تلاش برای شکستن آن ناتوان ماندند و دیواروار ساکت شدند و راههای دیگری را برای جلوگیری ازدعوت اسلامی در پیش گرفتند و با دروغ و افترا و با قدرت و ایجاد رعب و وحشت خواستند مردم را از راه خدا باز دارند و به مردم سفارش میکردند که به قرآن کریم گوش فرا ندهند تا از آن متأثر نگردند. خداوند متعال در مورد این روش آنان میفرماید:
﴿وَقَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَا تَسۡمَعُواْ لِهَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ وَٱلۡغَوۡاْ فِيهِ لَعَلَّكُمۡ تَغۡلِبُونَ ٢٦﴾[فصلت: ۲۶].
«کافران گفتند: به این قرآن گوش فرا ندهید و در آن یاوهسرایی و ایجاد سر و صدا کنید تا (مردم آن را نشنوند و مجال اندیشه در مفاهیم آن را نیابند و) شما پیروز گردید».
قرآن کریم مخالفان اسلام و منکران نبوت حضرت محمدجرا به مبارزه طلبیده و از آنان خواسته است که مثل این قرآن را بیاورند، ولی آنان نتوانستند. سپس از آنان خواست که ده سورهی مثل قرآن را بیاورند، باز هم نتوانستند. سپس از آنان خواست که یک سوره مثل قرآن را بیاورند -در حالی که قبلاً به آنان خبر داده بود که نخواهند توانست- ولی باز هم عاجز و ناتوان شدند. این تحدی و ناتوانی مخالفان از ابطال آن دلالت میکند بر صدق مدعای پیامبرجمبنی بر اینکه وی فرستادهی خدا و مخالفان وی باطلگرا و دروغگو هستند. ولی باید دانست که این تحدی زمانی بر این امر دلالت میکند که دارای تمام شروط تحدی باشد.