تقرّب جستن به خدا با عبادت کردن غیر او شرک است
خداوند متعال میفرماید:
﴿وَٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءَ مَا نَعۡبُدُهُمۡ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ﴾[الزمر: ۳].
«و کسانی که جز خدا سرپرستان و یاورانی را (برای خود) گرفتهاند، (میگویند:) ما آنان را نمیپرستیم مگر بخاطر اینکه ما را به خدا نزدیک گردانند».
یعنی مشرکان معبودهای خود را اولیاء و سرپرستان خود قرار دادند و نسبت به آنان محبت ورزیدند و انواع عبادتها انجام دادند و در برابر آنها ذلت از خود نشان دادند و به آنها قسم خوردند و بر ایشان نظر کردند تا آنان را به خدا نزدیک کنند و در محضر خداوند برای آنان شفاعت کنند همانطوریکه مقربان و درباریان شاهان برای مردمان دیگری که خواستار شفاعت هستند، شفاعت میکنند.
مفسران در تفسیر آیهی فوق آراء مختلفی دارند که در ذیل آنها را ذکر میکنیم تا مسلمانان بدانند چه چیزی در دایرهی شرک قرار میگیرد تا از آن دوری جویند:
۱- تفسیر ابن عطیه: ابن عطیه در تفسیر این آیه «أولیاء» را به معنی معبودها گرفته و گفته است: این سخن شایعی است در میان عربهاو بسیاری از آنان در عصر جاهلی میگفتند: فرشتگان دختران خدایند و ما آنان را پرستش میکنیم تا ما را به خدا نزدیک گردانند. عدهای هم این سخن را در مورد بتهایشان میگفتند. مجاهد گفته است: عدهای از یهودیان این سخن را در مورد عزیر و عدهای از مسیحیان هم در مورد حضرت عیسی میگفتند: و «زلفی» به معنی قربی است. گویا گفته شده! «لیقرِّبونا إلی الله تقریباً» [۱۸۳].
۲- تفسیر قرطبی: قرطبی در تفسیر آیهی فوق «أولیاء» را به معنی اصنام و بتها گرفته و به نقل از قتاده گفته است: هر گاه به مشرکان گفته میشد: پروردگار و آفریدگار شما کیست و چه کسی آسمانها و زمین را آفریده و آب را از آسمان فرو فرستاده است؟ در پاسخ میگفتند: خدا! پس به آنان گفته میشد. (اگر چنین است) چرا بتها را میپرستید؟ میگفتند: تا ما را به خدا نزدیک گردانند و برای ما نزد خدا شفاعت کنند. «زلفی» (به معنی قربی است) یعنی «لیقرّبونا إلی اللهَ تقریباً» [۱۸۴].
۳- تفسیر آلوسی: «أولیاء» در آیهی مذکور عبارت است از هر معبود باطلی همچون فرشتگان، عیسی و بتها، که مشرکان آنان را به همراه خدا پرستش میکردند و میگفتند: ما تنها بدین خاطر آنان را میپرستیم که ما را به خدا نزدیک گردانند [۱۸۵].
۴- تفسیر فتح البیان: کسانی که عبادت خود را برای خدا خالص نگردانیده و آن را با عبادت غیر خدا در هم آمیختهاند، میگویند: ما تنها بدین خاطر آنان را پرستش میکنیم که ما را به خدا نزدیک گردانند. ضمیر جمع در ﴿نَعۡبُدُهُمۡ﴾به چیزهایی برمیگردد که مشرکان میپرستیدند از قبیل فرشتگان، عیسی و بتها و منظور از «أولیاء» همینها هستند. و مقصود از «زلفی» آنطور که واحدی از مفسران نقل کرده شفاعت است [۱۸۶].
۵- تفسیر ابن کثیر: (در این آیه) خداوند از مشرکانی خبر داده است که بتها را میپرستند و میگویند: ما تنها بدین خاطر آنان را میپرستیم که ما را به خدا نزدیک کنند. و این بدین خاطر بود که بتهایی را به زعم خود به شکل فرشتگان مقرّب درآورده بودند و به جای عبادت خود فرشتگان، آن بتها را پرستش میکردند تا در مورد پیروزی و رزق و روزی و مصائب دنیوی نزد خداوند برای آنان شفاعت بکنند. اما آخرت را انکار میکردند و نسبت به آن کافر بودند. قتاده، سُدی و مالک به نقل از زید بن أسلم و ابن زید در مورد ﴿إِلَّا لِيُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ﴾گفتهاند: یعنی تا برای ما شفاعت کنند و ما را به خدا نزدیک سازند، از این روی مشرکان در دورهی جاهلیت هنگام حج در تلبیهی خود میگفتند: «لَبَّيْكَ لاَ شَرِيكَ لَكَ إِلاَّ شَرِيكَ هُوَ لَكَ تَمْلِكُهُ وَمَا مَلَكَ».
و این شبههای است که مشرکان از قدیم الأیام بر آن تکیه کرده و پیامبران به سوی آنان آمدهاند تا آن را رد کرده و از آن نهی کنند و مردم را به عبادت و بندگی خدای یگانهای که هیچ شریک و انبازی ندارد دعوت کنند و به مردم بگویند که این شبهه ساخته و پرداختهی خود مشرکان است و خداوند نه به آن اجازه داده و نه آن را پسندیده است بلکه از آن متنفر بوده و از آن نهی کرده و فرموده است:
﴿وَلَقَدۡ بَعَثۡنَا فِي كُلِّ أُمَّةٖ رَّسُولًا أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱجۡتَنِبُواْ ٱلطَّٰغُوتَ﴾[النحل: ۳۶].
«و درمیان هر امتی پیامبری را مبعوث کردهایم که (به آنان بگوید:) خدا را بپرستید و از طاغوت دوری کنید».
﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِيٓ إِلَيۡهِ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدُونِ ٢٥﴾[الأنبیاء: ۲۶].
«ما قبل از تو هیچ پیامبری را نفرستادهایم مگر اینکه به او وحی کردهایم که هیچ معبود (بر حق و راستینی) جز من نیست. پس تنها مرا پرستش کنید».
(از طرف دیگر) خداوند خبر داده است که فرشتگان موجود در آسمانها اعم از فرشتگان مقرّب و غیر مقرّب همه بندگان خاضع خدایند و نزد او شفاعت نمیکنند مگر به اجازهی او و برای کسانی که او میپسندد و نزد خداوند همچون امرا نزد پادشاهان نیستند که بدون اجازهی آنان در آنچه که پادشاهان و پدرانشان دوست دارند نزد آنان شفاعت کنند [۱۸۷].
چه زیبا و شیوا است سخن ابن کثیر در مورد بیان حقیقت شرک و آنچه که شخص مسلمان باید از آن پرهیز کند! خدا جزای خیرش دهاد!.
۶- تفسیر قاسمی: ﴿وَٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءَ﴾یعنی محبت آنان را در دل گرفتهاند تا از طریق آنان به درگاه خدا تقرب جویند و نزد خداوند به آنان توسل کنند. در توجیه گمراهی خود میگویند: ما تنها بدین خاطر آنان را میپرستیم که ما را به خدا نزدیک سازند. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يَحۡكُمُ بَيۡنَهُمۡ فِي مَا هُمۡ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ﴾یعنی آنگاه که خداوند معبودهای آنان را با آنان زنده میکند و هر عابدی را با معبودش جمع میکند و هر باطلگرایی را با باطلگرایان وارد جهنم و هر حقگرایی را به همراه حقگرایان وارد بهشت میسازد، در آنچه با هم اختلاف داشتهاند، قضاوت میکند.
﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي مَنۡ هُوَ كَٰذِبٞ كَفَّارٞ﴾یعنی: خداوند کسی که دروغگو و کافر باشد به راه نجات و محل نیکان نمیرساند [۱۸۸].
۷- تفسیر شوکانی: کسانی که عبادت خود را برای خدا خالص نگردانیده و آن را با عبادت غیر خدا در هم آمیختهاند، میگویند: ما اینها رابندگی نمیکنیم مگر برای اینکه ما را به خدا نزدیک سازند. ضمیر جمع در ﴿نَعۡبُدُهُمۡ﴾به چیزهایی برمیگردد که مشرکان میپرستیدند از قبیل فرشتگان، عیسی و بتها، ومنظور از ﴿أَوۡلِيَآءَ﴾همینها هستند. و مقصود از ﴿إِلَّا لِيُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ﴾همان گونه که واحدی از مفسران نقل کرده شفاعت است. قتاده گفته است: وقتی که به مشرکان گفته میشد: پروردگار و آفریدگار شما کیست؟ و چه کسی آسمانها و زمین را آفریده و آب را از آسمان فرو فرستاده است؟ در پاسخ میگفتند: خدا! پس به آنان گفته میشد: (اگر چنین است) چرا بتها را پرستش میکنید؟ میگفتند: تا ما را به خدا نزدیک سازند و برای ما نزد خدا شفاغت کنند. و «الزلفی» اسم و جانشین مصدر است و گویا گفته شده «إلا لیقربونا إلی الله تقریباً».
﴿إِنَّ ٱللَّهَ يَحۡكُمُ بَيۡنَهُمۡ﴾یعنی خداوند در روز قیامت میان صاحبان ادیان قضاوت میکند و جزای هر کس را به آنچه که مستحق آن است میدهد. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي مَنۡ هُوَ كَٰذِبٞ كَفَّارٞ﴾یعنی خداوند توفیق هدایت به دین خود و راهیابی به حق را به کسی که دروغگو است و گمان میکند که خدایان (دروغین) او را به خدا نزدیک میکنند و نیز به کسی که با اتخاذ خدایان و شریک قرار دادن آنان برای خدا کافر شده است، نمیدهد [۱۸۹].
[۱۸۳] تفسیر ابن عطیه: ج ۱۲، ص ۴۹۹. [۱۸۴] تفسیر قرطبی: ج ۱۵، ص ۲۳۳. [۱۸۵] تفسیر آلوسی، ج ۲۳، ص ۲۳۵. [۱۸۶] تفسیر فتح البیان: ج ۱۲، ص ۷۹. [۱۸۷] تفسیر ابن کثیر: ج ۴، ص ۴۵. [۱۸۸] تفسیر قاسمی، ج ۱۴، ص ۱۹۵-۱۹۶. [۱۸۹] تفسیر شوکانی: ج ۴، ص ۴۴۹.