عدالت
الفاظ «عداله» و «معادله» معنی مساوات را در ضمن دارند. عَدل و عِدل از لحاظ معنی به هم نزدیکند ولی «عَدل» در مورد چیزهایی به کار میرود که با بصیرت درک میشوند مانند احکام. خداوند متعال میفرماید: ﴿أَوۡ عَدۡلُ ذَٰلِكَ صِيَامٗا﴾[المائدة: ۹۵]. «یا به تعداد (مستمندان دریافتکنندهی کفاره) روزه میگیرد». ولی «عِدل» و «عدیل» در مورد چیزهایی به کار میروند که با حواس قابل درک باشند مانند اشیاء وزنشدنی، قابل شمارش و پیمانهای.
عدالت دو نوع است، یکی عدالت مطلق که یک امر عقلی است و عقل خودبخود به آن پی میبرد و در هیچ زمانی قابل نسخ نبوده و هیچگاه تعدی و تجاوز به حساب نمیآید. مانند نیکی کردن در حق کسی که در حق تو نیکی کرده و دوری از اذیت کردن کسی که اذیتش به تو نرسیده است. دیگری عدالت شرعی که تنها از طریق شرع میتوان به (حسن) آن پی برد و امکان منسوخ شدن آن در بعضی از زمانها وجود دارد. مانند قصاص و دیهی جنایات.
عدالت مقتضی مساوات در جزا و پاداش است بطوریکه پاداش نیکی به نیکی و جزای بدی به بدی داده شود. ولی احسان عبارت است از اینکه پاداش نیکی به بیشتر از آن و جزای بدی به کمتر از آن داده شود. خداوند متعال میفرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يَأۡمُرُ بِٱلۡعَدۡلِ وَٱلۡإِحۡسَٰنِ﴾[النحل: ۹۰]. «بیگمان خداوند به (رعایت) عدالت و احسان دستور میدهد».
لفظ «عدل» برای مفرد و جمع بکار میرود [۲۵۸].
ابن عطیه در تفسیر این آیه گفته است: عدالت عبارت است از انجام دادن واجبات اعتقادی و غیر اعتقادی همچمون ادای امانت و ترک ستم و انصاف به خرج دادن و اعطای حق به صاحب حق، ولی احساس انجام دادن کارهای مندوب و مستحب است [۲۵۹].
عدالت در گفتار و شهادت و قضاوت و همچنین در مورد دوست و دشمن و در تمام معاملات امر مطلوبی است و پایبندی به آن لازم است. آیات مختلفی در این باره نازل شدهاند از جمله:
﴿وَإِذَا قُلۡتُمۡ فَٱعۡدِلُواْ وَلَوۡ كَانَ ذَا قُرۡبَىٰ﴾[الأنعام: ۱۵۲].
«و هرگاه سخن گفتید، عدالت را رعایت کنید اگرچه (کسی که سخن به نفع یا به زیان او گفته میشود) از خویشاوندان باشد».
﴿وَإِذَا حَكَمۡتُم بَيۡنَ ٱلنَّاسِ أَن تَحۡكُمُواْ بِٱلۡعَدۡلِ﴾[النساء: ۵۸].
«(خداوند به شما مؤمنان دستور میدهد که) اگر میان مردم داوری کردید، دادگرانه داوری کنید».
﴿وَلَا يَجۡرِمَنَّكُمۡ شَنََٔانُ قَوۡمٍ عَلَىٰٓ أَلَّا تَعۡدِلُواْۚ ٱعۡدِلُواْ هُوَ أَقۡرَبُ لِلتَّقۡوَىٰ﴾[المائدة: ۸].
«دشمنی با قومی شما را بر آن ندارد که (با آنان) دادگری نکنید، دادگری کنید که دادگری به پرهیزکاری نزدیکتر است».
﴿وَأَوۡفُواْ ٱلۡكَيۡلَ وَٱلۡمِيزَانَ بِٱلۡقِسۡطِ﴾[الأنعام: ۱۵۲].
«و پیمانه و ترازو را به تمام و کمال و دادگرانه مراعات کنید».
اگر آیاتی که از ظلم و ستم نهی میکنند را در کنار این آیات قرار دهیم، آنگاه به اهمیت عدالت در اسلام پی میبریم و میتوانیم بدون مبالغه بگوییم که اسلام دین عدالت است. یکی از مظاهر عدالت (اسلامی) تساوی افراد جامعه در تطبیق احکام شرعی بر آنها است بدون اینکه تفاوتی بین فرامایگان و فرومایگان باشد. از این روی وقتی که زنی از طایفهی مخزومی مرتکب سرقت شد (و پیامبرجخواست دستش را قطع کند) و این کار بر مردم گران آمد، از اسامه بن زید خواستند که برای او نزد پیامبرجشفاعت کند. چون اسامه این کار را کرد، پیامبرجخشمگین شد و گفت: آیا در مورد یکی از حدود الهی شفاعت میکنی؟ سپس خطبهای در میان مردم خواند و گفت: «ما بال أقوام یشفعون في حد من حدود الله، إنما أهلك الذین من قبلکم أنهم کانوا إذا سرق الشریف ترکوه وإذا سرق الضعیف أقاموا علیه الحدّ. و أیم الله لو أن فاطمة بنت محمد سرقت لقطعت یدها» [۲۶۰].
«چی شده است که عدهای در مورد یکی از حدود الهی شفاعت میکنند، (در حالی که) تنها چیزی که موجب هلاک اقوام پیش از شما شده است این بوده که اگر فرامایهای سرقت میکرد، او را رها میکردند ولی اگر فرومایهای دست به این کار میزد، حد را بر او اجرا میکردند. به خدا قسم اگر فاطمه دختر محمد دزدی کند، دستش را قطع خواهم کرد».
[۲۵۸] راغب اصفهانی، معجم الفاظ مفردات القرآن: ص ۱۱۱. [۲۵۹] تفسیر ابن عطیه: ج ۸، ص ۴۹۴. [۲۶۰] عبدالکریم زیدان، اصول الدعوة: ص: ۱۱۱-۱۱۲.