محبت پیامبر در قلب یارانش

فهرست کتاب

حزن و اندوه زیاد ابوبکرساز آزار رسیدن به پیامبر ج

حزن و اندوه زیاد ابوبکرساز آزار رسیدن به پیامبر ج

وقتی جستجوکنندگان قریش به نزدیک آنان رسیدند، اندوه شدیدی و سختی ابوبکر را فرا گرفت، در آن حال پیامبر جبا او اطمینان داد و او را آرام گردانید. ابوبکرسگفت: به خدا سوگند که برخود نمی‌ترسم، ترس من از آن است که آنچه را که خوش نمی‌دارم در باره تو اتفاق بیفتد ببینم. پس پیامبر با این آیه به او پاسخ گفت که ﴿لَا تَحۡزَنۡ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَنَاۖ[التوبة: ۴۰]. «اندوه مدار، خدا با ماست»و همچنین فرمود: ای ابوبکرس! نسبت به دو نفر که خدای سومین ایشان است، چه می‌اندیشی؟ سپس رسول گرامی جاو را نواخت و برایش سکینه و آرامش را از خداوند درخواست کرد، سپس از سوی خدای آرامش و سکونی بر او نازل شد و ابوبکر صدیقساز شرف نزول این آیه بهره‌مند گردید. ﴿فَأَنزَلَ ٱللَّهُ سَكِينَتَهُۥ عَلَيۡهِ وَأَيَّدَهُۥ بِجُنُودٖ لَّمۡ تَرَوۡهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ ٱلسُّفۡلَىٰۗ وَكَلِمَةُ ٱللَّهِ هِيَ ٱلۡعُلۡيَاۗ وَٱللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ٤٠[التوبة: ۴۰]. «پس خدا آرامش خود را بر او فرستاد و او را با سپاهیانی که آنها را نمی‌دید تایید کرد، و کلمۀ کسانی را که کفر ورزیدند پست‌تر گردانید، و کلمه خداست که برتر است و خدا شکست‌ناپذیر و حکیم است».

و به سبب نزول این آیه از شرف همدمی و هم‌نشینی و رفاقت پیامبر جبرخوردار گردید. ﴿إِذۡ يَقُولُ لِصَٰحِبِهِۦ لَا تَحۡزَنۡ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَنَاۖ«وقتی به همراه خود می‌گفت اندوه مدار، خدا با ماست»امام قرطبی در تفسیرش بر آیۀ: ﴿إِلَّا تَنصُرُوهُ فَقَدۡ نَصَرَهُ ٱللَّهُ...«اگر او (پیامبر ج) را یاری نکنید، قطعاً خدا او را یاری می‌کرد»چنین گفته است: به راستی که خدا پیامبر جرا به وسیله رفیق و یارش ابوبکرسیاری کرد، به این صورت که همدم و انیس او در غار بود، او را بر دوش گرفت، به او وفادار بود و با بذل مال و ثروت و جانش وی را محافظت کرد.

لیث بن سعد گفت: هیچیک از پیامبران یار و همدمی مانند ابوبکر صدیقسنداشته‌اند، و دوست دارم به همین مناسبت آنچه را که قرطبی گفته است بیان نمایم که فرار به خاطر حفظ دین و پنهان‌شدن از دشمن جایز و روا می‌باشد.

و هم او (قرطبی) گفت: حادثه هجرت دلیلی است که پنهان‌شدن انسان در غارها و جاهای دیگر و فرار از دشمنان به خاطر حفظ دین جایز است، نه آنکه با صرف توکل بر خدا و تسلیم‌شدن به قضای او، خود را به دشمن واگذارد.