محبت پیامبر در قلب یارانش

فهرست کتاب

اعتراف حضرت عمرسبه فداکاری ابوبکرس

اعتراف حضرت عمرسبه فداکاری ابوبکرس

عمرسبه این از خودگذشتگی و فداکاری‌های بزرگی که ابوبکرسبرای پیامبر جدر روز هجرتش انجام داد، اقرار نمود.

بیهقی از ابن سیرین نقل کرد که گفت: در دورۀ خلافت عمر گروهی خاطره‌هایی را بیان می‌کردند که گویا عمرسرا فاضل‌تر و بزرگتر از ابوبکرسمی‌دانستند، آن خبر به عمرسرسید، عمرسگفت: به خدا سوگند، کاری که ابوبکرسدر شب هجرت انجام داد، ثوابش از عمل تمام خاندان عمرسبیشتر است.

شبی که پیامبر جهمراه ابوبکرسبه غار ثور رفت، ابوبکرسگاهی در جلو و زمانی پشت سر حضرت رسول خدا جحرکت می‌کرد، تا آنجا که پیغمبر جمتوجه شد و فرمود: ای ابوبکرس! تو را چه شده است که گاه در جلو و گاه پشتِ سر من حرکت می‌کنی؟ ابوبکرسگفت: هنگامی که از جستجو‌کنندگان تو یاد می‌آورم پشت سرِ تو حرکت می‌کنم، اما زمانی که به یاد دشمنانی که در کمین می‌باشند می‌افتم، در جلو تو حرکت می‌کنم. سپس پیامبرسفرمود: ای ابوبکر! اگر خطری پیش آید، دوست می‌داری آن آسیب برای من باشد یا برای تو؟ ابوبکر گفت: سوگند به خدایی که تو را به حق به پیامبری برانگیخت و مبعوث کرد، دوست دارم برای من باشد.

و هنگامی که به غار ثور رسیدند، ابوبکر گفت: ای رسول خدا! در جای خود توقف کن، تا داخل غار را بررسی کنم، پس وارد غار شد و آن را بررسی کرد و برگشت، ناگاه یادش آمد که سوراخ‌های داخل غار را بازرسی نکرده است، دیگر باره گفت: ای رسول خدا! در این مکان بمان، سپس وارد غار شد و سوراخ‌ها را بست، و بعد گفت ای رسول خدا! به داخل غار فرود آی، سپس پیامبر جوارد غار شد. سپس عمر گفت: سوگند به کسی که جان من در دست اوست، فداکاری ابوبکر در آن شب برتر از تمام کردار نیک خاندان عمر است [۱۷].

[۱۷] حاکم و بغوی و ابن کثیر آن را روایت کرده‌اند.