فصل چهارم: دربارۀ محبت عثمانس
عثمان بن عفان بن ابوالعباسِ اموی قریشی، دارای اخلاقِ پسندیده و روش نیکو و باشرم و پارسا بود، و از جمله پیشگامان به دین اسلام بود، در همه غزوهها همراه با پیامبر بود، مگر در غزوۀ بدر که به دلیل بیماری همسرش (رقیه) دختر پیامبر نتوانست در آن غزوه شرکت کند. و پیامبر جدو دختر خویش (رقیه و ام کلثوم) را به عقد وی درآورد. و فرمود: جاگر دختر سومی داشتم او را به عقد عثمان درمیآوردم، و در روایتی دیگر آمده است که اگر چهل دختر نیز داشتم آنها را به عقد عثمان درمیآوردم.
و او سفیر و نماینده میان پیامبر و قریش در حج عمره حدیبیه بود، و هنگامی که اصحاب با پیامبر جبیعت کردند تا پای مرگ پایداری کنند و او را تنها نگذارند (و عثمان در آن وقت به عنوان نماینده پیامبر در مکه با قریش در باره صلح مذاکره میکرد و در آن بیعت حضور نداشت) پیامبر جفرمود: به راستی که عثمان به دنبال انجام کار و خواسته خدا و پیامبر است، و دست راستش را بر روی دست چپش نهاد و گفت: این به جای دست راست عثمان بر روی دست چپ اوست. لذا دست پیامبر به جای دست عثمان در آن بیعت بهتر از دستهای اصحاب در آن بیعت بود.
و همه اینها دلیل قاطعی است، بر محبتِ بسیار عمیق و ژرفی که میان پیامبر و عثمان وجود داشته است، اما این محبت عثمان را وامیدارد که دلیل تازه دیگری را بر علاقه و شدت محبتش به پیامبر ارائه دهد. بنابراین، از دارائی و ثروتش مخارج و هزینه هنگفت جیش العسرة را میپردازد و چاه رُومَه را خریداری میکند و آن را برای آشامیدن و شرب مسلمانان وقف میگرداند، تا در آن موارد پاسخگوی درخواست پیامبر باشد، و نیز از ثروتش برای توسعه مسجد رسول خدا هزینه مینماید.
ترمذی از عبدالرحمن بن حباب روایت میکند که گفت: «در خدمت پیامبر جبود در آن موقعی که او مسلمانان را به تهیه و تجهیز لشکر پرهزینه به نام جیش العسره وامیداشت و تشویق میکرد، در آن هنگام عثمان به پا خاست و گفت: ای رسول خدا! تهیه و تجهیز صد شتر با وسایلی از قبیل: زین، عرقگیر و باروبنه سفر، در راه خدا بر عهدۀ من است، سپس دیگر بار پیامبر مردم را به تجهیز لشکر تشویق فرمود، باز عثمان برخاست و گفت: تهیه دویست شتر با همه وسایل آن به عهده من است، مرتبۀ دیگر پیامبر اصحاب را به تجهیز لشکر تشویق میفرمود، این بار هم عثمان برخاست و گفت: صد شتر دیگر با همه وسایل میپردازم، پس از آن من پیامبر را دیدم که از منبر پائین آمد در حالی که میفرمود: پس از این آنچه عثمان انجام میدهد، گناهی بر او نیست» (یعنی با این کار خداوند عثمان را بخشیده است).
وقتی پیامبر وارد مدینه شد، جز چاه رُومه آبی گوارا و قابل شرب در آنجا نبود، پیامبر گفت: چه کسی آن را میخرد و در اختیار مسلمانان قرار میدهد، تا با این کار در برابر سطل خویش و سطلهای مسلمانان دیگر در بهشت پاداش بیشتر و بهتر از آنها بیابد؟ پس عثمان آن را خرید و در اختیار مسلمانان گذاشت. و رسول خدا جفرمود: «مَنْ يَشْتَرِى بُقْعَةَ آلِ فُلاَنٍ فَيَزِيدُهَا فِى الْمَسْجِدِ بِخَيْرٍ لَهُ مِنْهَا فِى الْجَنَّةِ»«کسی هست که بقعه آل فلان را خریداری و آن را به مسجد اضافه نماید، تا پاداش بهتری از آن در بهشت دریافت دارد؟» پس عثمان آن را به بیست هزار یا بیست و پنج هزار خرید و آن را به مسجد پیامبر واگذار نمود [۲۳].
این هزینههای بزرگ و بذل و بخششهای سخاوتمندانه که بهشت را به شهادت رسول خدا و گواهی او برای صاحبش واجب و قطعی کرده است، قطعاً برایمان استوار و باور قوی و ژرف به وعدۀ خدا و پیامبرش دلالت دارد، و در نتیجه بر محبت بسیار نسبت به پیامبر نیز گواه است که او را بر آن همه بخشش با اطمینان و خوشنودی کامل و آرزوی جلب رضایت محبوب گرامی واداشته است.
و ثروت – چنانکه گویند – آن شاهرگ مهم و اساس و پایه زندگی است که نفس انسان را بر حرص و آزمندبودن و بخلورزیدن و دفاعکردن از آن وامیدارد. و آدمی بر پایه سرشت و فطرتش مال را دوست دارد، و بر افزایش آن حریص و آزمند است و در بذل و بخششِ آن خِسّت و بخل میورزد، و خدای تعالی میفرماید: ﴿وَإِنَّهُۥ لِحُبِّ ٱلۡخَيۡرِ لَشَدِيدٌ ٨﴾[العاديات: ۸]. «و به راستی او سخت شیفته مال است»و نیز میفرماید: ﴿قُل لَّوۡ أَنتُمۡ تَمۡلِكُونَ خَزَآئِنَ رَحۡمَةِ رَبِّيٓ إِذٗا لَّأَمۡسَكۡتُمۡ خَشۡيَةَ ٱلۡإِنفَاقِۚ﴾[الإسراء: ۱۰۰]. «بگو اگر شما مالک گنجینههای رحمت پروردگارم بودید، بازهم از بیم خرجکردن قطعاً امساک میورزیدید».
و عثمان دستش را در بذل و بخشش مال گشود و با رضایت و اطمینان کامل مقادیر فراوان از مال خویش را هزینه کرد و بخشید و این ممکن نمیگشت، مگر به سبب و علتی بسیار نیرومند که او را بر سرشت و فطرتش در مال دوستی و ثروتاندوزی و جمعآوری آن غالب و پیروز گردانید.
و آن علتِ محرک و برانگیزاننده، جز محبت خدا و رسول او و یقین و باور کامل عثمان به وعده خدا و پیامبرش نبود، و بدان سبب حضرت عثمان نیکوترین پیشوا و راهنما برای کسانی است که پس از او میآیند (و رهبری جامعه را در دست میگیرند) از کسانی که اموال را اندوخته میکنند، و حال اینکه مردم برای طرحهای اقتصادی و امور خویش بدان نیاز دارند، و نیز برای منافع عمومی که هستی ملت را حفظ میکند و توان و قدرت او را در مقابل دشمنان غالب و نیرومند میگرداند.
این هزینههایی که عثمان در تهیه و تجهیز جیش العسره صرف کرد، و تاریخ آن را ثبت و یادداشت کرده است، و در باره آن روایات زیادی آمده است که یکی از آن روایات گوید: او از ثروت خویش ۱ بر ۳ مخارج آن لشکر را فراهم آورد، و حال آنکه تعداد آن لشکر سی هزار و به قولی چهل هزار و به گفته دیگر هفتاد هزار نفر بود.
پس خدا از عثمان سومین خلیفه راشدین خوشنود باد، و نیز خدا از عثمان خوشنود باد که همسر دو دختر پیامبر و داماد سید و سرور همه مردمان جهان بود، و نیز خدا از او راضی باد که بهترین پیشوا در بذل و بخشش در راه خدا بود.
[۲۳] روایت از ترمذی و نسایی.