محبت پیامبر در قلب یارانش

فهرست کتاب

نظام و قوانین آسایشگاه

نظام و قوانین آسایشگاه

۱- از قوانین این آسایشگاه یکی آن بود که جز تهیدستان که توان کسب و کار نداشتند، و نیز کسانی که درآمدشان آنان را از دریافت صدقات و وام‌هایی که پیامبر جاز ثروتمندان می‌گرفت بی‌نیاز نمی‌کرد، کسانی دیگر به آنجا وارد نمی‌شدند، و پیامبر جنقش مهمی را در رسانیدن آنان به خود کفایی ایفاء نمود، تا آنچه را که ترسیم فرمود، در آینده الگو و رهنمودی باشد برای کشورهای اسلامی در اداره امور کشورشان.

۲- و از دیگر قوانین آن محل دایرشدن مدرسه‌ای شبانه بود که در آن قرآن و دانش‌های دیگر را فرا می‌گرفتند، و این گروه در روز کارهای دیگری داشتند که بعداً بیان خواهد شد.

به واسطه آن اقدام، رسول خدا جاول کسی بود که در خوابگاه مدرسه ایجاد کرد تا آنجا محل‌هایی برای کسب دانش و آموختن باشد، و مردمان در آنجا از مسائل دینی و دنیوی بهره‌مند شوند، رسانیدن صدقه به این جایگاه خیر و نیکی بزرگی به شمار می‌آمد.

۳- از مقررات دیگر آن خوابگاه‌ها اینکه رسول خدا جکاری برای مردم آنجا فراهم آورد تا از درآمد آن روزی خود را تأمین کنند تا آنان را وابسته به صدقاتی که به آنجا می‌رسید ننماید، چون آن صدقات همیشگی نبود، - و این صدقات مازاد بر نیاز مسلمانان بود که نزد پیامبر جمی‌آوردند و وی هنگام فرارسیدن شب آن را به ساکنین خوابگاه عطا می‌فرمود - زیرا اسلام دین کار و تلاش و کوشش است و به کسی اجازه نمی‌دهد از کار و کوشش بازماند. پس اهل صفه روزها از خوابگاه‌ها بیرون می‌رفتند و هسته‌های خرما را جمع آورده، پس از خردکردن هسته‌آن را به شترداران می‌فروختند.

۴- و دیگر از مقررات آن خوابگاه اینکه پیامبر جاز آنان برای امور مسلمین سربازانی داوطلب فراهم می‌آورد، و آنان در هر سریه و مأموریتی که پیامبر جروانه می‌فرمود شرکت داشتند، و در غزوه‌هایی که پیامبر جتشریف داشتند آنان نیز بودند، و در این مورد با مسلمانان دیگر تفاوتی نداشتند، و مانند راهبان مسیحی نبودند که در دیرهای‌شان بمانند و با مردم و دنیا قطع رابطه نمایند.

این آسایشگاه در زمان رسول خدا جدایر بود و کار خودش را انجام می‌داد، پس از اینکه ابوبکرسخلافت مسلمانان را بر عهده گرفت، آن را با همان وضعی که بود برجای گذاشت. پس وقتی که عمر بن خطابسبعد از ابوبکرسخلافت را بر عهده گرفت، چون در زمان او فتوحات اسلامی گسترش یافت و گنجینه‌های ایران و روم به دست مسلمین افتاد و ابزار و اسباب کسب و کار و غنی‌شدن سهل و آسان گردید، عمرسبه بستن این آسایشگاه فرمان داد و به ساکنان آن دستور فرمود تا راه‌های سهل و آسان را جهت بی‌نیازی و مالدارشدن بپیمایند، زیرا تنها افراد تنبل و بیکاره به فقر و تهیدستی بسنده می‌کنند، و حال آنکه اسلام دینِ کار و کوشش است و هرگز اجازه تنبلی و بیکاری را به کسی نمی‌دهد.

روایت شده است که عمرسبه آنان گفت: بی‌گمان رسول خدا جدر دوره‌ای از شما نگهداری می‌فرمود که هیچگونه رزق و روزییی نمی‌یافتید، اما امروز درهای روزی بر شما گشاده است، پس به دنبال کار خود بروید و همراه دیگر مسلمانان کار کنید.

خداوند ابوحفص عمرسرا ببخشاید که با این اقدام و کارش گام بزرگی برداشت و اهل صفه را به راهی که خواست و قصد پیامبر جبود بازگردانید و هدایت نمود، و این هم گامی با دستورهای پیامبر جاست که از مسلمانان می‌خواهد توانا و نیرومند باشند و سربار دیگران نباشند، و دیگران باید امثال عمرسرا سرمشق و الگوی خود قرار دهند.