پیشوا (جلد اول)

فهرست کتاب

صلح با ذکری‌ها

صلح با ذکری‌ها

پس از آنکه مولانا عبدالله/پدر مولانا عبدالعزیز دیر زمانی با فرقه ذکری‌ها مبارزه کرد و حتی کار به جهاد و درگیری انجامید، اختلافاتش با ذکری‌ها همچنان لاینحل باقی مانده بود و این احتمال هم وجود داشت که دولت بار دیگر اقداماتی را علیه ایشان انجام دهد، تا اینکه فرزندش عبدالعزیز پس از پایان تحصیلات خود، از هندوستان به زادگاهش بازگشت.

عبدالعزیز در این اندیشه بود که باید برای این موضوع به طور اساسی چاره‌اندیشی کند، در نتیجه پس از مشورت با پدرش تصمیم گرفت این موضوع را به نحو شایسته‌ای حل و فصل کند و به همین خاطر قاصدی را به نزد «شی شکر» فرزند شی گلابی سرکرده ذکری‌ها و حامیان ذکری‌ها فرستاد و از آن‌ها خواست که نظرشان را در رابطه با حل مسالمت‌آمیز این موضوع اعلام کنند و شی شکر هم که از دوندگی بسیار و شکایات متعدد علیه مولانا عبدالله هیچ نتیجه‌ای نگرفته بود و احساس می‌کرد که دولت نمی‌تواند کاری برای او انجام دهد، پیشنهاد مولانا عبدالعزیز را پذیرفت و از ادعای قصاص دست برداشت و فقط خواهان بهای محصولات و املاک پدر خویش شد که بین مبارزان مسلمان تقسیم شده بود. مولانا عبدالعزیز هم مبلغ چهار هزار تومان که در آن پول قابل ملاحظه‌ای بود، جمع‌آوری کرد و به او پرداخت و سرانجام این دشواری با درایت و سیاست آن بزرگوار چنان‌که می‌باید حل شد و از آن پس دیگر اختلافی در نگرفت و با این کار پرونده درگیری با ذکری‌ها بسته شد، حل و فصل مسالمت‌آمیز این واقعه موجب خشنودی مردم شد، و از آن میان یکی از کسانی که از این ماجرا بسیار خوشحال شد، سردار عبدی خان بود، زیرا او پیش از این از ذکری‌ها پشتیبانی کرده بود و از این بابت اختلافات موجود به نحوی هم با ایشان در ارتباط بود و وقتی ماجرا حل شد، او گفت: هرچند که مولانا عبدالعزیز جوان و کم‌سن و سال است اما با درایت و تدبیر خود کار بزرگی را انجام داده است.