سفرهای مولانا
سفر به افغانستان، برای ملاقات با خلیفه غوث محمد جان بن شاه ولی الله نقشبندی در سال ۱۳۲۴ شمسی
مولانا ابتدا نسبت به این خلیفه اعتماد خاصی داشت و حتی با خلیفه مجاز وی در بلوچستان به نام خلیفه غلام محمد دالبندی، به جهت تزکیه نفس و اصلاح باطن که برای آن اهمیت بسیاری قائل بود، حسب رسم آن زمان بیعت کردند.
اما پس از مدتی متوجه برخی امور خلاف شرعی همچون اختلاط بین زن و مردم هنگام بیعت جلسات ذکر مشترک بین زن و مرد و... گردیده و نسبت به وی به شدت دچار تردید میشود.
لذا مولانا برای ملاقات خلیفه غوث محمد جان به افغانستان سفر کرده، و در سیاهبند چمن، با او دیدار و وضعیت خلیفه وی، در بلوچستان را برای غوث محمد بیان میکند، ولی او اظهار میدارد، من در اجازهنامه خلفای خود تحریر میکنم که از حدود شرعی تجاوز ننموده و مرتکب کار ناشایست و خلاف شرع نشوند، اما مولانا در طی مدت اقامت خود در آنجا اعمال خلاف شرع و برخلاف انتظار مشاهده نموده و این سفر سبب قطع ارتباط و علاقه وی با این جماعت شد.
و از آنجا که مولانا مراقب تزکیه نفس بر طبق شریعت بودند لذا، پس از بازگشت به میهن با افراد این گروه که روش و طریقهای خلاف شرع داشتند به مبارزه برخاست و مردم را از بیعت و پیروی آنها برحذر داشت، و به خلیفه غلام محمد نیز پیغام فرستاد که منطقه را ترک نماید که بعدها او به پاکستان رفت.
از طرفی صوفی دوست محمد ملازهی که از همراهان مولانا در سفر افغانستان بودند، به نگارش کتابی علیه بدعت ها و امور خلاف شرع این گروه صوفیانه میپردازد، با انتشار این کتاب همانگونه که مولانا پیشبینی کرده بود، مخالفتهای شدیدی علیه وی صورت میگیرد، ولی سرانجام در اثر استقامت و شکیبایی ایشان و حمایت مولانا، مردم از بدعت ها و امور خلاف شرع نجات یافتند.