مولانا عبدالعزیز و اصلاحات ارضی شاه
در جریان اصلاحات ارضی شاه در سال ۱۳۴۱ رژیم قصد داشت از عشایر بلوچ برای سرکوب عشایر قشقایی فارس که مانع اجرای اصلاحات ارضی بودند استفاده کند، به همین منظور در سال ۱۳۴۲ رژیم موفق شد با سوء استفاده از فقر و تهیدستی و ناآگاهی گروهی از مردم و فشارهای ناشی از خشکسالی آن زمان با دادن مقداری گندم و مبلغی پول بسیاری از آنان را تطمیع نموده و پس از آموزش نظامی و پوشاندن لباس رزم آنان را پس از انجام مراسم عید برای اعزام به استان فارس آماده کند، مولانا پس از آگاهی از اوضاع فارس به استفاده ابزاری رژیم از مردم بلوچستان پی برده و در خطبه نماز عید در حضور هزاران نفر از مردم نمازگزار از برنامه اعزام عشایر استان سیستان و بلوچستان برای سرکوبی عشایر استان فارس انتقاد کردند و عشایر بلوچ را از رفتن به شیراز و جنگ علیه عشایر آن منطقه برحذر داشتند.
مولانا در ادامه سخنان پرشورش در خطاب به مردم اعلام نمودند: ای مردم! ای مسلمانان بلوچ و سیستانی، آیا زندگی شما آن قدر بیارزش شده که برای به دستآوردن لقمهای نان و مشتی پول آماده شدهاید دست از زندگی بشویید، رفتن شما به منطقه فارس و جنگیدن با برادران عشایر خود در آن دیار اشتباه بزرگی است. عشایر شیراز خواستار حقوق ملی، اجتماعی و سیاسی خود هستند، دخالت شما در امور آنان یک نوع برادرکشی و دخالت بیمورد است و قطعاً مورد رضای الهی نخواهد بود.
مردم نمازگزار و عشایر بلوچ پس از شنیدن سخنان قاطع مولانا و آگاهشدن از اهداف رژیم در اعزام آنان به شیراز لباسهای رزم را از تن درآورده و اسلحه را بر زمین نهادند و به دولت تحویل دادند و انصراف خود را از رفتن به شیراز اعلام کردند.