ملایکه الرحمن

فهرست کتاب

۴- هاروت و ماروت

۴- هاروت و ماروت

نام این دو فرشته در سوره‌ی بقره ذکر شده و علمایی مانند ابن حزم ظاهری می‎گویند که آنها دو قبیله از جن می‎باشند. اما آثار وارد شده در این مورد ضعیف می‎باشد.

﴿وَٱتَّبَعُواْ مَا تَتۡلُواْ ٱلشَّيَٰطِينُ عَلَىٰ مُلۡكِ سُلَيۡمَٰنَۖ وَمَا كَفَرَ سُلَيۡمَٰنُ وَلَٰكِنَّ ٱلشَّيَٰطِينَ كَفَرُواْ يُعَلِّمُونَ ٱلنَّاسَ ٱلسِّحۡرَ وَمَآ أُنزِلَ عَلَى ٱلۡمَلَكَيۡنِ بِبَابِلَ هَٰرُوتَ وَمَٰرُوتَۚ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنۡ أَحَدٍ حَتَّىٰ يَقُولَآ إِنَّمَا نَحۡنُ فِتۡنَةٞ فَلَا تَكۡفُرۡۖ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنۡهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِۦ بَيۡنَ ٱلۡمَرۡءِ وَزَوۡجِهِۦۚ وَمَا هُم بِضَآرِّينَ بِهِۦ مِنۡ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمۡ وَلَا يَنفَعُهُمۡۚ وَلَقَدۡ عَلِمُواْ لَمَنِ ٱشۡتَرَىٰهُ مَا لَهُۥ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ مِنۡ خَلَٰقٖۚ وَلَبِئۡسَ مَا شَرَوۡاْ بِهِۦٓ أَنفُسَهُمۡۚ لَوۡ كَانُواْ يَعۡلَمُونَ١٠٢[البقرة: ۱۰۲].

گروهی از یهودیان آنچه شیاطین در باره‎ی سلطنت سلیمان می‎گفتند باور نموده و از آنها پیروی کردند، حال آنکه سلیمان هرگز کفر نورزیده است، بلکه این شیاطین بودند که کفر ورزیدند و به مردم سحر و آن چیزی که بر دو فرشته‎ی هاروت و ماروت در بابل فرود آمده بودند یاد می‎دادند در حالی که آن دو فرشته به هیچ‌کس چیزی را نمی‎آموختند، مگر اینکه پیشاپیش به او می‎گفتند: ما وسیله‎ی آزمایش و امتحان می‎باشیم پس کفر نورزید. و مردم از آن دو فرشته رمز و رموزی یاد می‎گرفتند که بوسیله‎ی آن بین زن و مرد جدایی می‎افکندند حال آنکه ایشان جز با اراده و مشیئت خداوند نمی‎توانند به کسی ضرر و زیان برسانند و آنها چیزهایی را یاد می‎گرفتند که به ایشان ضرر رسانده و سودی برایشان در بر‎نداشت. و هر آئینه می‎دانستند هر کسی که دنبال سحر و جادو باشد در آخرت بهره‎ای نخواهد داشت و چه زشت و ناپسند است آنچه را که بخاطر آن خویشتن را فروختند، ای کاش می‌دانستند. و اگر آنها ایمان می‎آوردند و تقوای خدا پیشه می‎کردند (برایشان بهتر بود) ای کاش می‎دانستند که پاداشِ نزد خداوند بهتر است.

در مورد دو فرشته‎ی هاروت و ماروت قصه‎های دروغین در میان عامه‎ی مردم شایع است و جای بسی تأسف است که بسیاری از وعاظ و سخنرانان بدون اینکه کوچکترین دقتی به عدم صحت روایات کنند با آب و تاب آن را برای شنوندگان خویش بیان می‎کنند و این تهمت ناروا را به فرشتگان خداوند روا داشته و آیه‌ی ﴿لَّا يَعۡصُونَ ٱللَّهَ مَآ أَمَرَهُمۡ وَيَفۡعَلُونَ مَا يُؤۡمَرُونَ[التحریم: ۶]. را فراموش می‌نمایند. «و العیاذ بالله من الجهل»

یک نمونه از روایات ساختگی و دروغین را ذکر می‎کنیم تا خوانندگان عزیز و گرامی از خواندن روایات دروغین بر حذر بوده و از نقل کردن آن جدا خودداری نمایند.

در روایت ضعیفی در مسند امام احمد چنین آمده است:

هنگامی‌که خداوند آدم ÷را به‌سوی زمین فرستاد فرشتگان گفتند ای پروردگارا! ﴿أَتَجۡعَلُ فِيهَا مَن يُفۡسِدُ فِيهَا وَيَسۡفِكُ ٱلدِّمَآءَ وَنَحۡنُ نُسَبِّحُ بِحَمۡدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَۖ قَالَ إِنِّيٓ أَعۡلَمُ مَا لَا تَعۡلَمُونَ٣٠[البقرة: ۳۰]. «آیا در زمین کسی را قرار می‌دهی که فساد می‎کند و تباهی راه می‎اندازد و خونها خواهد ریخت، و حال آنکه ما به حمد و ستایش و طاعت و عبادت تو مشغولیم؟! خداوند فرمود: همانا من حقایقی را می‎دانم که شما نمی‎دانید… ».

فرشتگان گفتند: پروردگارا ما برای تو از بنی آدم مطیع‎تر هستیم.

خداوند گفت: دو فرشته را آماده نموده تا آن دو را به زمین فرستاده و ببینیم چه عملی انجام می‎دهند،گفتند: هاروت و ماروت، سپس به‌سوی زمین فرستاده شدند و زهره به صورت زنی بسیار زیبا به نزد آنها آمد.

آن دو (هاروت و ماروت) از او طلب عمل فاحشه نمودند.

زهره گفت: به خدا قسم تا کلمه‌ی شرک را بر زبان نیاورید، تسلیم شما نمی‎شوم. گفتند: به خدا قسم هرگز بخدا شرک نمی‎آوریم. زهره رفت و در حالی که پسر بچه‎ای را به همراه داشت، برگشت. آنها درخواست خویش را تکرار کردند. گفت: اگر این پسر بچه را بکشید به خدا قسم تسلیم می‎شوم. گفتند: به خدا سوگند هرگز او را نمی‎کشیم. سپس رفت و در حالی که لیوانی از مشروب به دست داشت، برگشت. آنها درخواست خویش را تکرار نمودند. گفت: به خدا تا این مشروب را ننوشید هرگز تسلیم نمی‎شوم آنها مشروب را سر کشیده و با او مجامعت نموده و پسر بچه را به قتل رساندند هنگامی که از مستی بیرون آمدند زهره به آنها گفت: بخدا تمام کارهایی که از انجام دادنش خودداری می‎کردید در هنگام مستی مرتکب شدید خداوند آنها را بین عذاب دنیا و آخرت مخیر کرد و آنها عذاب دنیا را ترجیح دادند.

علمایی امثال ابن‎کثیر، احمد شاکر و ابو‎حاتم آن را ضعیف دانسته‎اند‍‍. بدون شک آنچه که از آیات قرآن فهمیده می‎شود آنها فرشتگان خداوند بودند که جهت امتحان مردم به آنها سحر یاد می‎دادند و تمام تذکرات لازمه‎ی سحر، کفر و شرک را به آنها یادآوری می‎نمودند.

و در بعضی از این روایتها اشاره شده است که آنها اکنون در چاه بابل سر به زیر آویزان می‎باشند و کسی که سنگی در این چاه بیندازد تا آن دو فرشته از پرتاب آن سنگ قطرات آبی بنوشند از سحر و جادو در امان می‎ماند و هر چه بخواهد برآورده می‎شود.

همه‎ی اینها از خرافات و افسانه‎های دروغین می‎باشد که فرشتگان خداوند از این خرافات بری و پاک هستند.