۶- فرشتهی کوهها
«أَنَّ عَائِشَةَ لقَالَتْ لِلنَّبِيِّ ج : هَلْ أَتَى عَلَيْكَ يَوْمٌ كَانَ أَشَدَّ مِنْ يَوْمِ أُحُدٍ قَالَ: «لَقَدْ لَقِيتُ مِنْ قَوْمِكِ مَا لَقِيتُ وَكَانَ أَشَدَّ مَا لَقِيتُ مِنْهُمْ يَوْمَ الْعَقَبَةِ إِذْ عَرَضْتُ نَفْسِي عَلَى ابْنِ عَبْدِ يَالِيلَ بْنِ عَبْدِ كُلَالٍ فَلَمْ يُجِبْنِي إِلَى مَا أَرَدْتُ فَانْطَلَقْتُ وَأَنَا مَهْمُومٌ عَلَى وَجْهِي فَلَمْ أَسْتَفِقْ إِلَّا وَأَنَا بِقَرْنِ الثَّعَالِبِ فَرَفَعْتُ رَأْسِي فَإِذَا أَنَا بِسَحَابَةٍ قَدْ أَظَلَّتْنِي فَنَظَرْتُ فَإِذَا فِيهَا جِبْرِيلُ فَنَادَانِي فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ قَدْ سَمِعَ قَوْلَ قَوْمِكَ لَكَ وَمَا رَدُّوا عَلَيْكَ وَقَدْ بَعَثَ إِلَيْكَ مَلَكَ الْجِبَالِ لِتَأْمُرَهُ بِمَا شِئْتَ فِيهِمْ فَنَادَانِي مَلَكُ الْجِبَالِ فَسَلَّمَ عَلَيَّ ثُمَّ قَالَ يَا مُحَمَّدُ فَقَالَ ذَلِكَ فِيمَا شِئْتَ إِنْ شِئْتَ أَنْ أُطْبِقَ عَلَيْهِمْ الْأَخْشَبَيْنِ فَقَالَ النَّبِيُّ ج بَلْ أَرْجُو أَنْ يُخْرِجَ اللَّهُ مِنْ أَصْلَابِهِمْ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ وَحْدَهُ لَا يُشْرِكُ بِهِ شَيْئًا».
«از عایشه لروایت است که به پیامبر ج گفت: ای رسول خدا ج آیا روزی سختتر از روز احد برای تو پیش آمده است؟ پیامبر ج فرمودند: محنتهای زیادی از قومت به من رسیده است و سختترین محنتی که از آنها به من رسیده است، روز عَقَبَۀ بود. وقتی نزد ابن عبد یالَیلِ بن عبدکلال خواستهی خود را بیان کردم اما آنچه را خواستم قبول نکردند، پس با حالت پریشانی و ناراحتی از نزد آنها رفتم، و از شدت ناراحتی متوجه نشدم که کی به «قرن ثعالب» رسیدم پس سرم را بلند کردم ناگاه ابری را دیدم که بر من سایه افکنده بود به آن نگاه کردم جبرئیل در میان آن بود پس مرا ندا زد و گفت: خداوند سخنان قوم و قبیلهی تو، که گفتار تو را رد کردند شنید و اینک فرشتهی کوهها را نزد تو فرستاده است تا آنچه را که میخواهی به او امر کنی، آنگاه فرشتهی کوهها مرا صدا کرده و بر من سلام نمود. سپس گفت: ای محمد ج من فرشتهی کوههایم و هر آنچه تو بخواهی! من به فرمان تو میباشم اگر میخواهی تا این دو کوه را بلند کرده و بر سر آنها فرود آورم. رسول الله ج فرمودند: اما من امیدوارم که خداوند از پشت آنها کسانی را بیافریند که خدا را عبادت کنند و شریک و همتایی برای خدا قرار ندهند».
منظور از «جبلین» دو کوه نزدیک مکه یعنی کوه ابوقُبَيْس و کوهی که مقابل آن قرار دارد می‌باشد نه کوههای طائف، همانطوری که ابن حجر به آن اشاره نموده است.