دفاع ملائکه از مؤمن
«عَنْ سَعِيدِ بْنِ الْمُسَيِّبِ س أَنَّهُ قَالَ: بَيْنَمَا رَسُولُ اللَّهِ ج جَالِسٌ وَمَعَهُ أَصْحَابُهُ وَقَعَ رَجُلٌ بِأَبِي بَكْرٍ فَآذَاهُ فَصَمَتَ عَنْهُ أَبُو بَكْرٍ ثُمَّ آذَاهُ الثَّانِيَةَ فَصَمَتَ عَنْهُ أَبُو بَكْرٍ ثُمَّ آذَاهُ الثَّالِثَةَ فَانْتَصَرَ مِنْهُ أَبُو بَكْرٍ فَقَامَ رَسُولُ اللَّهِ حِينَ انْتَصَرَ أَبُو بَكْرٍ فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ أَوَجَدْتَ عَلَيَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ نَزَلَ مَلَكٌ مِنْ السَّمَاءِ يُكَذِّبُهُ بِمَا قَالَ لَكَ فَلَمَّا انْتَصَرْتَ وَقَعَ الشَّيْطَانُ فَلَمْ أَكُنْ لِأَجْلِسَ إِذْ وَقَعَ الشَّيْطَانُ». «از سعید بن مسیب س روایت است که گفت: پیامبر ج و صحابه نشسته بودند در همان حال مردی به ابوبکر حرفهای ناشایستی زد که ابوبکر را ناراحت نمود، لیکن ابوبکر سکوت نمود، او بار دیگر سخنانش را تکرار کرد باز هم ابوبکر خاموش بود، بار سوم مرد گفتارش را تکرار نمود، ابوبکر جواب او را داد. زمانی که ابوبکر جواب آن مرد را داد پیامبر ج بلند شد، ابوبکر گفت: یا رسول الله ج آیا خشمگین شدهای؟ پیامبر ج فرمودند: فرشتهای از آسمان فرود آمده و سخنان آن مرد را تکذیب میکرد و هنگامی که تو جوابش را دادی شیطان به میان آمد و با آمدن شیطان دیگر حاضر به نشستن نیستم».