۱۰- فرشتگان مأمور اخذ و ارسال مقدرات خداوند
﴿وَلَا تَنفَعُ ٱلشَّفَٰعَةُ عِندَهُۥٓ إِلَّا لِمَنۡ أَذِنَ لَهُۥۚ حَتَّىٰٓ إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمۡ قَالُواْ مَاذَا قَالَ رَبُّكُمۡۖ قَالُواْ ٱلۡحَقَّۖ وَهُوَ ٱلۡعَلِيُّ ٱلۡكَبِيرُ٢٣﴾[سبأ: ۲۳].
«هیچ شفاعتی در پیشگاه خدا سودمند واقع نمیگردد مگر شفاعت کسی که خداوند به او اجازهی میانجیگری دهد. و زمانی که اضطراب از دلهای آنها زایل گردد، (ملائکه) میگویند: پروردگارتان چه دستوری صادر فرموده؟ میگویند: حق را صادر کرده و او بزرگ و والا مقام است».
امام بخاری /در صحیح خود در تفسیر آیهی مذکور از پیامبر ج نقل میکند:
«عَنْ أَبِي هُرَيْرَة َ س قَالَ ، قَالَ رَسولُ الله ج :اِذا قَضَي الله الأمرَ فِي السَّماء ضَرَبَت الْمَلائكةُ بِأَجنِحَتَها خُضعاناً لِقَولِه كَأنَّه سلسلَة عَلَي صَفوانٍ فِإِذا فُزِّعَ عَن قُلوبِهِم قَالوا مَاذا قَال رَبُّكم قالوا لِلَّذي قال الحق وَهو العَلِي الكَبِيْر فَيَسمَعُهَا مُستَرَقُ السَّمعِ وَمُسترق السَمعِ هَكَذا بَعضُهُ فَوقَ بَعض- وَصَفَ سُفيان بِكَفِّهِ فَحَرَّفَها وَبَدَّدَ بَينَ اَصابِعِهِ- فَيَسمَعُ الكَلِمَة فَيُلقِيها إلى مَن تَحتِهِ ثُمَّ يُلقِيها الآخَرُ اِلا مَن تَحتِها حَتَّى يُلقِيَهَا عَلَي لِسان الساحِر اَوِ الكَاهِن فَرُبَّما اَدرَكَ شهاب قَبل اَن يُلقِيَها وَرُبَّما اَلقَاها قَبل اَن يُدرِكَهُ فَيَكذِبُ مَعَها مِائَةَ كَذِبَة فَيُقال اَلَيسَ قَد قَال لَنا يَومٌ كَذَا وَكَذا وَكَذا وَكَذا فَيُصَدَّقُ بِتِلكَ الكَلِمَة اَلَّتِي سَمِعَ مِنَ السَّماء». «ابو هریره س میگوید همانا پیامبر خدا ج فرمودند: هرگاه خداوند امری را در آسمان مقدر فرماید فرشتگان بخاطر قول و دستور خداوند خاضعانه و با فروتنی بالهایشان را به یکدیگر میزنند و صدایی همانند برخورد سنگ صاف و لغزندهای با آهن ایجاد میگردد و هنگامی که ترس و هراس از سینههای آنها برطرف شد میگویند: پروردگارتان چه فرمود؟ فرشتگان میگویند: گفتار حقی را صادر نمود و او والا و بزرگوار است. پس شیاطین جن در آسمان که برای استراق سمع آمدهاند و بر روی یکدیگر ایستادهاند، اخبار را میشنوند (سفیان یکی از راویان حدیث با دست و فاصله انداختن بین انگشتان وضعیت آنها را توصیف نمود) پس کلمهای را میشنوند و به شیطانی که در پایین قرار گرفته است ابلاغ میکنند و به همین صورت به پایین میرود تا بر زبان ساحر یا کاهن میاندازند و چه بسا قبل از اینکه بر دهان ساحر یا کاهن بیندازند شهابی به آنها برخورد میکند و گاهی قبل از اینکه شهاب به آنها برسد کلمه را به زبان ساحر یا کاهن میرسانند و صدها دروغ به آن اضافه کرده و به یکدیگر میگویند مگر این همان کلمهای نیست که امروز به ما گفتند؟ پس کاهن و ساحر به گمان اینکه کلمه ایست که از آسمان گرفته شده است آن را باور و تصدیق میکند».
و در روایتی دیگر: «إِذَا قَضَى أَمْرًا سَبَّحَ حَمَلَةُ الْعَرْشِ ثُمَّ سَبَّحَ أَهْلُ السَّمَاءِ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ حَتَّى يَبْلُغَ التَّسْبِيحُ أَهْلَ هَذِهِ السَّمَاءِ الدُّنْيَا ثُمَّ قَالَ الَّذِينَ يَلُونَ حَمَلَةَ الْعَرْشِ لِحَمَلَةِ الْعَرْشِ مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ فَيُخْبِرُونَهُمْ مَاذَا قَالَ قَالَ فَيَسْتَخْبِرُ بَعْضُ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ بَعْضًا حَتَّى يَبْلُغَ الْخَبَرُ هَذِهِ السَّمَاءَ الدُّنْيَا».
هرگاه خداوند در آسمان دستوری صادر نمایند فرشتگان حامل عرش شروع به تسبیح و ستایش خداوند میکنند و این تسبیح به فرشتگان آسمان بعدی و بعد از آن به فرشتگان آسمان دنیا میرسد سپس فرشتگانی که به دنبال فرشتگان حاملین عرش هستند از حاملین عرش سؤال میکنند پروردگارتان چه فرمود: پس آنها را نسبت به کلام خداوند آگاه میکنند و به همین صورت فرشتگان آسمانها یکدیگر را با خبر میکنند تا خبر به فرشتگان آسمان دنیا میرسد.