تفاوت زن و مرد برای چه
سارا: باز دوباره به بحثمان برگردیم. تفاوتهایی که میان جنس زن و مرد وجود دارند به سبب تفاوتهایی است که از نظر طبیعت و ساختار هر کدام است و برخی از احکام مخصوص زن است. زن ملکهای است که دیگران به خدمت او درآمدهاند. بر مرد واجب است که برای همسر، دختر، مادر، و همهی کسانی که تحت کفالت او هستند خرج و هزینه نماید. و نباید در خوراک، پوشاک، و معالجۀ آنها کوتاهی ورزد، و بر اوست تا خطراتی که گربیانگیر آبرویشان است دفاع کند. رسول خدا جمیفرماید: «هر آن کس به خاطر حفظ آبرویش کشته شود، شهید است». مردان قیم زنان هستند به خاطر پاسداری، حفظ ارزشها، کسب و کار و دریافت مخارج خانواده و زنان.
و همین است تفسیر آیه: ﴿الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ﴾[النساء: ٣٤]. «مردان بر زنان سرپرستند، بدان خاطر که خداوند (برای نظام اجتماع، مردان را بر زنان در برخی از صفات برتریهایی بخشیده است و) بعضی را بر بعضی فضلیت داده است، و نیز بدان خاطر که (معمولاً مردان رنج میکشند و پول به دست میآورند و) از اموال خود (برای خانواده) خرج میکنند».
وظیفه زن نگهداری امور خانه و دفاع از شوهر متناسب با طبیعت وی، و وظیفه مرد پاسداری از امور بیرون و وظیفه زن کنترل امور داخلی منزل است.
بنابر همین علت است که خداوند بسیاری از عباداتی را که بر مرد واجب گردانیده است، آن را از زنان ساقط نموده است. به عنوان مثال: بر مردان جهاد واجب و فرض است و شرکت در نماز جمعه، در گرمای تابستان باشد یا سرمای شدید زمستان.
أریج پیوسته میگفت: اما ... سارا... این یعنی ... و چنین به نظر میرسید که در سخنانش متردد است.
سارا گفت: میخواهی چیزی بگویی؟
اریج: برخی از تبعیضاتی وجود دارند از قبیل این که چرا سهم زن از میراث نصف سهمیه مرد است؟ آیا در اینجا شریعت اسلام تبعیض قائل نشده است؟
سارا در حالی که قلبش آکنده از محبت خداوند و عظمت خداوند بود، گفت: تو گمان میکنی که اسلام با زنان دشمنی دارد؟ خداوند از این کینه توزیها پاک و برتر است! اگر بالفرض این گونه بود، در نمازهای زن تخفیف قائل نمیشد. زن رخصت دارد نمازش را ادا کند و در هر ماه چند روزی از خواندن نماز معاف میگردد و به خاطر عادت ماهانهای که برایش رخ میدهد خداوند بر زن ترحم نموده و حتی در روزهای فرض ماه مبارک رمضان، افطار کردن روزهای ماهواری را برایش جایز قرار داده است. حتی در ادای فریضهی حج هر چند که زن ثروتمند باشد مادامی که برایش وجود محرم در سفر میسر نباشد تا در سفر مراقب او باشد این فریضه را از زن ساقط گردانیده است.
اریج: ببین من میدانم که خداوند به عدل و انصاف حکم میکند و هرگز بر کسی ظلم روا نمی-دارد، اما میخواهم فلسفهی این حکم شرعی را بدانم که چرا در تقسیم میراث زن و مرد فرق وجود دارد؟
سارا: خداوند هرگز چیزی را بدون حکمت مشروع و مقرر نمیکند خداوند، پروردگار بزرگ ماست و نسبت به مصالح بندگانش آگاهتر است. مثالی برایت میزنم: مردی میمیرد و یک پسر و دختر برجا میگزارد و ترکۀ پدر١٥٠ میلیون تومان است، حالا چه اندازه سهم دختر است و چه اندازه پسر؟
اریج: ٥٠ میلیون سهم دختر و ١٠٠ میلیون ارث پسر میباشد.
سارا: درسته، پس از مدتی دختر ازدواج میکند و مهریهاش ٥٠ میلیون تومان تعیین میگردد، حالا کل اموال دختر چقدر میشود؟
اریج: ١٠٠میلیون.
سارا: طبق معمول پس از مراسم عروسی به عروس خانم از طرف دوستان و خویشاوندن هدایایی تعلق میگیرد که ما جمـع کـل آن را ١٠ میلیـون در نظـر مـیگیریم، حالا با این ١٠ میلیون چقدر میشود؟
اریج: ١١٠ میلیون.
سارا: شوهر این دختر برایش جهیزیۀ سنگینی تدراک میبیند و اثاثیه منزل خریداری میکند و بسیاری از زحمتها را متحمل میگردد: از قبیل سفر، هدیههای آنچنانی، ولیمه و خرج عروسی و غیر...
اما آن سوی قضیه یعنی پسر، وی به خاستگاری دختری میرود و مهریه ٥٠ میلیونی برایش مقرر میکنند. حالا چقدر باقی میماند؟
اریج: ٥٠ میلیون.
سارا: پس از آن داماد اثاثیه و لوازم خانه برایش مهیا میکند و در برپایی مراسم عروسی خرجهای هنگفتی متحمل میشود که بالغ بر ٦٠ میلیون است. خوب خانم باهوش! حالا چقدر برای پسر میماند؟
اریج: با لبخند جواب داد: ١٠ میلیون مقروض شد.
سارا: البته هنوز این باقی است که مرد وظیفه دارد تا مخارج خانه و بچهها را بپردازد و خرج مدرسۀ بچهها را بدهد. همۀ این مسولیتها که گفته شد! هیچ کدام وظیفه زن نیست. اما خواهرش سرمایه ١٠٠ میلیونی را در یک پروژه پر درآمد میگذارد و سودهای کلانی از آن به دست میآورد و در عین حال شوهرش موظف است که خرج او و فرزندانش را بپردازد و فیش برق، تلفن و آب نیز بر عهده شوهر است.
بنابراین خانم اریج: سرمایه مردان خرج امور زنان میشود و فرق نمیکند که این زن، مادر باشد یا خواهر و یا دخترش. واقعا همان گونه است که خداوند میفرماید: ﴿إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ٨٣﴾[الأنعام: ٨٣]. «براستی پروردگارت دانا و باحکمت است». خدواند در این کلام پر معنی میان حکمت در شریعت و علم به احتیاجات بندگان را جمع نموده است.
آرامش و خشیت خاصی أریج و مها را فرا گرفته بود و در حکمت کارهای خداوند حکیم تفکر می-کردند، فرورفته بودند، خدایا تو را سپاس، چقدر نزد ما محبوبی، پروردگارا! چقدر تو حکیمی و نسبت به امور ما آگاهی و عادلانه رفتار میکنی! آیا ما در صدد حکمی غیر از حکم تو هستیم؟ آیا شریعتی کاملتر از شریعت تو وجود دارد؟! کجایند کسانی که میخواهند این حکم خداوندی را از ما بزدایند و جدا کنند؟ پناه به خدا. کسانی که میخواهند ما را از دین باز گردانند گویا دین ویژه مردان است و به زنان تعلّقی ندارد.