میدان نبرد
أریج: علما در مورد حکم حجاب با یکدیگر اختلاف دارند؛ در این مورد که تمام بدن زن پوشیده شود یا دو کف دست و صورتش نمایان باشد.
سارا: مثل اینکه بحثمان دارد داغ میشود؛ زیرا اساس بحث میان ما همین نکته است
أریج: بله نبرد میان ما داغ است، اما اشکالی ندارد. مطمئن باش من خواهان حقّم و میخواهم مطیع فرمان پروردگارم باشم، پس با آوردن دلایل شرعی مرا قانع کن.
سارا: ادلّۀ من از قرآن و سنت و دلایل عملی زنان عصر رسول الله جو زنان عصر خلفای راشدین و زنان فاضله و پاکدامنی است که در قرون متمادی بدان عمل کردهاند تا قرن سوم تاریخ اسلامی، بلکه عمل کردن به این حکم شرعی تا تقسیم حکومت اسلامی به کشورهای جدا از هم و تا قرن چهارم ادامه داشته است.
أریج: معذرت میخواهم کدام حکم منظورت است؟
سارا: وجوب پوشانیدن چهره. آری، آشکار کردن صورت در سالهای اخیر انجام گرفته و به این صورت عام شده است.
اریج: این امر شگفت انگیزی است. برای این سخنت دلیل داری؟
سارا: الان برایت ثابت میکنم.
ظاهر کردن صورت، اصلاً وجود نداشته و در میان زنان مؤمنه، پوشانیدن چهره رایج بوده است. این گفته اکثر علمای ماست. من همۀ آن ادله را از حفظ ندارم، اما در یک کتابچهای که برای ارشاد و دعوت زنان نگتاشته شده است، موجوداند.
پارهای از آنها را برای مادرم آوردم تا میان پرستاران توزیع کند. چند لحظه منتظر باشید شاید یک نسخه از آنها را پیدا کنم.
سارا رفت و در حالی برگشت که چند برگه در دستش بود نشست و شروع به خواندن آنها نمود.
دلیل سوم: بعضی از خواهران مسلمان در حجابشان کوتاهی نموده و چهره شان را نمایان میکنند، با وجود اینکه مسلمانان در عصرهای متمادی همواره چهرههایشان را میپوشانیدند. بسیاری از علمای گذشته و حال این امر را ذکر کردهاند.
علامه حافظ ابن حجر (متوفی ٨٥٢ ﻫ. ق.) چنین میگوید «همواره شیوهای زندگی زنان گذشته و حال ما اینچنین بوده است که صورت را در مقابل مردان نامحرم میپوشاندند.
امام ابوحامد غزالی گفته است: همواره مردان بدین حالت بودهاند که صورتشان ظاهر و نمایان بوده و زنان ما نقاب بر چهره گذاشتهاند. [٢]
امام و مفسر، علامه سیوطی مصری (متوفی ٩١١ ﻫ ق) در تفسیر آیۀ: ﴿يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ﴾[الأحزاب: ٥٩]. میگوید: این آیه در رابطه با حجاب نازل شده و به پوشیدن سر و صورت حکم مینماید و آنچه بر این ادّعا، سند قبولی مینهد، این است که: در رابطه با کشف صورت علمای گذشته تصنیفات زیادی دارند و وقت و تلاش خویش را در این زمینه به خرج دادهاند و خود این امر دلالت میکند که ظاهر کردن چهره چیز طبیعی نبوده و علمای عصور بعدی نیاز پیدا کردهاند که در رد کسانی که قائل به جواز نمایان کردن چهره هستند تألیفاتی بنویسند.
پوشش صورت برای زن، عمل موروثی زنان مسلمان در ادوار طولانی تاریخ اسلامی بوده است، حتی تصاویری که در کشورهای اسلامی من جمله (ترکیه، مصر، تونس و سوریه) گرفته شدهاند کشیده شده است این امر را میرساند که زن مسلمان همواره چهرهاش، در حجاب و نقاب بوده است.
همانطور که در کتاب (مکتب عنبر) نوشتۀ قاسمی و کتاب (الظاهر الحداد و مسألة الحداثة)اثر احمد خالد و هر آن کتابی که در رابطه با انقلاب سال ١٩١٦ میلادی مصر نگاشته شده است در این رابطه سخن به میان آورده است.
دلیل چهارم: اینکه ...
أریج: سارا! کافیست، سخنانت قانع کننده هستند؛ اما ممکن است منظور آنان از حجاب، آن چیزی که ما در صدد آن هستیم و روی آن بحث میکنیم، نباشد بلکه منظورشان چیزی دیگر باشد.
سارا: نه این امکان وجود ندارد، حجاب شرعی و شرایط آن واضح و مشخص است. حجاب زن، شامل: پوشانیدن تمام بدن و آشکار نکردن زینت و زیباییاش است همانگونه که خداوند متعال میفرماید: ﴿وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ﴾[النور: ٣١]. «و زینت خویش را نمایان نسازند،»
أریج: اما خداوند فقط از ظاهر نمودن زیبایی نهی فرموده است، چنان که در ادامه میفرماید: ﴿إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا﴾«مگر آن مقدار که ظاهر میشود». بنابراین معلوم میشود که ظاهر نمودن صورت و دو کف دست تا مچ اشکالی ندارد!.
سارا: چنین نیست خواهرم! منظور آیه دستها و صورت نیست؛ بلکه استثنایی که در آیه آمده ﴿إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا﴾یعنی همۀ آنچه که باید پوشانیده شود، اما بدون قصد و اراده ظاهر شده باشد، مانند بلندی و کوتاهی قد، لاغری و چاقی زن و...
مثلاً اگر باد وزید و چادر زن برداشته شد و لباس و قسمتی از اعضای بدن وی نمایان شد و این کار از روی قصد و عمد نبود، در این صورت بر زن گناهی نیست. به همین خاطر خداوند متعال فرمود: ﴿إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا﴾و نه فرمود: «الا ما ظهرت»«جز آنچه را که زن عمداً نمایان کند».
أریج: سارا، واقعاً کلام شما زیبا و منطقی است.
سارا: خیلی خوب، حالا سخنانم برایت جذابتر خواهد شد.
[٢] فتح الباری ج٩/٣٣٧.