گفتمان حجاب

فهرست کتاب

چه کسی ملکه قصر را دیده است

چه کسی ملکه قصر را دیده است

أریج: در مقابل چه کسانی جایز است که چهره‌ام را ظاهر کرده و آرایش خویش را در جلوی آن‌ها ظاهر نمایم؟!

سارا: در مقابل محارم خویش؛ کسانی که عقد تو با آن‌ها بسته نمی‌شود که ١٢ گروهند.

خداوند در سورۀ نور آن‌ها را ذکر فرموده است: ١- شوهر، ٢- پدر، ٣- پدر شوهر،٤- پسران رضایی یا نسبی، ٥- پسران شوهر، پسران مرد که از زن دیگری باشند، در صورتی که بیش از یک زن داشته باشد، ٦- برادرانش، برادران زن، اعم از این که برادران حقیقی باشند، یا ناتنی، ٧- پسران برادر، ٨- پسران خواهر، ٩- برده و غلام، ١٠- مردانی که فاقد شهوت و تمایل به زنان هستند، ١١- کودکان نابالغ، ١٢- عموم زنان.

مها و أریج با شگفتی تمام به سخنان سارا گوش فرا می‌دادند و در نهایت تسلیم شدن در برابر حکم خداوند بودند.

أریج شروع به راست کردن روسری از صورتش کرد و می‌خواست با گوشۀ روسری چهره‌اش را بپوشاند و این کار را انجام داد و این سخن را به زبان آورد: ای صورت من، از امروز به بعد به جز از محارم کسی تو را نخواهد دید.

آه! چقدر زیباست اطاعت از فرمان الهی.

خورشید غروب کرد و برای نماز مغرب اذان گفته شد و دختران جوان حدود سه ساعت را در گفتگو به سر می‌بردند. نمایشگاه به پایان وقت خویش نزدیک می‌شد و جدایی این سه دوست هم نزدیک بود، اما فصل مهمی در این کتاب وجود داشت که لازم بود تا خوانده شود.

سارا گفت: أریج و مها شما برای رفتن عجله دارید؟ در این کتاب یک فصل مهم باقی مانده و آن هم در رابطه با دلایل افرادی که قائل بر جواز ظاهر کردن چهره می‌باشند، و ادلۀ آنان را ردّ می‌کند. دوست دارم با هم آن را بخواندیم، حتی اگر کسی یافت شد که با شما با آوردن این دلایل مرجوح بحث بکند، شما با آن‌ها آشنایی داشته باشید، نظرتان چیست؟ أریج جواب داد عالی است. ولی بعد از نماز مغرب بهتر است.

دختران جوان برخاسته و نماز مغرب را با آرامش قلبی خواندند، پس از نماز سارا برای پدرش تماس گرفت که اندکی دیرتر به دنبالش بیاید. لذا وی به نزد دوستانش رفت و ص ٤٦ کتاب را باز کرد و شروع به قرائت آن نمود.