رساله ای در مورد ذبائح

فهرست کتاب

اختلاف آراء علماء به چه دليل است؟

اختلاف آراء علماء به چه دليل است؟

سؤالی که در اینجا وجود دارد این است که چرا می‌بینیم که در زمان‌های گذشته و نیز هم اکنون، درمیان علماء در مورد احکام بعضی از امور و در حلال یا حرام بودن آن‌ها اختلاف نظر وجود دارد؟

در جواب این سؤال باید گفت خداوندو پیامبرش ج تمامی امورحلال و حرام را برای ما روشن نموده‌اند، اما در این میان اموری بسیار مُفَصَّل و آشکار بیان شده‌اند و حکم آن‌ها بسیار روشن می‌باشد و در میان عامه مسلمین چیزی شناخته شده و ضروری تلقی می‌شوند و امور دیگری نیز می‌باشند که تبیین و تفصیل آن‌ها به اندازه گروه قبلی نیست بلکه برحسب میزان تبیین و ظهور آن، در میان بعضی از مردم حکم آن‌ها مشخص و در نزد بعضی دیگر نامعلوم است. ولی علماء و حاملان شرع به آن امور شناخت و آگاهی کامل دارند و بر حلال یا حرام بودن آن إجماع نموده‌اند و گاهی اموری هستند که حتی در میان حاملان شریعت و علماء نیز مشهور و معروف نیستند. در نتیجه در تحلیل یا تحریم این امور دچار اختلاف می‌شوند و آراء و نظرات متفاوتی ارائه می‌دهند. سبب این اختلاف آراء چیست؟ مگر شریعت و احکام آن یکی نیست پس چرا اختلاف وجود دارد؟

اسباب این اختلاف آراء متعدد می‌باشد؛ اما قبل از اینکه اسباب اختلاف گفته شود در جواب این قسمت از سؤال (مگر شریعت یکی نیست و مگر احکام آن مشخص نیست) باید گفت: پیامبر خدا ج می‌فرماید:

«إنَّ الحلال بَیِّنٌ وإنَّ الحرام بَیِّنٌ، وبَینَهما أُمُورٌ مُشتَبهاتٌ لا یَعلَمهُنَّ کثیرٌ من الناس فمن إتقی الشبهاتِ فقد استبرأ لدینه وعِرضِهِ ومن وقع في الشبهات وَقَع في الحرام...‍‍‍» [البخاری في الأیمان، باب من استبرأ لدینه رقم (۵۲) و مسلم في المساقاة، باب اخذ الحلال و ترك الشبهات، رقم (۱۵۹۹)]. «به راستی که حلال مشخص است و حرام نیز مشخص است، ـ یعنی هر امری در شرع حُکمش مشخص است ـ اما در بین این دو امرِ مشخص (برای همه مردم)، اموری هستند که مشتبه هستند و ـ مردم عادی در شناخت آن دچار اشتباه می‌شوند ـ و بسیاری از مردم حکم آن‌ها را نمی‌دانند، پس هر کس خود را از افتادن در شبهات حفظ نمود، دین و آبروی خویش را محفوظ داشته و کسی که در شبهات افتاد، همانند آن است که در حرامی افتاده باشد...».

پس طبق فرموده پیامبرمان ج حلال و حرام (و احکام شرع) مشخص هستند و هیچ امری از امور دین نیست که برای ما در آن از جانب خداوندو پیامبر ج تبیین صورت نگرفته باشد؛ و حلال و حرام از جانب شارع مشخص ‌بوده و توفیقی می‌باشند. یعنی هرآنچه که خداوندو پیامبر اکرم ج در مورد آن حکم داده‌اند، همانطور بوده و تغییر ناپذیر است و کس دیگری نمی‌تواند امری را از جانب خود حلال یا حرام قرار دهد، بلکه این امر بر حکم خداوندو پیامبر ج متوقف است. پس تمام آنچه که از امور مربوط به زندگی و عبودیت‌مان لازم داشته باشیم در قرآن و سنت به آن اشاره شده است و خداوندخطاب به ما فرموده‌اند که در هر موضوعی که اختلاف و نزاع نمودید به کتاب خداوند و سنت پیامبر ج رجوع کنید، در آنجا رفع اختلاف موجود است. خداوندمی‌فرماید:

﴿فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِي شَيۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ[النساء: ۵۹].

«و اگر در چیزی اختلاف داشتید آن را به خدا (قرآن) و پیغمبر (سنت) برگردانید».

ابن القیم / در این باره می‌فرماید: «ردّ اختلاف وتنازع به نزد خدا و رسولش دلیل بر این است که تمامی احکام درکتاب وسنت موجود می‌باشند، زیرا لفظ «فیشیءٍ» به صورت نکره در سیاق شرط است، که همه آن چیزهایی که مؤمنان در آن نزاع و اختلاف دارند را شامل می‌شود ـ ریزو درشت آن و نهان و آشکار آن ـ و اگر این حکم در کتاب الله و نزد رسولش ج نبود و اگر این دو برای قطع نزاع کافی نبودند، خداوندأمر به ردِّ و برگرداندن آن نزاع و اختلاف به نزد کتاب الله و رسول ج نمی‌نمود، پس از امور محال و ممتنع است که خداوندامر به بردن نزاع و اختلاف به نزد چیزی دهد که فیصله و خاتمه دادن به این نزاع در نزد آن وجود نداشته باشد» [إعلام الموقعین لإبن القیم ص۴۹]

پس هرأمری که در آن اختلاف ایجاد می‌شود مَرَدّ و مرجع آن کتاب و سنت شریف نبوی است، حال ممکن است کسانی رَدِّ نزاع به نزد کتاب و سنت پیامبر ج نمایند و فیصله نزاع را در آن نیابند. این چنین کسانی نباید این‌گونه فکر نمایند که این امور در قرآن و سنت نیست و روشن نگشته است؛ بلکه روشن گشته!ا ما تبیین حکم کسی یا کسانی را می‌طلبد که اهل این امر باشند و از کتاب و سنت فیصله نزاع را استخراج نمایند. پس باید به نزد اهل آن برویم همان‌گونه که خداوندمی‌فرمایند:

﴿وَلَوۡ رَدُّوهُ إِلَى ٱلرَّسُولِ وَإِلَىٰٓ أُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ مِنۡهُمۡ لَعَلِمَهُ ٱلَّذِينَ يَسۡتَنۢبِطُونَهُۥ مِنۡهُمۡۗ[النساء: ۸۳].

«اگر سخن گفتن در این باره را به پیغمبر و فرماندهان خود واگذارند، تنها کسانی از این خبر اطلاع می‌یافتند که اهل حل و عقد هستند و آنچه بایست از آن درک و فهم می‌نمایند».

﴿فَسۡ‍َٔلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلذِّكۡرِ إِن كُنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ[الأنبیاء: ۷].

«از (اهل علم) و آشنایان به کتاب‌های آسمانی بپرسید اگر این را نمی‌دانید».

پس باید آن را به نزد علمای اهل ذکر (قرآن و حدیث) ببریم تا برای ما استنباط و استخراج نموده و خاتمه و فیصله نزاع دهند. برادران فهمیدیم تمامی احکام ـ در کتاب و سنت ـ مشخص است، اینک به این سؤال می‌پردازیم که: علت این اختلافات در کتب علماء و فتاوی آن‌ها چیست؟ و چرا برخی امری را حرام و برخی حلال و...می‌دانند؟